خبرگزاری شبستان_ رشت، تلخترین خبری که امروز شنیدم، درگذشت اکبر محبوبیفر، یکی از پیشکسوتان حوزه تئاتر، خبر و رسانه گیلان بود. اگرچه اکبر محبوبیفر را بر صحنههای تئاتر هم دیده بودم و خوش درخشیده بود، ولی برای من محبوبی فر، همچون نامش سمبل خبرنگاری با اخلاق، دقیق و موشکاف بود. مردی که با لبخند به من گفته بود:« این موهای سفید مرا که می بینی، توی آسیاب سفید کرده ام.»
تسلیت گفتن برای مردی که با قلمش همیشه زنده خواهد ماند، ظلم است. تسلیت به جامعه ای باید گفت که زین پس از اندیشه و قلم وی بی نصیب خواهند ماند. به بهانه فقدان اکبر محبوبی فر، و نوشتن یادداشت تسلیت، یکی از آثار قلمی وی را معرفی می کنم که شاید مردم کمتر دیده باشند.
۱۰سال پیش، لابه لای کتابهای روابط عمومی شورای شهر رشت، جزوه مانند کپی شدهای را دیدم که توجهام را جلب کرد. «تاریخچه تاکسی و تاکسیرانی در شهر رشت به کوشش اکبر محبوبیفر و با همکاری سازمان تاکسیرانی شهرداری رشت.» مدتی بعد با اکبر محبوبیفر درباره آن اثر صحبت کردم. وی با آن تواضعی که داشت، پژوهش خود را در حد یک کتاب قبول نداشت و میگفت جزوهای است که به درخواست مدیر اسبق سازمان تاکسیرانی رشت، علیرضا کامران راد، تهیه کرده است.
ولی از نظر من کنکاشهای محبوبی فر در یافتن تاریخ ورود اولین تاکسی به شهر رشت در سال ۱۳۲۷، نام نخستین تاکسیدارها، مکانی که تاکسیها شماره گذاری میشد و دعوای درشکه چیها که ورود تاکسی را مانعی برای معاش خود میدیدند و نخستین تعمیرگاههای ماشین در محله باقرآباد، بخشی از تاریخ این شهر است و باید در قالب یک کتاب مستقل و در تیراژ بالا چاپ شده و در اختیار همگان قرار گیرد.
امروز صبح وقتی پیام های خود را در واتس آپ چک می کردم، پیام تسلیت شهردار را خواندم در فقدان اکبر محبوبی فر. کاش شهرداری رشت برای زنده نگه داشتن نام و یاد محبوبی فر، این به اصطلاح جزوه را در قالب یک کتاب مستقل چاپ کند.
مهری شیرمحمدی
نظر شما