خبرگزاری شبستان : تحلیل حوادث حیات نبی اکرم و حوادث ناگواری که بعد از وفات نبی اکرم رخ داد حکایت از ان دارد که قدمت شیعه از زمان پیغمبر گرامى اسلام (ص) است. اما برخی به دلایلی مدعیند تشیع یک فرقه منحرفه منسوب به غیر اسلام است که به دلایل سیاسی و مقابله با اسلام شکل گرفته است . حتی برخی علت پذیرش و اشاعه تشیع میان ایرانیان را مقابله با اعراب دانسته اند .
صرف نظر از معاندین میتوان با منطقی روشن به گفتکو با مخالفین پرداخت . تشیع نه فرقه ای جعلی بلکه ادامه تعلیمات انبیاء الهی است و یکی از فرق رسمی اسلام است .
مرحوم آیتالله بهجت رضواناللهعلیه به مناسبتی فرمودند: این صحیح نیست که ما از اول با یک نفر سنی مذهب درباره مسائلی که موجب ناراحتیشان میشود با شدت و حدت بحث کنیم. ایشان میفرمودند: بهترین راه این است که ما به آنها بگوییم شما در فقه تابع چهار نفر از علمای بزرگ هستید؛ ابوحنیفه، شافعی، مالک و احمدبنحنبل. ابوحنیفه و مالک مستقیما شاگرد امام صادق علیهالسلام بودند. خودشان هم افتخار میکردند. از ابوحنیفه نقل شده که گفته است: «ما رایت أفقه من جعفر بن محمد» و درجای دیگر میگوید: «لولا السنتان لهلک النعمان»! (نعمان اسم ابوحنیفه بوده است). آیا تقلید کردن از شاگرد مانع از تقلید کردن از استاد میشود؟ ما از استاد اینها تقلید میکنیم و شما از شاگرد تقلید میکنید. چرا شما مذهب شیعه را در کنار سایر مذاهب معتبر نمیدانید؟ آیا در جایی که شاگرد اعتراف کند که استاد از من خیلی بالاتر است و من هر چه دارم از اوست، تقلید از شاگرد جایز است و تقلید از استاد او جایز نیست؟! هیچ منطقی این را نمیپذیرد. این همان راهی است که مرحوم شیخ محمود شلتوت آن را مطرح کرد و مذهب شیعه را در مصر معتبر دانست و این از برکات اقدام مرحوم آیت الله بروجردی رضواناللهتعالیعلیه بود که دارالتقریب را تأسیس کردند. اگر این باب باز شود و آنها حاضر شوند در کنار ابوحنیفه برای امام صادق علیهالسلام هم اعتبار قائل شوند این رسمیت بخشیدن به شیعه است. (برگرفته از سخنان حضرت آیتالله مصباح یزدی در دفتر مقام معظم رهبری که در تاریخ 23/05/89 ، درس های اخلاق: شرح خطبه فدکیه ).
آیا مذهب شیعه یک مذهب سیاسى است که به دست عبداللَّه بن سباى یهودى در زمان عثمان- خلیفه سوم- ابداع شد، سپس ایرانیان که با عربها سابقه بدى داشتند با این سلاح در مقابل اعراب مسلمان ایستادند. آنگاه تشیع در زمان دیالمه تقویت گردید و سپس در زمان صفویه مذهب رسمى ایران شد؟
از دید شیعیان، عبداللَّه بن سبأ «1» یک یهودى و ملعون است و در اخبار شیعه از وى مذمت بسیار شده است.
راجع به عبداللَّه بن سبا چند نظر وجود دارد:
1. عبداللَّه سبا افسانهاى است و وجود خارجى نداشته وسیفبن عمر تمیمى آنرا ساختهاست (علامه عسکرى).
2. وجود خارجى داشته و قبلًا یهودى بوده، اسلام آورده، در زمان یهودیت غلو مىکرده، در اسلام هم غلو کرده است و توسط امیرالمؤمنین اعدام شده است.
3. وجود خارجى داشته، ولى احادیث سیف بن عمر ساختگى بوده است و با توجه به شواهد این به حقیقت نزدیکتر است (علامه شبیرى زنجانى).
شیعه یک حزب سیاسى نیست که در زمان خلافت عثمان درست شده باشد، بلکه سیر طبیعى اسلام است که در آن به دستورات حضرت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله دقیقاً عمل شده است. شیعه در لغت به معنى پیرو مىباشد و این کلمه براى این مورد اولین بار بر زبان خود صاحب وحى جارى شده است؛ در قرآن این لفظ چند بار آمده است وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ. « صافات: 83؛ مریم: 69»
حافظ ابو نعیم احمد بن عبداللَّه- از محدثین بزرگ اهل سنت- در کتاب «حلیة الاولیاء» از ابن عباس روایت مىکند که چون آیه شریفه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ؛ «آنان که ایمان آوردهاند و نیکوکار شدند به حقیقت، بهترین اهل عالمند. پاداش آنها نزد خدا باغهاى بهشت عدن است که نهرها زیر درختانش جارى است و در آن بهشت تا ابد جاودان و متنعمند و خدا از آنها خشنود است « بینه (98): 7 و 8». بر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نازل شد، پیغمبر خطاب به على ابن ابىطالب علیه السلام فرمود: «یا على! در این آیه شریفه، مراد از خیر البریه تو و «شیعیانت» مىباشید. روز قیامت تو و شیعیانت در حالىکه خداوند از شما راضى و شما هم از خداوند راضى و خشنود هستید مىآیید « اللمعة البیضاء، ص 413، حدیث 1125؛ شواهد التنزیل، ج 2، ص 459؛ الدر المنثور، ج 8، ص 589؛ المناقب، ص 265، حدیث 247؛ شبهاى پیشاور، ص 156 «أنت یا علی و شیعتک تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیّین».
