به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، این پژوهش، تلاش میکند در قالب مسألهشناسی گفتمانی، پیچیدگیهای مسائل و چالشهای پیش روی ادبیات داستانی ایران را، برجسته کند. هدف اصلی این مطالعه، دستیابی به فهمی سنخمحور، چندلایه و عمیقتر نسبت به دعاوی خطی و یکدست در خصوص مسائل ادبیات داستانی است که این امر، با پذیرش ادبیات داستانی در مقام موضوع سیاستگذاری بهعنوان مقولهای اجتماعی و نه زبانشناختی صورت گرفته است.
پژوهشگران، پس از مرور ادبیات مسألهشناسی در حوزۀ ادبیات داستانی، به برخی از مسائل و چالشهای این حوزه ازجمله، نظارت و ممیزی در حوزۀ ادبیات داستانی، ضعف در نقد ادبی، شکلگیری نشدن تشکلهای صنفی، برنیامدن ادبیات داستانی ایران در مقیاس جهانی، اعمال سلیقه و نبود ضابطه در مدیریت فرهنگی حوزۀ ادبیات، اقتصاد شکنندۀ ادبیات داستانی، نبود ضوابط در خصوص حق معنوی اثر، تیراژ پایین کتاب در ایران، نبودن نشریات ادبی منسجم، متمرکز تثبیتکننده ادبی- فرهنگی، نازل شدن کیفیت آثار ادبی، چالش آموزش ادبیات داستانی، نظریهپردازی بومی در ادبیات، اشاره و تلاش میکنند ذیل تحلیل اجتماعی و رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، موقعیتمندی و متکثر بودن دلالتهای هر یک از این مسائل را برجسته کنند.
پس از شناسایی مسائل و چالشهای این حوزه، پژوهشگران سه مقولۀ «ممیزی و نظارت»، «نهاد صنفی داستاننویسان» و «جوایز ادبی» را بهعنوان سه گرهگاه اصلی برای واکاوی منازعات گفتمانی در ادبیات داستانی انتخاب کرده و تلاش کردهاند نحوۀ صورتبندی گفتمانهای اصلی حاضر در فضای ادبیات داستانی را باتوجه به این مقولات، برجسته کنند.
مطابق یافتههای این پژوهش، در حال حاضر دو گفتمان اصلی «ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» و «ادبیات داستانی مستقل» در ادبیات داستانی وجود دارد و دولت برای حفظ نظم گفتمانی در هر سه گرهگاه اصلی مزبور، به شکلی ناموفق مداخلۀ هژمونیک میکند.
به استناد این پژوهش، مهمترین چالش ادبیات داستانی، برقرار نبودن نظم گفتمانی میان دو رویکرد اصلی به ادبیات داستانی در ایران است. بهعبارتدیگر، هر دو گفتمان حاضر در میدان ادبیات داستانی، به اعتنای ابزارها و دسترسیهای خود ضمن تلاش برای تثبیت معنای مرجح خود از ادبیات داستانی، چشمانداز، مأموریت و مسائل آن، به صورتی ناخودآگاه و در اغلب موارد خودآگاه با استراتژی طرد نظاممند، مترصد حذف دیگری خود هستند.
پژوهشگران در پایان، ضمن تأکید بر نگاه اجتماعی و گفتمانی به مسائل ادبیات داستانی در ایران، پیشنهاد میکنند با پذیرش واقعیتهای اجتماعی این حوزه، امکانی برای نقشآفرینی قانونی و نهادمند همۀ جریانهای فعال این حوزه در کنار نهادهای دولتی فراهم شود. بهعبارتدیگر دولت در مقام میانجی بین نیروهای اجتماعی در حوزۀ ادبیات داستانی، به تنظیم مجموعۀ خواستها و روابط بین جریانها با فضای عمومی ادبیات و البته دولت اقدام کند.
نظر شما