خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ راه معروف شاه عباسی در گیلان، در زمان شاه عباس اول صفویه ساخته شد تا به تجارت ابریشم کمک کند. این جاده سنگفرش، از شهر اردبیل آغاز میشد و با گذر از شهرهای گیلان یعنی آستارا، پونل، گسگر، صومعه سرا، رشت، کوچصفهان، نیاکو، آستانه، نالکیاشر، لنگرود، رودسر، تمیجان و دیگر شهرها و روستاهای گیلان ادامه یافته و به فرح آباد ساری در استان مازندران میرسید. در استان گیلان به دلیل تعدد رودخانههای پر آب، در مسیر این راه، پلهای خشتی زیادی ساخته شد. برخی از این پل های خشتی هنوز سالم و پابرجاست. اگرچه با احداث آزادراه، راه قدیم شاه عباسی از رونق افتاد، ولی برخی از این پلها هنوز هم کارکرد خود را از دست نداده است.
پل خشتی «مرغانه پرد» در روستای لالهدشت، یکی از همین پلهاست . این پل خشتی در تاریخ ۲۲ مرداد ماه ۱۳۸۴ و به شماره ۱۳۲۱۵، در فهرست آثار ملی ثبت شده است. پس از ثبت آن، اداره کل میراث فرهنگی گیلان، این پل خشتی را مرمت کرد. این پل خشتی بر رودخانه «نورود» ساخته شده است. برای دیدن این پل خشتی به شهرستان کوچصفهان میروم. بعد از روستای جیرسرا در مسیر جاده اصلی رشت به کوچصفهان، به خیابان شهید رحیم زاده میرسم. این جاده از حاشیه کانال آب بر عبور میکند که از همین رودخانه تغذیه میشود. جاده از وسط شالیزارهای روستا میگذرد . از پل آهنی که بر کانال ساختهاند، عبور کرده و به سمت شرق بروید. پس از طی مسیر نه چندان طولانی، پل خشتی در مسیر جاده رویت میشود.
این پل خشتی یک طاق قوسی بلند دارد. شیب تند پل با سنگهای رودخانهای پوشیده شده و من از روی سنگهای گرد و صیقلی بستر پل بالا میروم تا بپرسم چرا به این پل خشتی «مُرغانه پرد» میگویند. یکی از اهالی روستا میگوید: «اینکه چرا میگویند، مُرغانه پُرد، بهخاطر این بود که با تخممرغهای پیرزنی این پل را ساختند. حالا سفیده را میریختند داخل ساروج و بندکشی میکردند یا زرده را نمیدانیم. از قدیم اینطور میگفتند.
البته روایت دیگری هم هست که هزینه ساخت این پل توسط فروش تخممرغهای پیرزنی تامین شده است. ساخت پل خشتی توسط فروش تخم مرغهای پیرزن در برخی از پلهای خشتی گیلان هم روایت میشود. بسیاری از پلهای آجری در دوره صفویه ساخته و در دوره قاجار مرمت شده است. براساس مستندات اداره کل میراث فرهنگی گیلان، مصالح عمده این پلهای تاریخی از؛ « سنگ، آجر، آهک، ساروج، ملات های گچی و گاها آهن و سرب» بوده است.
در منابع علمی، به استفاده از تخم مرغ در مصالح اشارهای نشده است. اینکه چرا به برخی از این سازهها «مرغانه پرد» میگفتند، بستگی به نوع معماری آن داشت. در واقع اگر از بستر رود، به پل بنگرید، طاق قوسی و شیبدار پل شبیه تخم مرغ است. این طاقهای بلند به عبور و مرور قایقهای حامل کالا و مسافر هم کمک میکرد.
