به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از بیرجند، «علی اکبر محمدی» در پنجمین نشست علمی از سلسله برنامه‌های آموزشی و فرهنگی پیرامون نهج البلاغه، اظهار کرد: با همکاری بنیاد بین المللی نهج البلاغه اهداف و برنامه‌هایی که قرار است تدوین و اجرایی شود، به خوبی و طبق تفاهم‌نامه مشترک دانشگاه بیرجند و بنیاد پیش می رود.
مدیر فرهنگی دانشگاه بیرجند با بیان اینکه تاکنون چهار برنامه شاخص در خصوص نهج البلاغه برگزار شده است، افزود: یکی از برنامه ها، تجهیز کتابخانه دانشگاه با آثار کارشناسی شده درباره مسائل نهج البلاغه است که اولین بسته اهدایی به زودی تقدیم دانشگاه می شود.
محمدی در ادامه به نقش حضرت علی (ع) در زندگی فردی و اجتماعی پرداخت و گفت: همه ما باید سیره این حضرت را همانند قسط، ایمان، تقوی، عدل و حق محوری در نظر داشته باشیم، عدل و عدالت معانی بسیاری دارد که در بافت سخن و متن و با توجه به محور همنشینی و جانشینی معنای تازه ای می گیرد و هر کدام در قرآن و نهج البلاغه به تناسب محتوا، در این متون به کار رفته است.
عضو هیأت علمی دانشگاه بیرجند خاطر نشان کرد: همه مکاتب فکری و اندیشمندان دنیا و همه مردم، عدل را می پسندند ولی اینکه چقدر در تحقق آن در زندگی خود و دیگران بدان اهمیت می دهند و آن را در عمل نشان می دهند متفاوت است. محور همه سیره و رفتار و گفتار حضرت علی (ع) عدالت بوده است و انقلاب اسلامی کشور ما نیز بر همین معنا شکل گرفته است.
در ادامه این نشست علمی، «بخشعلی قنبری» دانشیار ادیان و عرفان و پژوهشگر نهج البلاغه گفت: علی رغم این که یکی از منابع اصلی ما در ظهور انقلاب اسلامی، مفاهیم ارزشی نهج البلاغه و سیره حاکمیتی علی(ع) بوده است، اما این موضوع بسیار مهم، بعد از انقلاب هم خیلی وارد سِپِهر اجتماعی ایرانیان نشد و هنوز هم در این زمینه مشکل داریم.
وی بیان کرد: پژوهش های دانشگاهی و حوزوی زیادی در حوزه نهج البلاغه داریم، اما در حوزه اجتماعی، نهج البلاغه غایب بزرگ جامعه ما است، در صورتی که در بین کتب دینی یکی از نافذترین و مؤثرترین کتاب هایی است که می تواند در بُعد انگیزشی برای انسان ها تأثیرگذار باشد و زندگی مخاطبانش را دگرگون کند.
این پژوهشگر نهج البلاغه با بیان اینکه روانشناسی عدالت، بین رشته ای است و با مبحث بررسی عدالت در نهج البلاغه تفاوت ماهوی دارد و متفاوت از آن است در واقع روانشناسی عدالت یک نوع آسیب شناسی عدالتی در مقام تحقق است نه در مقام تعریف و تبیین لذا می‌خواهیم بدانیم چرا ما نسبت به عدالت از معرفت نسبی برخوردار هستیم اما در مقام اجرا نه تنها عامل نیستیم بلکه پذیرنده عدالت هم نیستیم؟
وی ادامه داد: دو دسته از موارد که در مبحث روانشناسی اخلاق هست، شامل عوامل روانشناختی مربوط به عدالت و موانع روانشناختی مربوط به عدالت است و برای عملیاتی شدن مسائل اخلاقی در جامعه باید موانع را برداشت و سپس انتظار داشت که بی اخلاقی ها در جامعه کمتر شود، به این نوع تبیین روانشناسی اخلاقی می گویند که در دو ساحت عام اخلاق و تک تک موضوعات اخلاقی مورد بررسی است.
وی ابراز کرد: درتحقیقات دانشمندان دنیا گفته شده که اخلاقی زیستن هم ممکن است و هم واقع شده و هم به صرفه است و اگر انسان بداند که اخلاقی زیستن به صرفه است و باور کند و دلیل محکمی برای آن داشته باشد اخلاقی زندگی خواهدکرد.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود به این موضوع اشاره کرد که همه ما نیازمند یک انقلاب اخلاقی هستیم، حتی در جامعه و در میان کنشگران سیاسی هم نیازمند یک تحول اخلاقی هستیم.
نظر شما