ابو المؤید موفق بن احمد خوارزمى در مناقب حاکم ابوالقاسم عبیداللَّه بن عبداللَّه الحسکانى در کتاب «شواهد التنزیل لقواعد التفضیل»، محمد بن یوسف گنجى شافعى در «کفایة الطالب» و سبط ابن جوزى حنفى در «تذکرة الخواص» از یزید بن شراحیل انصارى، کاتب امیرالمؤمنین علیه السلام خبر داد که گفت: خودم از آن حضرت شنیدم که فرمود به هنگام رحلت خاتم الانبیاء پشت مبارک ایشان به سینه من بود، فرمود: «یا على! آیا آیه شریفه (کسانى که ایمان آوردهاند و صاحبان عمل صالح و خیر البریه ...) را نشیندهاى؟ به درستى که آنها «شیعیان» تو مىباشند و وعده گاه من و شما در روز قیامت، کنار حوض کوثر خواهد بود. همان روزى که خلایق، براى رسیدگى به حساب گرد آیند، شما را نیز بخوانند، و شما روسفید خواهید بود و شما را پیشواى روسفیدان صدا زنند.» « ینابیع المودة لذوى القربى، ج 1، ص 125 و ج 2، ص 357؛ شبهاى پیشاور، ص 156 «أی علیّ أ لم تسمع قول اللَّه تعالى: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ هم أنت و شیعتک و موعدی و موعدکم الحوض إذا اجتمعت الأمم للحساب تدعون غرّاً محجّلین»
جلال الدین سیوطى در تفسیر خود «الدر المنثور فى التفسیر بالمأثور» از ابنعساکر دمشقى شافعى از جابر بن عبداللَّه انصارى که از بزرگان صحابه خاتم الانبیا مىباشد نقل مىکند که گفت: در خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله بودیم که على ابن ابىطالب علیه السلام وارد شد، و پیغمبر فرمود: «قسم به کسى که جان من در قبضه قدرت او است، روز قیامت این مرد (اشاره به على علیه السلام) و شیعه او از رستگارانند « شواهد التنزیل، ج 2، ص 467؛ المناقب، ص 111؛ شبهاى پیشاور، ص 157 «و الذی نفسی بیده إنّ هذا وشیعته لهم الفائزون یوم القیامة فنزل إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»
آنگاه آیه مذکور نازل گردید. در همان تفسیر از ابن عباس نیز روایت شده که چون آیه فوق نازل شد، پیامبر صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمود: «روز قیامت تو و شیعیانت در حالى که از خداوند راضى و خداوند هم از شما راضى باشد مىآیید « اللمعة البیضاء، ص 413، حدیث 1125؛ شواهد التنزیل، ج 2، ص 459؛ الدر المنثور، ج 8، ص 589؛ المناقب، ص 265، حدیث 247 «تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیّین».
از جابر بن عبداللَّه انصارى در مناقب نیز نقل شده است که گفت: در خدمت پیامبر گرامى اسلام بودیم که على علیه السلام به طرف ما آمد. پیغمبرخدا صلى الله علیه و آله فرمود: «برادر من رو به شما آمد « المناقب، ص 111؛ شبهاى پیشاور، ص 157 «قد أَتاکُم أخی».». آنگاه به سمت کعبه نگاه کرد، دست على را بالا برد و فرمود: «قسم به کسى که جان من در قبضه قدرت اوست، این على و شیعیان او روز قیامت از رستگارانند « ینابیع المودة لذوى القربى، ج 1، ص 197؛ شبهاى پیشاور، ص 158 «و الذی نفسی بیده إنّ هذا و شیعتهلهم الفائزون یوم القیامة». سپس پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: على علیه السلام قبل از همه شما ایمان آورد و باوفاترین افراد به عهد خدا مىباشد و نیز عادلترین شماها است و مرتبهاش در نزد پروردگار از همه شماها بالاتر است. در همان وقت، آیه مذکور نازل گردید. از آن بهبعد هر گاه على علیه السلام در میان جمعى ظاهر مىشد، اصحاب پیغمبر مىگفتند: «بهترین مردم آمد « الدر المنثور، ج 6، ص 379؛ المناقب، ص 112؛ شبهاى پیشاور، ص 158 «جاءَ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ».
