امام، چشمه حیات و گنجینه اسرار بود.انسان کامل بود. او به خصلت های والا ، سجایا و مکارم اخلاق آراسته بود. جان او جام جهان نمای معنویت را می نمایاند. به گفتار و رفتارش ، نور حقیقت پرتو افکنده بود. با اصول و ارزش ها می زیست و جز آن برایش مفهوم نداشت . در روزگاری که قدرت های استکباری و جریان های ضد مذهبی ، تلاش می کردند ارزش های اخلاقی و معنوی را از جوامع انسانی دور سازند و طبق اصول مادی و برنامه های ضد ارزشی خود، انسان ها را بارآورند، او نظامی بر اساس ارزش های معنوی و انسانی ، که از معارف اسلام نشئست می گرفت ، پدید اورد و تا آخرین لحظه های زندگی ، ذره ای از آن عدول نکرد . بیش از همه ، ملتزم به ارزش ها بود .
هیچ چیز و هیچ کس نتوانست بر اصول ارزش امام غلبه نماید . تمام هویت و شخصیت آن فرزانه ، از همین ارزش ها شکل گرفته بود ، نخستین و کامل ترین مصداق سخنانش ، خود او بود،. آن عزیز شجره طیبه ای بودکه " اصل ها ثابت و فرع ها فی السماء " او ، آیینه تمام نمای مکتب و معارف دینی بود.وجودش،سرچشمه مکارم انسانی را به دیگران نشان می داد. به فرموده رهبرمعظم انقلاب: " آن بزرگوار قوت ایمان را با عمل صالح و اراده پولادین را با همت بلند و شجاعت اخلاقی را با حزم و حکمت و صراحت لهجه را با صدق و متانت و صفای معنوی و روحانی را با هوشمندی و کیاست و تقوا وورع را با سرعت و قاطعیت و ابهت و صلابت رهبری را با رقت و عطوفت و خلاصه بسی خصایص نفیس و کمیاب را که مجموعه آن در انسان بزرگی جمع شود همه و همه را با هم داشت ".
املم خمینی ، اسوه علم و و تقوی ، وارث راستنین امامت ، مشعلدار فضیلت در عصر ظلمت بود. او در آغوش قلب ها می زیست ؛، از کلامش آب حیات می تراوید ، از زبان عملش ، نسیم عا طفه می وزید ،از رفتارش مهر وعطوفت مشهود بود، اما با این همه فضایل و مکرمت ها، آن چه او را امام و جلودار ساخت اسلام بود که تمام ابعادش را باور داشت . مسجد و محراب و عبادت و دعا را در کنار رزم و سیاست و همراه فقاهت و درایت ، در گفتار و رفتار خویش متجلی ساخت .
در یک کلام مصداق روشنایی بود از : رهبان بالیل و اسد بالنهار " نیایشگر خستگی تاپذیر شب ها و پیکارگر آشتی ناپذیر روزها . رو ح مشتاقی که بر اثر سیر و سلوک ، منازل و مراحلی را پیموده و به مقاماتی رسیده بود . در عین حالی که روحش در بالاترین جایگاه معنوی سیر می کرد ، در دنیا و با اهل آن می زیست : " صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقه بالمحل الاعلی " ( همنشین دنیا و اهل آنند با تنهایشان، و پیوسته در بالاترین جایگاه معنویند با جان هایشان). امام از آغاز حرکت تا انجام آن ، همواره سیر به سو ی کمال را دارد . روزگاری که روشنفکران غربزده ، به هرگونه گرایش معنوی و تعبد ودعا ، برچسب ارتجاعی می زدند وبسیاری از شعائر دینی را به دیده کهنه پرستی و تمسخر می نگریستند ؛ و از سوی دیگر، گروهی مقدس مآب متحجر، اسلام را خلاصه در مقاتیح و دعا می دیدند و از هر گونه اقدام اجتماعی و فعالیت سیاسی گریز داشتند ، او نهضتی را بنیان نهاد که جامع الاطراف بود، هم آگاهی و شعور سیاسی می بخشید و هم به معنویت دعوت می کرد .
به عبارت دیگر، امام تحول درونی و معنوی را اساس و ریشه تحول احتماعی می دانست و بر این بارور بود ،که : اول باید مردم را مهذب کرد و آنان را بافضایل و مکارم آشنا ساخت ، آن گاه آنان را به سوی تغییر نظام و حکومت فرا خواند. از این روی ، آن مربی پا کیزه جان ،در آموزش های اخلاقی ، که در حوزه علمیه قم داشت ، ضمن بیدار گری و بینش دهی، به خودسازی و دعا تأکید قراوان داشت. کتاب " جهاد اکبر" که رایحه ای از درس های اخلاق ایشان در حوزه نجف است ، این حقیقت را بیان می کند . پس از پیروزی انقلاب و به دست گرفتن مجاری امور دینی و دنیای مردم نیز ، بر این شیوه و روش بود. هر سال در ماه مبارک رمضان ، ملاقات و مراجعات عمومی را تعظیل می کرد و با پروردگار خویش ، به دعا و راز و نیاز می پرداخت.
امام، این ویژگی را داشت که هیچ گاه در میان خلق از ارتباظ با خالق باز نمی ماند . هر چه به پایان عمر نزدیک می شد ، بعد عرفانی و معنوی اش تجلی و نمود بیشتری پیدا می کرد. این خصوصیت از پیام ها و اشعار ایشان ، که در سال های پایان عمر به یادگار گداشت ، کاملا پیداست . #
عبدالحسین توکلی طرقی
نظر شما