خبرگزاری شبستان،جهان اسلام: روابط دوستانه کنونی میان واشنگتن و ریاض به خوبی نشان می دهد که جنگ علیه تروریسم که آشوب بزرگی را در خاورمیانه به وجود آورد،دروغی بیش نبود.
هفته گذشته ، «جو بایدن» ، رئیس جمهوری آمریکا از طبقه بندی پرونده های «اف بی آی» در ارتباط احتمالی بین عربستان سعودی و گروه القاعده مسئول 11 سپتامبر 2001 خبر داد. این اقدام در پاسخ به سالها فشار خانواده قربانیان برای شفافیت بیشتر صورت گرفت.
اثبات هرگونه ارتباط بین مهاجمان 11 سپتامبر و مقامات متوسط یا پایین عربستان بدون شک یک داستان قابل توجه خواهد بود اما مسئله اینجاست که خاندان سعود مدتهاست بقای خود را به حمایت واشنگتن وابسته می دانند.
با فرا رسیدن دوباره سالروز حملات 11 سپتامبر و با توجه به اینکه خروج بایدن از افغانستان پایان جنگ های 11 سپتامبر را نشان می دهد ، سوالات عمیق تری در مورد روابط آمریکا و عربستان و آنچه که آنها درباره جنگ علیه تروریسم می گویند به وجود می آید.
در اینجا این سوال مطرح می شود که ریشه های تهدید گروه هایی مانند القاعده چه چیزهایی هستند. دو منبع به هم پیوسته وجود دارد که این گروه ها از آنها تغذیه می کنند. اول ، رژیم های استبدادی در خاورمیانه و دوم حمایت قدرت های خارجی از آن رژیم ها و همچنین مداخلات نظامی مستقیم در منطقه است که توسط همان قدرت ها انجام می شود.
در حقیقت در کنار ایدئولوژی و شرایط مادی که گروه هایی مانند القاعده را ایجاد می کند ، اتحاد آمریکا و عربستان سعودی را می توان محرک اصلی این نوع تروریسم دانست.
آل سعود مظهر فساد طبقه حاکم در منطقه است ، زیرا اقتصاد پادشاهی را برای چندین دهه به عنوان حساب بانکی خانوادگی اداره کرده و بخل و اختلاس را در مقیاس بسیار زیاد امکان پذیر کرده است.
از سوی دیگر تسلیحات و ضمانت های امنیتی ارائه شده توسط واشنگتن هم در حفظ قدرت این رژیم تعیین کننده بوده است.
پادشاهی سعودی همچنین خود را به عنوان قطب شبکه گسترده تری از اقتدارگرایی منطقه ای معرفی کرده است که نیروهای خود را به بحرین و پول نقد به مصر می فرستد و باز هم ، واشنگتن حامی نهایی و ضامن این نظام سرکوبگر منطقه ای از طریق معاملات گسترده تسلیحاتی ، آموزش نیروهای امنیتی رژیم و حضور گسترده نیروهای خود در دستگاه های نظامی است.
در همین حال ، مداخلات مستقیم و غیر مستقیم عربستان باعث تشدید درگیری های مدنی از افغانستان تا سوریه و یمن و در نتیجه به وجود آمدن گروه های تروریستی شده است و و در هر یک از این موارد ، ایالات متحده کمک های حیاتی ارائه کرده است.
در تمام این مدت ، عربستان سعودی تلاش های شدیدی را برای صدور ایدئولوژی بنیادگرایانه خود تا حد ممکن در سراسر منطقه و فراتر از آن ، با همراهی کامل خانواده سلطنتی و موافقت کامل محافظه کاران آمریکایی انجام داده است.
همانطور که «کیم گاتاس» در کتاب اخیرش به نام «موج سیاه» نوشته است ،تبلیغ طلبی سعودی نقش مهمی در گسترش جهان بینی بنیادگرایانه نفرت داشته است که مشخصه گروه هایی مانند القاعده و داعش است.
اگر اولویت واشنگتن دفاع از آمریکا در برابر حملات تروریستی است چراخود را درگیر این رابطه سمی با آل سعود کرده است؟ به صراحت ، پاسخ این است که دفاع از مردم آمریکا در برابر تروریسم اولویت واشنگتن نیست.
در عوض ، هدف استراتژیک اصلی این است که قدرت نظامی و سیاسی آمریکا در منطقه مطرح شود این وضعیت اهرم قابل توجهی به دست واشنگتن نسبت به رقیب اصلی ژئوپلیتیک خود یعنی چین می دهد. یک مزیت دیگر ، ثروتی است که از رژیم هایی مانند عربستان سعودی در ازای حمایت واشنگتن استخراج می شود که در قالب سرمایه گذاری های کلان در اقتصاد ایالات متحده و تسویه کردن بدهی های دولت آمریکا به دست می آید.
بنابراین روابط آمریکا و عربستان این دروغ را که اولویت دولت آمریکا از 11 سپتامبر ، امنیت و امنیت مردم آمریکا بوده است،برملا می کند.
اما این روابط دروغ دیگری را در قلب جنگ علیه ترور و نئو امپریالیسم غربی در قرن 21 برملا می کنند.
بیست سال پس از 11 سپتامبر ، روشن است که جنگ با تروریسم یک فاجعه بی امان بوده است. مجموع تلفات برآورد شده در همه این جنگ ها 900 هزار نفر از جمله بیش از 300 هزار غیرنظامی بوده است.
ائتلاف آمریکا و عربستان می تواند مکانی عالی برای آغاز روند بررسی مجدد در مورد جنگ علیه تروریسم باشد که همه کشورهای غربی هم با افتادن به دام آمریکا با آن همراه شدند.
نظر شما