به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، از مهمترین عوامل و عبرت های رخداد عظیم عاشورا ، تغییرات در خواص و نخبگان جامعه اسلامی بوده است. ماجراهای بعد از رحلت حضرت رسول اکرم (ص) که باعث شد که تدریجی مردم و مخصوصا صحابه نزدیک و حاکمان و طرفداران حق، در پی کسب امتیازات مادی و دنیوی برآمده اند و در لغزشگاه مقام خواهی و مظاهر دنیا، شهوت طلبی و از ترس منفور شدن و تنها ماندن حاضر می شوند حاکمیت باطل را قبول بکنند و از حق طرفداری نمی کنند و جانشان را به خطر نمی اندازند و وقتی اینچنین میشود. اول با شهادت رساندن حضرت اباعبدالله حسین (ع) شروع میشود و قدم بعدی روی کار آمدن خلیفه ها و پادشاهان ظالم بنی امیه، بنی مروان و بنی عباس و بعداز آن سلسه سلاطین و پادشاهی در دنیای اسلام تا امروز ادامه پیدا می کند. لذا در این خصوص با حجت الاسلام والمسلمین «جعفر فتحعلی زاده»، استاد حوزه و دانشگاه و معاون مرکز خدمات حوزه های علمیه گفت و گویی انجام دادیم که مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
عاشورا چه درس ها و عبرت هایی داشت که می تواند در جامعه امروز سرلوحه ما قرار گیرد؟
عاشورا عبرت های بزرگی دارد و مربوط به همه زمان ها است، چون اتفاقات آن دوره ممکن است در هر زمان دیگری رخ بدهد. فرمایشات و بینش های امام حسین (ع) در هر دوره ای مطرح می باشد. امام قطعا برای گریه کردن ما به شهادت نرسیدند لذا این یکی از آثاری است که خداوند برای ایشان عطا کرده است، منتهی فلسفه اصلی آن، چیز دیگری است. ابا عبدالله الحسین (ع) فرمودند: اراده خداوند حاکمیت قرآن و اسلام در زندگی بشری است لذا از زمان ظهور اسلام همیشه مخالفت هایی بوده و افرادی که به دنبال خواسته ها و هوای نفس خود بودند در برابر آن ایستادگی کردند. برنامه اصلی دین اسلام هدایت انسان ها به سوی خداوند است. هر مسئله ای که انسان را از این مسیر منحرف کند باید در برابرش ایستاد و مبارزه کرد.
بر همین اساس اگر حاکمان صلاحیت لازم برای حکمرانی را نداشته باشند، جامعه به انحراف کشیده می شود. همان گونه که این امر در زمان امام حسین (ع) نیز یکی از مسایل مهم جامعه بود لذا حاکمان جامعه باید صلاحیت های الهی همانند صداقت، رستگاری، امانت داری و عدالت را برای حاکمیت داشته باشند، در واقع خداوند همه شرایط لازم را برای حاکمیت مقرر کرده و حاکمیت در اسلام بدون شرط نیست. در دوران ما هم این مسئله بسیار مهم و ضروری می باشد. حاکمان و دولتمردان ما هم باید با معیارهای الهی سنجیده شوند. همه مشکلات جامعه ما هم نشات گرفته از همین مسئله است؛ بنابراین اگر حاکمان ما در همه بخش ها معیارهای لازم را داشته باشند، بسیاری از مشکلات جامعه مرتفع می شود لذا یک درس مهمی که می توان از قیام عاشورا گرفت، همین حکمرانی الهی است.
درس دیگری که می توان از واقعه عاشورا گرفت، مبارزه با ظلم و ظالم است. این مسئله در زندگی بشریت همواره وجود داشته که نیاز است با آن مبارزه کرد، چون همه انسان ها حق حیات دارند؛ هیچ فردی بر دیگری برتری ندارد که بخواهد بر او ظلم کند. در دوره ابا عبدالله الحسین (ع) ظلم های گوناگون رخ می داد که در دوره ما هم وجود دارد لذا باید با ظلم مبارزه کرد و نسبت به آن حساسیت نشان داد؛ بنابراین این مسایل هم موضوعات عملی هستند و با شعار نمی توان آن را برطرف کرد. بزرگترین درس ابا عبدالله الحسین (ع) عملیاتی و اجرایی کردن این مباحث در جامعه بود. فرق امام حسین (ع) با سایرین این است که ایشان همه معارف دینی را با عمل نشان دادند. وقتی پای این ارزش ها به میان می آید، باید از همه چیز گذشت؛ در واقع امام حسین (ع) هم خود و اهل بیت خود را برای اجرایی کردن معارف دینی سرمایه گذاری کرد؛ به همین دلیل است که تفکر و اندیشه حسین (ع) همیشه پویا و زنده بوده و همچنان تقویت خواهد شد.
ما در حال حاضر مشکلاتی از بعد اجتماعی داریم. بسیاری از این مسایل به اعتماد جامعه بر می گردد. اگر مردم به حاکمیت اعتماد کنند، جذب اسلام هم می شوند. وقتی ببینند حکومت همه خواسته های آنها را برآورده می کند، آنها هم جذب حاکمیت می شوند ولی اگر ببینند حکمرانی آنها فقط برای امتیازگیری است، جامعه هم نسبت به آنها بدبین می شود لذا این مسئله هم از جمله مسایلی است که باید در دوره کنونی مورد توجه قرار گیرد. امام حسین (ع) خود و اهل بیت خود و همه امکانات اش را برای تحقق معارف اسلامی پای میدان آورد؛ این هم یک درسی است که باید از عاشورا بگیریم، نباید نگاه مادی به واقعیت های حاکمیتی داشته باشیم ، اگر باشد تاثیری ندارد، چون فرق حکمرانی اسلامی با بقیه همین است. کسی که حکمرانی اسلامی را می پذیرد باید فداکاری کند، یعنی خود را در برابر خداوند مسئول بداند نه اینکه خود را نسبت به سایرین برتر ببیند؛ این هم نکته ای است که متاسفانه از این ناحیه ضعف داریم، بعضا این موقعیت ها و مسئولیت ها موجب غرور، سوء استفاده، تبعیض و فساد می شود لذا همه این مسایل جامعه را از دین مداری دور می کند و مردم می گویند وقتی مسئولان که ادعای اسلام می کنند این گونه رفتار می کنند پس ما چرا باید عمل کنیم، بی نتیجه است در حالی که می بینیم حاکمانی که رعایت کردند، همیشه بین مردم محبوب بودند. اگر کار درست باشد اثرش هم باقی می ماند، اگر نباشد، نمی ماند.
