به گزارش خبرنگار شبستان، سیاوش جمادی، نویسنده و مترجم آثار فلسفی و ادبی، در نشست نقد و بررسی ترجمه «هستی و زمان» به قلم دکتر عبدالکریم رشیدیان که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، درباره وضعیت فن ترجمه در ایران به ایراد سخن پرداخت.
وی در ابتدای سخنانش با بیان اینکه بعد از ترجمه اثر هستی و زمان توسط در سال 1386 دیگر لزومی ندارد تا درباره ترجمه خودش سخنی بگوید، اظهار داشت: در این مرحله دیگر بار مسئولیت بر عهده نقادان و متخصصان این عرصه است که با پیشنهادها و انتقادات خود راه را برای ترجمه های بهتر هموار کنند.
جمادی با این ادعا که در کشور ما نقد ترجمه وجود ندارد، گفت: در کشور ما کسی به عنوان منتقد ترجمه که دارای این حرفه باشد، وجود ندارد و حتی می توان گفت منتقد فیلم حرفه ای هم نداریم. نقد ترجمه مستلزم به میان کشاندن متن اصلی و تطابق آن با فضای اثر اصلی است.
وی که بر این باور بود که ساختار زبان فارسی گویی برای عصر پیش مدرن ساخته شده است و مطمئنا این اسلوب ترجمه آثار مدرن را به این زبان دشوار می کند، ادامه داد: ترجمه من از کتاب هستی و زمان هایدگر، جرقه ای برای ترجمه این اثر بود که کار آقای رشیدیان باعث شد که اشکالات کار من بسیار برایم آشکار شود.
جمادی در همین باره افزود: آقای رشیدیان در طول کار خودشان مرتب با من تماس داشتند و این باعث می شد که اشکالات ترجمه من گوشزد شود و این بهترین نقد برای کار من بود؛ چرا که شخصیتی مانند ایشان گویی تمام اثر من را با متن اصلی تطبیق داده اند و اشکالات آن را درآورده اند.
وی ادامه داد: متخصصین بزرگ ترجمه، ترجمه ای را خوب می دانند که کم غلط باشد، اما متاسفانه ترجمه هایی که در ایران از کتاب های مختلف می شود، مصیبت بار بوده و می توان گفت که به طور جدی به بحث ترجمه پرداخته نشده است و این در حالی که بوده که صرفا مثلا هستی و زمان آماج حملات قرار گرفته است.
جمادی که خبر از انتشار ویراست چهارم اثر خود از ترجمه هستی و زمان داد، گفت: در این ویراست سعی کرده ام که تمام اشکالاتی که در این سال ها به نظرم وا رد می آمده است را تصحیح کنم. علاوه بر اینکه در این مدت در بسیاری از موارد نقدهای مغرضانه ای نیز به اثرم وارد شد که من همگی را شنیدم.
وی در ادامه سخنانش از نقد تندی که از اثر او در سال 86 در نشریه پژوهش های فلسفی، شماره 12، شده بود اشاره کرد و گفت: متاسفانه علی رغم جوابیه ای که من به این نقد، بنا به خواست گردانندگان این نشریه دادم، هنگامی که در اینترنت این مباحث را جستجو می کنیم، صرفا این مقاله می آید و گویی جوابیه من اصلا دیده نشده است.
جمادی که مدعی بود در این جوابیه حتی روش نقد را نیز بررسی کرده است، گفت: ما دو نقد نقد داریم: نقد فنومنولوژیک و نقد ایدوئولوژیک. در نقد ایدئولوژیک، حاشیه، متن را می بلعد و در خودش ادغام می کند.
وی در بخش پایانی سخنانش با الهام از سخن هگل، و با اشاره به اینکه مترجم صرفا یک میانجی محو شونده است، گفت: تفکر اساسا کشمکش است. تفکرا تکرار و شرح نیست. تتبع و پژوهش نیست. تفکر یعنی اینکه من در وضعیت اینجا و اکنون قیام کنم. اگر این امر صورت نگیرد، من هم یکی از ریگ های همسان و همشکل دیگرانی هستم که نیروهایی من را به این سو و آن سو می برنند. تفکر، قیام در مقابل قدرت است.
گفتنی است که جلسه نقد و بررسی ترجمه «هستی و زمان» به همت گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی، در تالار مولوی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی و با حضور دکتر سیاوش جمادی، دکتر بیژن عبدالکریمی و دکتر عبدالکریم رشیدیان، برگزار شد.
پایان پیام /
نظر شما