حجت الاسلام «زین العابدین دستداده» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در جهرم، گفت: یکی از وظایف بزرگ مربیان این است که نوع گناه را به انسان ها بشناسانند و نوع عذاب های الهی را نیز تا آنجا که ممکن است برای آنها بازگو کنند.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: اگر انسان گهنکار بداند که به عنوان مثال در صورتی که دزدی کند، انگشتانش قطع و یا اگر کسی را به قتل برساند خود او نیز کشته می شود، ترس از این عقوبت ها او را از گناه باز می دارد البته این امر مستلزم اجرا شدن صحیح حدود بر روی گهنکاران است چون در صورتی گنهکار دست از گناهش برمی دارد که مطمئن به اجرای حدود باشد و یا دیده باشد که کسی را حد زده اند و عبرت بگیرد در غیر این صورت تنها بیان احکام، هیچ دردی را دوا نمی کند.
وی بیان کرد: مرحله دوّم این است که به ګنهکار بفهمانیم که اگر احیاناً در این جهان هم از دست قانون فرار کرد و کسی حدّ یا تعزیری بر روی او اجرا نکرد، در جایی محاکمه می شود که هیچ فراری از آن نیست و به قول امام (ع): «وَ لایُمَکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکُومَتِک»؛ در آن جهان خدای متعال در دادګاه عدلش او را محاکمه و همه گهنکاران را به سزای عملشان می رساند.
حجت الاسلام دستداده با اشاره به اینکه دادګاه عدلی که جز به حق حکم نمی کند هیچ پارتی و سفارش و عذری را نمی پذیرد، عنوان کرد: اگر فرد گهنکار در این دنیا بتواند با رشوه دادن و یا عوامل دیګری از دست قانون فرار کند، آنجا او را به خاطر ریزترین کار زشتش به عقوبت می رسانند.
وی ادامه داد: خداوند متعال در مورد مجازات مجرمان بارها در قرآن کریم خود را « شدید العقاب » معرفی می کند و شاید به خاطر همین تأکیدهای خدا بر شدید بودن عذابش باشد که علی (ع) در دل شبها اشک می ریخت و می فرمود: «یا رب ارحم ضعف بدنی و رقّة جلدی و دقّة عظمیم».
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه در جامعه ای که بر پایه دین استوار است و مردم به فرامین دین اهمیّت می دهند و جوان نیز بنا به تربیتی که یافته، به دنبال مسائل دینی است، مسلّماً سؤالاتی در ذهن او به وجود می آید که باید جوابی مناسب برای آنها پیدا کند در غیر این صورت کم کم به مسائل دینی اش بی اهمیّت و سست می شود، عنوان کرد: در مورد گناه که مورد بحث ما است نیز باید ابتدا آن را به او بشناسانیم و مرزش را نشان دهیم.
وی با اشاره به اینکه مسیر فکری عدّه ای از جوانان ما، توقّف در دالان تاریک و تحقیرآور شک و تردید است و اگر هم عبور می کنند به صورت پرسش و جهش ناگهانی و عجولانه بوده و با سرعت وارد میدان انکار و نفی می شوند، تصریح کرد: به همان اندازه که برای اثبات و قبول هر پدیده و موضوع و مکتبی نیازمند به دلیل هستیم، برای نفی و انکار هر مکتب و موضوع و پدیده ای نیز محتاج به دلیل و برهان خواهیم بود.؛ نمی شود زیربنای قبول و پذیرش، استدلال باشد امّا اساس نفی و انکار، شک وتخیّل و شانه بالا انداختن.
نظر شما