به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، در آستانه یکصدمین سال شهات کوچک جنگلی و خاموشی جنبش جنگل، تازهترین پژوهش دکتر عباس پناهی، دانشیار تاریخ دانشگاه گیلان، در زمینه جنبش جنگل توسط انتشارات سپیدرود منتشر شده است. به بهانه انتشار کتاب؛ «رویکردهای قدرتهای بزرگ به جنبش جنگل» گفتگویی با دکتر عباس پناهی داشته ایم.
یکصد سال از خاموشی جنبش جنگل میگذرد هنوز زوایای مختلفی از این قیام مردمی روشن نشده است. از جمله نقش کشورهای دیگر در فرآیند این جنبش. در واقع کتاب «رویکردهای قدرتهای بزرگ به جنبش جنگل»، به بررسی نقش و رویکرد کشورهای مختلف جهان در فرایندهای سیاسی و دیپلماتی جنبش و کشور ایران هم زمان با جنگ جهانی اول می پردازد. چنانکه پیداست، جنبش جنگل درتاریخ هفت سالۀ خود (۱۳۰۰-۱۲۹۴ خورشیدی)، به جهت رویدادهای سیاسی داخلی و خارجی، مراحل پر التهابی را از سر گذراند. زیرا جنگلیها نخست در دو جبهه علیه حاکمان محلی و روسیۀ تزاری میجنگیدند، اما پس از وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه و خروج روس های تزاری، شعلهورشدن آتش جنگ جهانی، باعث پیدا شدن رد پای انگلستان در فضای سیاسی ایران و گیلان و همچنین بلشویکها دراین ماجراها شد.
- نقش تضاد آرا در بین جنگلیان در شکست این جنبش را چگونه ارزیابی می کنید؟
بهتر است بگوییم همین تضاد آرا پس از یک سال خود را نشان داد. ورود چهرههای فرصتطلب به جنبش و اندیشههای متعدد و متناقض با بنیانگذاران جنبش و هیئت اتحاد اسلام و سازش با برخی از جریانها و شخصیتها، موجب چندپارگی جنبش، آن هم یک سال پس از آغاز آن شد. همین چندپارگی موجب ایجاد نقاق از سوی شاخه بلشویکی جنبش شد. بلشویکها با ایجاد نفاق در جنبش و همچنین سازش با دولت مرکزی ایران و دولت انگلستان، ضربۀ نهایی را بر پیکر جنبش وارد کردند و واقعۀ «مُلاسرا»،مُهر پایانی بر حیات سیاسی جنبش جنگل بود. از این زمان تا پایان زندگانی میرزا، جنبش جنگل دوران پرالتهابی از سَر گذراند.
همزمانی جنبش جنگل با رویدادهای بزرگ بینالمللی، باعث ورود شخصیتهای خارجی و دولتهای بیگانه در این جریان سیاسی شد. به قول مولوی: «هرکسی از ظّن خود شد یار من». این شخصیتها و دولتها هرچند نتوانستند رهبری جنبش را به طور کامل تحت تأثیر القائات خود قرار دهند، ولی بر فراز و فرودهای جنبش تأثیر زیادی نهادند. بهگونهای که گروههای طرفدار آلمان و عثمانی بر دورۀ نخست جنبش از تأسیس تا پایان ۱۲۹۷خ. و بلشویکها از اردیبهشت ۱۲۹۸خ. تا پایان عمر جنبش، بر تحولات و رویکردهای جنبش تأثیرگذار شدند.
- در آغاز جنبش بنظر می رسد انگلستان نقش منفعلی داشت. چه عواملی باعث دخالت های انگلیس در مقاطع بعدی شد؟پ
انگلیسیها در دورۀ تزارها نسبت به جنبش بیتفاوت بودند، اما با وقوع انقلاب بلشویکی، جنبش را بسان پلی برای ورود شوروی به ایران میدانستد. در نتیجه، انگلیسیها طی چند سال پایانی جنبش با استفاده از شخصیتهای ایرانی و غیرایرانی وفادار به خود، نقش مؤثری بر تضعیف و سقوط جنبش داشتهاند. برخی از کشورهای اروپایی و یا همسایۀ ایران به دلیل منافع سیاسی که در ایران و قفقاز داشتند، به طور مستقیم بر جنبش تأثیرگذار بودند. اما برخی دیگر از کشورها نظیر فرانسه و آمریکا نیز تنها نظارهگر این جریان بودند. این مسأله نشان میدهد جنبش جنگل به جهت اهمیتی که در آن دوران در عرصۀ دیپلماسی جهانی یافته بود، از نظر تحولات سیاسی و حتی وقایع پایانی آن برای بیشتر این کشورها از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
- جریان کدام کشور خارجی بیشترین تاثیر را بر جنبش جنگل داشت؟
از نظر اثرگذاری کشورهای خارجی بر فرایندهای جنبش جنگل میتوان به این نتیجه رسید که بلشویکها تأثیر زیادی بر تحولات جنبش داشتند. بلشویکها علاوه بر جهتگیریهای سیاسی و فکری جنگلیها، بعدها نقش مؤثری در شکل گیری جنبش چپ ایران داشتنند. این تحفۀ فکری، یادگار حضورشان در جنگل بوده است. اندیشۀ ایجاد جمهوری گیلان توسط بلشویکها، تصمیم نادرستی بود. بعدها در جنگ جهانی دوم، روسها باز از این کلیشۀ سیاسی برای جدایی شمال باختری ایران در آذربایجان و کردستان بهره بردند و موجب هزینههای هنگفتی برای دولت مرکزی ایران شدند.