«هنگام احداث بر روی رودخانههای پر آب، سعی بر این بوده که برای احتراز از تعدد پایههای احداثی از چشمههای کمتر ولی با دهانههای وسیعتر و خیز بیشتر استفاده شود. بنابراین در این موارد سطح پل به علت وجود تیزه که در سطح بالاتر از ساحل رودخانه قرار دارند، دو طرف ساحل دارای شیب است، این نوع پلها در نواحی پرآب مانند مازندران و گیلان بیشتر دیده میشود؛ از دیگر اهداف کاربری این گونه طاقها، عبور قایقهای حامل کالا و مواد غذایی بوده است. به این گونه پلها به علت زیاد بودن افرازشان، مرغانه پرد نیز می گفتند.» (نک، گزارش پل تاریخی لنگرود، چاپ سازمان میراث فرهنگی)
یکی از اهالی روستا درباره موقعیت قرارگیری این پل میگوید: درست روبروی این پل در روستای همجوار، پل خشتی گیشه دمرده قرار دارد. البته آن پل خراب شده است. ولی هر دو پل در مسیر راه قدیمی بود که از کوچصفهان به سمت آستانه اشرفیه میرفت و با اشاره به شالیزار روبروی پل ادامه میدهد: جای این شالیزار که میبینید قبلا یک راه قدیمی بود. بعد از احداث آزادراه، راه قدیمی از بین رفت. درباره وجه تسمیه نام روستا هم روایتهای مختلفی هست. در کتاب «نامگذاری و وجه تسمیه آبادیهای گیلان»، لاله دشت را آبادی و سرزمینی که در آن «لاله وحشی» رویش میکند، نوشتهاند. ولی «لاله» عموما در دشتهایی با خاک فقیر رشد میکند و بیشتر در مناطق ییلاقی و کوهستانی گیلان به فراوانی دیده میشود.
آیا جلگهای که رودخانه پرآبی از آن عبور می کرده در حوالی سال ۱۰۰۰ هجری، دشتی کمجان و بیقوت بود! چند دهه پیش، در دهستان بلسبنه با احداث کانال های آببر، آب رودخانه برای آبیاری شالیزارها تقسیم شد و اکنون میزان دبی رودخانه نورد کاهش یافته است. اگر غیر این بود، نیازی نبود سازندگان جاده راه شاه عباسی – که در مسیر جاده ابریشم قرار دارد- چنین پلی را بسازند.
یکی از اهالی روستا میگوید: نام این منطقه قبلا «لیلادشت» بود. آنطور که ما شنیدهایم، خان این منطقه دختری به اسم لیلا داشت و این روستا جزو املاکش بود. دخترش لیلا این روستا را آباد کرد و شد لیلادشت. بعدها کم کم تغییر کرد شد لاله دشت. پل به خوبی مرمت شده است. از بالای جانپناه پل، پایههای پل خشتی و چهار موجشکن نیم دایره را درون آب مینگریستم که چگونه چند صد سال دوام آورده است. نزدیک به موجشکن جنوبی، خشتهای مربعی فروریخته پل، داخل آب دیده میشود.
مرد ماهیگیری که زیر پل قلابش را به آب انداخته بود، میگوید: جانپناه این پل بهطور کامل خراب شده بود. بعد از مرمت دوباره، جانپناه را مرمت کردند. این خشتهای داخل آب مال چندسال پیش است که میراث فرهنگی آمد و پل را مرمت کرد. این چهار تا موج شکن هم از بین رفته بود. رودخانه را که لایروبی کردند، ۲ دهانه کوچک طرفین هم از زیر گل و لای بیرون آمد و پایههای پل و موج شکنها را هم دوباره احیا کردند. مرغانه پرد، به اندازهای عریض است که ماشین هم از آن عبور کند. اما برای جلوگیری از تردد خودروها، در دو سوی ورودی، یک جدول گذاشتهاند و من در امتداد جادهای که به روستای جیرسرا میرفت ۲ نوجوان را میدیدم که با دوچرخههای خود مسابقه گذاشتهاند تا از روی پل عبور کنند و عشق دوچرخه سواری، یکی از ایشان را واداشته بود که برای دوچرخه اش پلاکی با نمره رشت ۴۶ نصب کند!
نظر شما