برای از بین بردن تنگ نظری و تحجر موجود در جامعه چگونه می توانیم از واقعه عاشورا درس بگیریم؟
تنگ نظری و تحجر هم یکی از مشکلات امروز جامعه ماست که باید مورد توجه قرار گیرد. امام حسین (ع) با همه این مسایل مبارزه کردند، متاسفانه سوء استفاده از مقدسات هم یکی از مشکلات مهم امروز جامعه ماست. افراد باید خود را فدای مقدسات کنند نه اینکه آن را وسیله ای برای سوء استفاده در منفعت خود بدانند. نماز، روزه و قرآن وسیله هدایت انسان ها محسوب می شوند. اگر انسان از این عبادات به خوبی بهره برداری نکند، خودش می شود حجاب و مانع؛ وقتی امام حسین (ع) از مکه حرکت کردند، برای این بود که مردم بفهمند که حج واقعی را امام حسین (ع) درک کرده است ولی بحث حج ،نماز و عبادت برای مردم باعث حجاب و مانع شد، چون همه عبادات و امور دینی باید انسان را در جهاد راه خداوند تقویت کند نه اینکه مانع آنها شود.
در خصوص حق الناس به عنوان یکی دیگر از درس هایی که می توان از عاشورا گرفت، توضیح دهید؟
حق الناس ابعاد گوناگونی دارد؛ یک مصداق اش همان بدهکاری است. مردم کشور ما باید از همه امکانات برخوردار باشند، حال اینکه یک عده از آن محروم هستند آن هم یک حق الناس است. ما حق الناس مالی، اجتماعی، اقتصادی و حتی حق الناس سیاسی داریم. در عرصه سیاسی هم اگر حق کسی ضایع شود و با مهندسی صورت گرفته، فقط یک عده روی کار بیایند این هم مشکل دارد و حق الناس است. امام حسین (ع) در روز عاشورا همه افرادی را که از عملکرد خود پشیمان شده بودند ،حتی دشمنان خود را پذیرفت؛ بنابراین تنگ نظری ها، سخت گیری ها و عدم توجه به مردم هم حق الناس است که بخش های مادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را هم شامل می شود؛ پس مردم حق دارند از همه امکانات این بخش ها استفاده کنند.
ضمن اینکه عدم حفظ آرای مردم در انتخابات هم یک نوع حق الناس است، منتهی بحث مالی نیست لذا حق الناس در همه عرصه های زندگی تعریف دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. هدف اولیه نظام جمهوری اسلامی تحقق اسلام و تفکر اهل بیت (ع) ابود. در واقع اسلام را باید از منظر اهل بیت (ع) بشناسیم، چون خودمان در آن حد و اندازه ای نیستیم که بخواهیم اسلام را تشخیص دهیم؛ بنابراین رسالت ائمه اطهار (ع) شناساندن و معرفی اسلام ناب و خالص بود لذا اگر اسلام ناب را بشناسیم و آن را درک کنیم، همان پیام عاشورا و اسلام ناب محمدی است و آن موقع همه مسایل حل می شود.
چگونه می توان بصیرت افزایی افراد جامعه را نسبت به واقعه عاشورا افزایش داد؟
بصیرت یک کلمه بسیار عمیق و دارای مقدماتی است. بصیرت نیازمند آموزش و تربیت است. تا ما جامعه را از مقطع کودکستان تا فارغ التحصیلی خوب تربیت نکنیم، نمی توانیم بصیرت افزایی کنیم. در قانون اساسی به برخورداری همه انسان ها از آموزش و تربیت تاکید شده است. اگر فقط عنوان ها را بیان کنیم، کافی نیست. الزامات بصیرت را هم باید بپذیریم، ما در بحث آموزش مشکل داریم، ما هنوز نتوانستیم یک دوره کامل و فراگیر معارف دینی را که همه جامعه را تحت پوشش قرار دهد را آموزش دهیم.
لذا در برخی عرصه ها هر فردی با فهم خود و هدایت الهی، این مسیر را طی کرده است؛ اینها نشانه این است که خداوند به این کشور نظر دارد، باید از این ظرفیت استفاده کنیم و آموزش را جدی بگیریم، آموزش هم راهکارهای خود را دارد، باید روان شناسی و جامعه شناسی شود که یک جوان را چگونه باید تربیت کرد و آموزش داد، نمی شود همه افراد را با فهم خودمان بسنجیم. در آموزش فهم مخاطب مهم است. باید ببینیم پیامبر اکرم (ص) در آن جامعه جاهل چگونه رفتار می کردند؟ با مهربانی و رفعت و در سطح آنها زندگی می کردند، مغرور نشدند، بنابراین وقتی مردم در عمل ببینند می پذیرند، بالاخره مقدسات و الزامات بصیرت هم باید فراهم شود. بدون الزامات بصیرتی ایجاد نمی شود و فراگیر هم نمی شود.
نظر شما