با آنکه دربارۀ رویکرد ایرانگرایی جنگلیها تردیدی نیست، اما تاکتیکهای آنان در مواجهه با قدرتهای بزرگ نشاندهندۀ ضعف دیپلماتیک آنان است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، ایران در آستانۀ سدۀ بیستم میلادی جولانگاه قدرتهای بزرگ بوده است و برخی از این دولتها با کشاندن جنبش جنگل به درگیریهای جهانی، بستر ناکامی آن را فراهم کردند.
- اگر بخواهید در یک جمله علت ناکامی جنگلی ها را بیان کنید، کدام عامل را موثر تر می دانید؟ نقش بیگانگان یا تفرق اندیشه ها؟
بیشک، عامل نخست ناکامی جنگلیها، ساختار نامتجانس آنان و سَردرگمی ایدئولوژیکیشان بود. جنگلیها با اینکه در بیانیهها و مانیفستهای خود آشکارا دَم از آزادی و استقلال ایران میزدند، در عمل به جهت پیوند با هیأت اتحاد اسلام و سپس بلشویکها، «آنتی تز» سرنگونی خود را فراهم کردند. عامل مهم دیگر که زمینههای سقوط آنها را فراهم کرد، گشوده بودن دروازههای ورود و عضویت به جنگل برای اعضای جدید ایرانی و غیر ایرانی بود. بهگونهای که برخی از چهرههای فرصت طلب برای ارضای حس جاهطلبی و یا خدمت به منافع دولتهای بیگانه و به دست آوردن «جاه و جام» از درون، زمینه سرنگونی جنبش را فراهم کردند.
جنگلیها جز در سالهای نخست مبارزۀ خود که موفق شدند نقشهها و برنامههای خود را عملی کنند، در سالهای بعدی با ناکامی مواجه شدند. زیرا در سالهای آغازین جنبش از ترکیب یکدستی برخودار بودند. اما از ۱۲۹۶خ. به بعد، با ورود فرصتطلبها، «آشفتگی» یکی از ویژگیهای ساختار سیاسی و ترکیب رهبری جنبش بوده است. جنبش جنگل در قلمرو ایدئولوژی سیاسی، جولانگاه اندیشهها و جریانهای سیاسی تاریخ معاصر ایران بوده است. به طوری که رویکرد منفعتطلبانه نسبت به جنبش جنگل، طی یکصد سال اخیر از خاموشی این جریان همواره سایۀ سنگینی بر آن داشته است.
رویکرد اسطورهای و ستایشآمیز به جنبش و یا دیدگاه منفی بر آن همواره دو نگاه غالب و مسلط بر جنبش بوده است. در حالی که رویکرد منطقی مبتنی بر دادههای تاریخی و اسنادی در کمتر نوشتهای دیده میشود و مورد نیاز برای تحلیل جنبش جنگل و دیگر جنبشهای تاریخی معاصر ایران است.
اخیراً پژمان دیلمی در نوشتههای خود با استفاده از اسناد تاریخی جنبش که از آرشیوهای اروپایی و روسیه به دست آورده، تحلیلی علمی و مبتنی بر اسناد تاریخی ارائه داده است. افزون بر این، وی به تندی بر بهرهبرداری از این رویداد تاریخی -که در حقیقت بخشی از تجربۀ تاریخی ایرانیان معاصر است- میتازد.
- تلاش های جنابعالی در سالهای اخیر برای یافتن اسناد و مدارک جدیداز جنبش جنگل و سفر به کشورهای دیگر قابل ستایش است. این کتاب تاچه اندازه به تحلیل علمی مبتنی بر اسناد جدید متکی است؟ کتاب حاضر که شامل مجموعه مقالات جنبش جنگل است، حاصل سالها پژوهش نویسنده دربارۀ نقش دولتها و شخصیتهای خارجی در این جنبش است. برخی از مقالات این مجموعه دریچۀ جدیدی دربارۀ تأثیرگذاری بیگانگان بر جنبش جنگل پیش روی خوانندگان و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران میگشاید. به ویژه دربارۀ تأثیر انگلستان بر جنبش جنگل پس از قرارداد ترک مخاصمه و ناکامیهای پی در پی جنگلیها و حوادث پس از آن، نقش عثمانی بر ایدئولوژی جنبش جنگل، براوین و دیدگاه وی دربارۀ نقش جنبش جنگل بر آیندۀ سیاسی ایران، رویکرد قفقازیها به جنبش و برخی موضوعات دیگر از مباحث مهم، بحث برانگیز و جدید این مجموعه بهشمار میرود.
در این مقالات تلاش شده است، میزان تأثیرگذاری این کشورها و شخصیتهای آنها بر فرایندهای سیاسی و تصمیمگیریهای جنبش مورد تحلیل و پژوهش قرار گیرد. امید است نتیجۀ پژوهش حاضر به عنوان سندی تحلیلی در شناخت جنبشهای معاصر و نقش بیگانگان در آن مورد استفادۀ پژوهشگران و همچنین تحلیلگران تاریخ معاصر قرار گیرد. موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیک ایران، نفت و داستانهای دیگر همواره بهانههایی است که زمینههای توجه بیگانگان را بر این خاک فراهم کرده است.
نظر شما