محمود حکیمی، نویسنده کودک و نوجوان در گفت و گو با خبرنگار شبستان به پرسش هایی پیرامون سیر تحول داستان نویسی کودک و نوجوان و چالش های پیش روی این حوزه پاسخ گفت.
حکیمی در ابتدا و در بررسی سیر تحولات ادبیات کودک و نوجوان در ایران گفت: در دهه 40 و 50 نویسندگان کودک و نوجوان بسیار محدود بودند، اما پس از انقلاب روز به روز بر تعداد آن ها افزوده شد.
وی در ادامه استقبال مخاطبان از داستان زندگی پیامبران و امامان را از عوامل گرایش نویسندگان به انتشار کتاب های کودک و نوجوان دانست و با این وجود، تصریح کرد: در بعضی موارد، عدم آگاهی کافی نویسنده و استفاده از لغات غیرپایه در متن کتاب ها موجب کتاب گریزی کودکان شده است.
این نویسنده کودک و نوجوان همچنین در تبیین محتوایی داستان زندگی پیامبران، گفت: نویسنده بر مبنای قصه های قرآن و با بهره گیری از روایات و احادیث، شخصیت ها و فضای داستان را می پردازد که در این میان عدم شناخت کافی نویسنده از این موضوعات، او را به استفاده از تخیل وا می دارد که این، علاوه بر عدم جذابیت، کودک را دچار ابهام می کند. از سوی دیگر نفوذ اسرائیلیات در منابع مذهبی، دقت و آگاهی بیش از پیش نویسنده داستان های مذهبی را می طلبد.
دست مایه قراردادن زندگی و سخنان عرفا برای داستان نویسی کودک و نوجوان دیگر موضوعی بود که حکیمی درباره آن گفت: اگر چه می توان از کتاب هایی همچون تذکرة الاولیاء منسوب به عطار مفاهیمی مثل مهرورزی و نوع دوستی را در قالب داستان برای کودکان و نوجوانان تبیین کرد اما در عین حال برخی از این داستان های عرفانی اساساً مناسب این سنین نیست.
حکیمی در ادامه و در پاسخ به این پرسش که چرا امروزه درک "امر مجرد" برای نوجوانان تا این اندازه دشوار شده است، گفت: مفاهیم مجرد (غیرمادی) در داستان ها و فیلم های غربی صورتی مادی و ظاهری به خود گرفته اند که این، ذهنیت نوجوانان را تحت تأثیر قرار داده است.
پایان پیام/
نظر شما