به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، دکتر لیلاسادات زعفران چی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سخنان خود به مناسبت فرا رسیدن هفته وحدت به موضوع مطالعات آینده پژوهی اشاره کرد و گفت: یکی از مسایل نوین تجربه شده توسط بشر بحث مطالعات آینده است. این بحث که بعد از جنگ جهانی دوم به سرعت رواج گرفت و بعدها توانست مرزهای خود را به صورت بنیادین با مطالعات استراتژیک روشن کند، یکی از وجوه غالب پژوهشهای آینده بشری را به خود اختصاص داده است. در کتابی که در سال 1989 توسط جمع کثیری از آینده پژوهان جهانی تدوین شده است، نقد واضحی در مورد منظومهی آینده پژوهی در نظام جهانی به مطالعات آینده وارد شده و گفته شده که اکثریت آیندهپژوهان جهان در نظام جهانی از افراد سالمند سفیدپوست در کشورهای آمریکایی و اروپایی هستند.
دکتر زعفران چی در ادامه با اشاره به جایگاه کشورهای اسلامی و به خصوص جایگاه مسلمانان در مطالعات آیندهپژوهی و طرح این سوال که کشورهای اسلامی در این منظومه برای خود چه نقشی قائل هستند، گفت: ما در مسائل آینده پژوهی، بحث خود را با این سوال بسیار مهم آغاز میکنیم که در حقیقت احتمالات آینده ناظر به چه اتفاقاتی خواهد بود؟ وضعیتهای مطلوب آینده چیست؟ وضعیتهای نامطلوب که باید در تحقیقات خود از آنها ممانعت کنیم چه خواهد بود؟ و در حال حاضر برای دسترسی به بهترین مطلوب و ممانعت از اتفاقهای ناگوار چه برنامههای بلند مدت و میان مدتی را باید اتخاذ کنیم؟ بحث های آیندهپژوهی جزو مباحث شایستگی و بایستگی است. شایستگی برای دسترسی به بهترین وضعیت مطلوب و بایستگی به معنای عملیاتی کار کردن جهت دسترسی به وضعیتهای مهم در حیات جامعهی جهانی و در آیندهی جامعه بشریت.
وی با بیان اینکه آینده پژوهی و مطالعات آینده در جهان اسلام ناظر به پیشگویی نیست بلکه ناظر بر پیش بینی است، افزود: در تعالیم و فرامین الهی اسلام بارها به آن اشاره شده است، برای هر زمان و مکانی و هر مسئلهای در حوزهی بشریت دارای نسخه مطلوب و افق روشنی وجود دارد، بنابراین باید این رهیافت به اصطلاح آینده نگرانه در استراتژی کشورهای اسلامی جای خود را به بهترین وجه باز کند و تغییر و تبدیل و تحول را در کشورهای اسلامی ناظر به یک افق پیشبینی شده مطلوب آغاز نماید. یکی از مسایل مهمی که می توان در زمینهی آیندهپژوهی کشورهای اسلامی عنوان کرد، اولویت ها و مسایلی است که در روند مطالعه آینده می تواند جای خود را باز کند. یکی از این فاکتورهای مهم در حوزهی مطالعات آینده، جمعیت کشورهای اسلامی است. حدود یک و نه دهم میلیارد جمعیت جهان در کشورهای اسلامی قرار دارد که جمعیت قابل توجهی در نظام جهانی است. جمعیتی که دین اسلام را بعد از دین مسیحیت به دومین دین در نظام جهانی تبدیل کرده و قاعدتا میانگین سنی این جمعیت هم وجه قابل توجهی است.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: در منظومهی جمعیتشناسی جهان اسلام. میانگین سنی جمعیت جوان در کشورهای اسلامی پایینتر از میانگین سنی جمعیت در کل جهان هست و این ظرفیت قابل توجهی را در آینده کشورهای اسلامی به ارمغان خواهدآورد. این در حالی است که متاسفانه در بسیاری از کشورهای اسلامی هزینهی تولید ناخالص داخلی تخصیص یافته به تحقیق و توسعه کمتراز یک درصد تولید ناخالص داخلی است و این امر باعث یک شکاف عمیقی بین کشورهای پیشرو در حوزهی علم و دانش با کشورهای مسلمان خواهد شد در حالی که ظرفیت دانشمندان و اندیشنمندان کشورهای اسلامی در حوزهی علم و دانش ظرفیت قابل توجهی است. مطالعات آینده در حوزهی وضعیت اقتصادی کشورهای اسلامی، بسیار مثمر ثمر است.
