به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «دکتر مهدی سعیدی» امروز یکشنبه 14 شهریور در نشست «بازنمایی هویت ملی در ادبیات داستانی دفاع مقدس» که در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد، گفت: مخاطبان این جلسه را ارجاع می دهم به بحثی که در اندیشکده ادبیات پایداری داشتم. در آن مجلس درباره سیر تاریخی هویت ایرانی و رسیدن اش به عصر حاضر صحبت کردم. گفتم در طول تاریخ مراحل ساخت و بازسازی و استمرار هویت ایرانی به چه شکلی بوده است. هویت ایرانی در هفت مرحله دوره هایی طی کرده و یک روند تاریخی بوده تا به عصر مشروطه برسد.
این نویسنده و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ایران اوایل قرن 13 درگیر دو جنگ با همسایه شمالی شد، عنوان کرد: طی این دو جنگ بخش مهمی از سرزمین های شمالی را از دست دادیم و سپاه ایران شکست خورد. یکی از نتایج آن جنگ ها تحول در فکر و اندیشه ایرانیان بود، ایرانی ها متوجه شدند یک اتفاق جدید رخ داده و آنها نسبت به دشمن خیلی متفاوت هستند. در نوشته ها و تاریخ آن دوره می بینیم یک حیرت گسترده ایرانی ها را فرا می گیرد که چرا این اتفاقات افتاده است. در خاطرات عباس میرزا مشاهده می کنیم که پرسش هایی از سفرای اروپایی دارد که این چه اتفاقاتی است که افتاده است.
وی ادامه داد: در پی این شکست ایرانی ها محصلان را عازم سایر کشورها کردند. تجارت را با دنیای جدید شروع کردند. سیاحانی از کارپردازان دولتی و غیر دولتی به کشورهای اروپایی رفتند. با همه این کارها اسباب فکر و اندیشه جدید و ترقی را فراهم کردند. صنعت چاپ وارد ایران شد، کتاب های سیاسی و اجتماعی ترجمه شدو روزنامه نویسی شروع شدو در فکر و اندیشه نگاه ایرانیان به تاریخ تحولاتی رخ داد.
این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه تاریخ نویسی و تاریخ سازی به نوعی در قاجاریه شروع می شود، تصریح کرد: اینها نگاه ها و نگره های هویتی دارند. در آن زمان به شکل افراطی برخی نویسندگان تبارنامه تراشی برای خاندان قاجار می کنند، حتی کتاب هایی به شکل افراطی نوشته می شود. همه اینها اندیشه های جدید است که نوع نگاه مردم به جامعه را عوض می کند.
دکتر سعیدی اظهار داشت: در پی این تحولات یک نوع ناسیونالیسم ایرانی پیدا می شود، در تعریف ملت و ملیت تجدید نظر می شود. از دوره مشروطه پسوند ایران اضافه می شود و ملت ایران رواج پیدا می کند. مفهوم کلاسیک وطن تغییر می یابد و می شود سرزمین ملی. در کنار این واژه های جدیدی مثل سردار ملی و بانک ملی به وجود می آید.
وی خاطرنشان کرد: در دوره های بعد از جمله پهلوی، ناسیونالیسم رمانتیک به وجود می آید. یک روایت از هویت ملی اضافه می شود که تاکیدش بر تاریخ ایران باستان است. مظاهر ناسیونالیسم در بزرگداشت ها، معماری ها، مکان های باستانی، نوع موسیقی و طراحی لباس دیده می شود. در کنار این روایت از هویت ملی روایت های دیگر هم داریم. این روایت ملی پسند اندیشمندان دست راستی بوده است یعنی حامیان دولت های پهلوی.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه روایت های زیادی از هویت ملی داریم، گفت: روایت مدرن یا پست مدرن داریم که متاثر از اندیشه های چپ است که هویت ملی را تعریف می کند. بحث ملت به ملت ها تبدیل می شود و تاکیدش به استقلال قومیت ها است. یک روایت دیگر تاکیدش بر مبنای فرهنگ سنتی و اسلام است. این روایت دو دسته حامی دارد؛ اندیشمندان ایرانی که مبنای سنتی هویت ایرانی را پی ریزی می کنند، از جمله احسان نراقی و جلال آل احمد. دسته دیگر در کنار توجه به سنت ها بر مبنای دینی و مذهبی هویت ایرانی تاکید دارند، به سیاست تعادلی هم می اندیشند که از آن جمله می توان به شهید مطهری و دکتر شریعتی اشاره کرد.
سعیدی اظهار داشت: دکتر شریعتی در تعریف خود از هویت ایرانی بحث تشیع و بازگشت به خویشتن از منظر اسلام شیعی را مورد توجه قرار می دهد. مهمترین ایده شهید مطهری نیز تعادل بین اسلام و ایران بود. شهید مطهری از اندیشمندانی است که به موضوع هویت پرداخت، در این زمینه سخنرانی کرد و کتاب و مقاله نوشت. شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران اشاره می کند به نقد و پاسخ به اندیشمندانی که بین اسلام و ایران تقابل قایل می شدند، بحث هویت ملی را طرح کرد و توضیح داد که هویت ملی از چه زمانی پا گرفت و چه اجزا و مولفه هایی دارد.
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به اینکه شهید مطهری به یک درد مشترک قایل است، بیان کرد: این درد مشترک از قاجار و مبارزه ذیل بحث تنباکو شکل می گیرد. بعدها جغرافیا، تاریخ، زبان و فرهنگ را به عنوان اجزای هویت ملی بر می شمارد.
وی با بیان اینکه رهبران ایران متاثر یا هم راستا با شهید مطهری جهت هایی با هویت ملی دارند، افزود: یکی از مهمترین مباحثی که مطهری و روشنفکران دینی هم رای با ایشان تاکید داشتند، تعامل و تعادل هویتی است. آنها معتقد بودند ایران اسلام و اسلام ایرانی قایل به تفکیک و تقابل نیست. بعدها کسانی که در حوزه جامعه شناسی به بحث هویتی پرداختند، قایل به همین تعادل شدند.
دکتر سعیدی خاطرنشان کرد: برای هویت ملی می توانیم عناصر و مولفه هایی احصا کنیم و مطابق همان ها به بحث ادبیات داستانی بپردازیم. درباره این عناصر یک ظرافت نسبی وجود دارد. ماحصل اندیشه های متفکران حدود هشت عنصر است. مهمترین اجزای هویت ایرانی تاریخ ایران است. سرزمین، جغرافیا، زبان فارسی، میراث فرهنگی، نهاد دولت و جامعه، دین و میراث معنوی، دنیای مدرن و جدید هر کدام اجزای جزیی تری دارند؛ به عنوان مثال میراث فرهنگی ایران گسترده است. هنرهایی مانند نقالی، تعزیه، خطاطی، نقاشی و مینیاتور جزو میراث فرهنگی هستند. زبان و ادبیات فارسی نیز بخش های متعددی دارد.
نظر شما