ابن حجر در باب 11 صواعق و نیز علامه سمهودى در جواهر العقدین از «حافظ جمال الدین محمد بن یوسف زرندى مدنى» نقل مىکند که: چون آیه مذکور نازل گردید، پیغمبر اسلام خطاب به على علیه السلام فرمود: «یا على! تو و شیعیانت خیر البریه هستید.
روز قیامت تو و شیعیانت در حالى که از خدا راضى و خدا هم از شما راضى است، مىآیید و دشمنان تو با حالتى خشمناک که دستهایشان به گردنشان بسته مىباشد، خواهند آمد. آنگاه امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید دشمن من کیست؟ فرمود: کسى که از تو بیزارى مىجوید و تو را لعن مىنماید « ینابیع المودة لذوی القربى، ج 2، صص 357 و 452؛ النهایة، ج 3، ص 276 به نقل از الغدیر، ج 3، ص 78؛ شبهاى پیشاور، ص 158 «یا علیّ أنت و شیعتک تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیین و یأتی أعداؤک غضباناً مقمحین قال یا رسول اللَّه و من عدوّی؟ قال: من تبرأ منک و لعنک». این حدیث با اندک اختلافى در مودة القربى نیز آورده شده است.
میر سید على همدانى شافعى در مودة القربى و ابن حجر در صواعق نیز از ام سلمه زوجه پیامبر نقل مىکند که آن حضرت فرمود: «یا على! تو و شیعیان و اصحابت در بهشت مىباشید « المناقب، ص 113؛ ینابیع المودة لذوى القربى، ج 1، صص 328 و 425؛ شبهاى پیشاور ص 159 «یا علیّ أنت و أصحابک فی الجنّة أنت و شیعتک فی الجنّة».
در فصل نوزدهم مناقب، از رسول اللَّه صلى الله علیه و آله خطاب به على علیه السلام نقل شده است: «مثل تو در امت من مثل عیسى بن مریم است « الشیعة فى احادیث الفریقین، ص 128 به نقل از المناقب، ص 226؛ ینابیع المودة لذوى القربى، ج 2، ص 109؛ شبهاى پیشاور، ص 159 «مثلک فی أمتی مثل المسیح عیسى بن مریم». که قوم او سه فرقه شدند- مؤمنین و حواریون، دشمنان او که همان یهود بودند و غلات که درباره او غلو نموده و او را خدا و شریک خدا قرار دادند- امت من هم نسبت به تو، سه فرقه مىشوند: «فرقة شیعتک و هم المومنون؛ فرقهاى شیعیان تو هستند که همانا مؤمنین مىباشند»؛ فرقهاى هم دشمنان تو هستند و آنان ناکثین و شکنندگان عهد و بیعت با تو هستند و فرقهاى غلوکنندگان درباره تو هستند و آنها گمراهان و جاحدین مىباشند. سپس افزود: «یا على! تو و شیعیانت و دوستان شیعیان تو در بهشت و دشمنان و غلو کنندگان درباره تو، در آتش جهنم خواهند بود « المناقب، ص 317؛ ینابیع المودة لذوى القربى، ج 1، ص 328؛ شبهاى پیشاور، ص 159 «فأنت یا علیّ و شیعتک فی الجنّة و محبّوا شیعتک فی الجنّة و عدوّک الغالی فیک فی النار».
از طرفى دیگر چون در زمان حیات پیامبر خدا صلى الله علیه و آله چهار تن از بهترین صحابه خاص پیامبر یعنى:
ابوذر غفارى، سلمان فارسى، مقداد ابن اسود کندىعمار یاسر ؛ داراى این لقب (شیعه) بودهاند، مىتوان دریافت که نه تنها لفظ شیعه بعد از خلافت عثمان به وجود نیامده بلکه از زمان حیات پیامبر خدا صلى الله علیه و آله این لفظ رایج بوده است.
از طرفى، حافظ ابو نعیم در حلیه الاولیا و ابن حجر در صواعق محرقه از ترمذى نقل نمودهاند که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «خداوند مرا به دوستى چهار نفر امر نموده و خبر داده است که خدا این چهار نفر را دوست مىدارد « تاریخ الکبیر، ج 9، ص 31؛ مستدرک الحاکم، ج 3، ص 131؛ شبهاى پیشاور، ص 161 «إنّ اللَّه أمرنیبحبّ أربعة و أخبرنی أنّه یحبّهم». و این چهار نفر عبارتاند از: «على ابن ابىطالب علیه السلام، ابوذر، مقداد و سلمان». ابن حجر نیز مشابه همین حدیث را از پیغمبر نقل مىکند: «بهشت براى سه نفر- على و عمار و سلمان- مشتاق است « سنن الترمذى، ج 5، ص 332؛ مسند ابویعلى، ج 5 ص 166؛ شبهاى پیشاور ص 161 «الجنّة تشتاق إلىثلاثة؛ علیّ و عمّار و سلمان». آیا اعمال و رفتار اصحاب خاص رسولاللَّه صلى الله علیه و آله که خداوند امر و خبر از دوست داشتن آنها داده است، دلالت بر حقانیت شیعه ندارد ؟
پینوشت :
پاسخ به شبهات در شبهاى پیشاور، ص: 19
ر. دارائی
پایان پیام/
نظر شما