او ادامه داد: کشورهای مسلمان به رغم بهره مندی از جمعیت قابل توجه نتوانسته اند یک اتحادیه قوی مشابه اتحادیه اروپایی به وجود آورند. کشورها در قالب اتحادیه اروپا براساس اشتراکات فرهنگی و سیاسی و حتی جغرافیایی گرد هم آمدند و توانستند منافع اقتصادی و سیاسی خود را تامین کنند اما این امر درباره کشورهای مسلمان با این جمعیت قابل ملاحظه رخ نداده است تا بتواند سهم و تاثیر ویژهای برای آیندهی اقتصادی جهان به خود تخصیص دهد. این موارد باید در اولویت های یک نظام آیندهپژوهانه توسط کشورهای اسلامی مورد توجه قرار گیرد و برای آن برنامه ریزی شده و برنامه های عملیاتی تدوین شود. باید وضعیت کشورهای اسلامی در جهان آینده ترسیم شود.
دکتر زعفران چی با بیان اینکه دوره ظهور و بروز فرقههای انحرافی در نظام جهان اسلام هزینههای ناگواری را به بدنهی ملتهای مسلمان و همینطور دولتهای کشورهای اسلامی تحمیل کرده است، افزود: ما باید پیش از این، شکل گیری این فرقه های انحرافی را پیش بینی می کردیم و مانع از این می شدیم که هزینه های گزافی را به جهان اسلام وارد کنند. در شرایط کنونی هم باید برای ریشه کرن کردن این جریان ها و روش های مقابله با آنها برنامه ریزی کرد تا مانع از افزایش دامنه فعالیت های آنها شد. ما در حال حاضر با جهانی روبرو هستیم که تحولات فرهنگی و علمی و تاریخی در آن به سرعت هرچه تمامتر درحال سپری شدن است. سرعت تغییرات در جهان شگفتانگیز است و برای رسیدن به سرعت این تحولات، ناگزیر هستیم که در مورد وضعیت آینده، ترسیم و سناریوهای مشخصی را داشته باشیم. امروزه انسان بیش از هر زمان دیگری خلاء اخلاق و معنویت را در جهان احساس کرده و به حرکت در مسیر یک افق نو نیازمند است. در این میان کشورهای مسلمان سهم ویژهای را برای هدایت جامعهی بشری به سمت این مدینه فاضله دارند. بنابراین به نظر می رسد که یکی از مهمترین و بنیادیترین ارکان اتحاد در حوزهی ادیان الهی تمسک به مطالعات آینده پژوهانه است. مطالعات آینده پژوهانه میتواند با ترسیم اشتراکات در فضای ادیان الهی و سناریوهایی که ممکن است آیندهی جهان را به خود تخصیص دهد، پیشبینی موثری داشته باشد و تاثیر کشورهای مسلمان و ادیان الهی را در پیشبرد یک دنیای انسانی و یک دنیای آرمانی و اخلاقی امکانپذیر کند.
وی در ادامه بیان کرد: بنابراین امروز یکی از ارکان وحدتآفرین، تقبل این مسولیت توسط کشورهایی با ویژگیهای تمدنی و فرهنگی مشترک برای رسیدن به صلح جهانی است. صلحی که کشورهای اسلامی را از منازعات دور نگه می دارد و می تواند ظرفیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها را برای رسیدن به اهدافشان فعال نماید. ما باید امروز ظرفیتهای خود را برای آینده تجهیز و بسیج کنیم و از ظهور و بروز وقایعی که به ضرر کشورهای اسلامی و جامعهی ادیان الهی است، ممانعت به عمل آوریم.
این استاد دانشگاه در ادامه پیشنهاد کرد: ما باید از زمان حاضر به بهترین نحو برای تاسیس سازمان آیندهپژوهی مطالعات جهان اسلام با تکیه بر اشتراکات کشورهای مسلمان استفاده کنیم. باید بکوشیم یک سازمان مستقل اسلامی تاسیس کنیم که بتواند ذیل سازمان همکاری های اسلامی قرار گیرد و آمار و اطلاعات دقیق مربوط به جوامع مسلمان را تولید نماید. تشکیل چنین سازمانی در حوزهی مطالعات آینده برای فعال کردن ظرفیتهای کشورهای اسلامی کمک رسان خواهد بود و از غافلگیری در مورد شوکهای آینده برای کشورهای اسلامی جلوگیری خواهد کرد.
نظر شما