زمزمه دعای عهد شهدا هنوز در دوکوهه شنیده می‌شود/ شهیدی که توسط آیت‌الله بهاءالدینی به امام زمان(عج) معرفی شد!

حجت‌الاسلام یزدی با بیان اینکه هنوز صدای زمزمه دعای عهد شهدا در یادمان‌های دفاع مقدس به گوش می‌رسد، گفت: شهدا یاران و اصحاب آخرالزمانی حضرت سیدالشهداء(ع) بودند که در رکاب امام زمان(عج) و با لبیک به نایب ایشان به میدان جنگ و جهاد آمدند.

به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، هفته گرامیداشت دفاع مقدس در کنار مرور حماسه آفرینی های رزمندگان و ایثار و گذشتی که از خود در تاریخ به یادگار گذاشتند، فرصتی است برای بررسی معنویتی که فرصت چنان رشادت هایی را فراهم کرد ... معنویتی که از انس با قرآن و اهل بیت(ع) برمی خاست. از این رو، با حجت الاسلام «علی یزدی»، معاون آموزش و راوی موسسه روایت سیره شهدا درباره انس و الفت رزمندگان و شهدا با امام زمان(عج) گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:

 

انس و الفت با امام زمان(عج) در سیره شهدا و رزمندگان دوران دفاع مقدس چه کیفیت و تجلیاتی داشت؟

 

در بررسی ادعیه و زیارات در مواضع مختلف با طلب یاری امام زمان(عج) و اینکه جزء یاوران ایشان باشیم، مواجه می شویم چنان که هر روز صبح در دعای عهد از خدا می خواهیم ما را از بهترین یاوران و سربازان امام زمان(عج) قرار دهد و در این یاوری آراستگی به صفات برجسته ای را آرزومندیم.

شهدا در دوران دفاع مقدس هر روز صبح این جملات و ادعیه را زمزمه و در قنوت هایشان اینها را از خدا طلب می کردند.

در زیارت عاشورا نیز وقتی طلب خونخواهی امام حسین(ع) را می کنیم با دو عبارت مواجه می شویم: «اِمامٍ مَنْصُورٍ» و «مَعَ إِمَامٍ هُدًي ظَاهِرٍ»؛ درباره عبارت نخست گفته شده مربوط به دوران غیبت امام مهدی(عج) است و درباره دومین عبارت منظور عصر ظهور حضرت بقیه الله الاعظم(عج) است.

در این میان، شهدا یاران و اصحاب آخرالزمانی حضرت سیدالشهداء(ع) بودند که در رکاب امام زمان(عج) و با لبیک به نایب ایشان به میدان جنگ و جهاد آمدند.

 

جبهه های دوران جنگ چه یادگاری هایی از انس و الفت شهدا و رزمندگان با امام زمان(عج) دارد؟

 

هنوز در میادین صبحگاه در دوکوهه و پایگاه شهید زین الدین و دیگر یادمان های دفاع مقدس بعد از اذان صبح و اقامه نماز صبح صدای دعای عهد شهیدان به گوش می رسد، هنوز هم می توان زمزمه مناجات رزمندگان با امام زمان(عج) را در پشت خاکریز و قبرهایی که برای خود تهیه کرده بودند، شنید.

 

تبلور این انس را در خاطراتی از شهدا و رزمندگان برایمان تعریف کنید.

 

در عملیات والفجر8 قرار بود از رودخانه وحشی اروند عبور کنیم رودخانه ای که عرض آن در نقاط مختلف از 500 تا 1200 مترمربع گزارش شده بود! عبور از اروند و انجام عملیات به دلیل موانع طبیعی و نیز موانع مصنوعی ایجادشده توسط دشمن غیرممکن بود. شب عملیات بعد از مدت ها بررسی و طراحی،

قرار شد 10 12 نفر از بچه ها غواصی و از رودخانه عبور کنند اما برای آنکه توسط آب برده و از هم جدا نشوند با طناب به هم وصل شوند و چیزی اضافه همراه نداشته باشند.

مرتضی قربانی تعریف می کند وقتی چک کردم دیدم قسمتی از سر طناب را آزاد گذشته اند، در اعتراض گفتم: مگر قرار نبود طناب اضافه نشود. شهید تازیکه گفت: این رودخانه وحشی است عبور از آن کار ما نیست ... ما صاحب داریم صاحبمان ما را از اروند عبور می دهد سر طناب را آزاد گذاشتم که به دست امام زمان(عج) باشد.

«شهید حبیب رضا آقانظری» در وصیتنامه اش آورده: آقاجان دوست دارم گوشه ای بنشینم و شما هم مقابل من بنشینید آنقدر نگاه تان می کردم و گریه می کردم تا از هوش بروم، وقتی به هوش می آمدم، می دیدم سرم روی پای شما است: «عزيزٌ عَلَيَّ اَنْ اَرَي الْخَلْقَ وَلا تُري» شهدا با این اعتقاد و نگاه در دامان امام زمان(عج) به شهادت می رسیدند.

 

چه خاطرات دیگری از ارتباط شهدا با امام زمان(عج) وجود دارد که میت واند روشنگر راه منتظران حضرت حجت(عج) باشد؟

 

شاگردان آیت الله بهاءالدینی تعریف می کنند در جلسه درسی نشسته بودیم که ایشان گفتند: بین شما یکی از سربازان امام زمان(عج) هست که به زودی از میان شما می رود! همه متعجب بودیم که ایشان چه کسی را اینگونه مخاطب می کند. بعد از مدتی خبر شهادت شهید جلال افشار به ما رسید، دیدیم آیت الله بهاءالدینی به پهنای صورت اشک می ریزد وقتی علت را جویا شدیم، آن عالم و مرجع بزرگ (چیزهایی را می دید که دیگران نمی دیدند!) گفت: امام زمان(عج) از من شاگردی می خواست من شهید افشار را به او معرفی کردم! شهدای ما اینچنین مورد عنایت امام زمان(عج) بودند.

در تفحص ابدان شهدا نیز خاطرات بسیار از انس آنها با امام زمان(عج) وجود دارد ... سال 69 نیمه شعبان می خواستند پیکر مطهر شهدا را در مناطق عملیاتی تفحص کنند هر روز به نیابت از یک شهید این کار را انجام می دادند، اما در روز نیمه شعبان نمی شد جز با نام امام زمان(عج) کار را پیش برد.

بچه ها مشغول شدند اما هیچ پیکری را نیافتند تا اینکه دیدند گوشه ای شقایق رویده برای چیدن آنها می روند، متوجه می شوند گل شقایش روی پیشانی یک شهید روئیده است، آرام پیکر مطهر را بیرون می آورند و پلاک را استعلام می کنند نام شهید «مهدی منتظرقائم» بود ... اگر رابطه ای عاشاقانه و عمیق با امام زمان(عج) نداشت اینگونه در روز نیمه شعبان و به یاد امام زمان(عج)، پیکرش تفحص نمی شد.

 

کد خبر 1098312

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha