خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ پروفسور گارنیک آساتوریان، زبانشناس و ایران شناس ارمنی، عقیده دارد، گذشته و پیشینه یک سرزمین را می توان از بررسی نام آن مکان ارزیابی کرد زیرا در تغییرات یک جامعه، جاینامه ها دست نخورده باقی می ماند و یا با اندک تغییراتی به حیات خود ادامه می دهند، به عنوان نمونه اگر اکنون نیز نام یک محله، روستا و یا پسوند نام خانوادگی برخی افراد را بررسی کنیم، متوجه ریشه و وجه تسمیه این نامگذاری می شویم.
در بررسی نام بسیاری از روستاهای گیلان، ردپایی از مشاغل و عناصر طبیعت دیده می شود. به عنوان مثال، روستایی در دهستان آلیان، بخش سردار جنگل در شهرستان فومن قرار دارد که با مطالعه منابع تاریخی متوجه می شویم، جنگل های انبوه درخت کیش (به گیلکی) و یا شمشاد داشته است. چندین بار از این روستا دیدن کرده ام. هرچند اکنون نیز درختان کیش در این روستا وجود دارد، ولی ساکنان روستا عقیده دارند در گذشته این درختان بسیار زیادتر بوده و در اثر برداشت بی رویه و آفت، از بین رفته اند.
بررسی خاطرات یان کولارژ، تکنسین چک تباری که سال آخر به نهضت جنگل پیوست، خود سندی تاریخی است. وی در صفحه ۱۴۸ خاطراتش، زمانی که به عنوان تکنسین تعمیر و ساخت اسلحه در روستای کیش دره ساکن بوده است، می نویسد: «در اطراف کیشدره جنگل های انبوهی از درختان برگی و انواع درختان گردو، بلوط زبان گنجشک، چنار، نارون، ممرز (اولس) وجود داشت و نیز شومشاد که در نزد ما ناشناس است. چوب فوق العاده سختی دارد. خراط ها از آن قرقره، شانه و وسایل دیگر می ساختند. درخت بادام و توت نیز پیدا می شد. »
یک محقق و پژوهشگر نیز عقیده دارد، نام روستاهای گیلان بر اساس هویت فرهنگی، جغرافیایی و... بنا نهاده شده است. «فرشته طالش انساندوست» مخالف تغییر نام روستاها و شهرهای گیلان بدون درنظر گرفتن پیشینه تاریخی و هویتی آن است. وی با اشاره به تعداد زیاد آبادهای و محلات مختلف در گیلان، می گوید: یک تیم پژوهشی لازم است تا وجه تسمیه نام آبادی ها را به لحاظ زبان شناسی، تاریخ، جغرافیا، باستان شناسی، نوع معیشت و ... هر منطقه احصا کند.
انساندوست در پژوهش های میدانی خود تعداد قابل توجهی از وجه تسمیه نام آبادیها را جمع آوری کرده است و کتابی نیز با عنوان «نامگذاری و وجه تسمیه آبادی های گیلان» توسط فرامرز کوچکی زاد و دکتر دادرس در سال ۱۳۹۳ منتشر شده است. با این حال نام و وجه تسمیه تمام آبادی های گیلان درج نشده است.
انساندوست با اشاره به جغرافیای طبیعی گیلان، میافزاید: عناصر اربعه طبیعی یعنی آب، باد، آتش و خاک، یکی از علل نامگذاری ها بوده است. مثلا روستاهایی به نام آتشگاه، آفتاب خورتاب، گرم دره و یا در زبان تالشی روستاهایی مانند گزنه هونی، هفت خونی و... در معنی چشمه است. گزنه هونی یعنی چشمه ای که آبش بهحدی سرد است که مانند گزش گزنه است و یا روستای «خشکه دریا» در شاندرمن که اکنون در ارتفاع ۲ هزار و ۵۰۰ متری از سطح دریاست ولی پیدا شدن فسیل نرم تنان دریایی و ماهی نشان می دهد، این منطقه قبلا زیر آب بوده و اکنون خشک شده است.
و یا روستایی به نام «اوشیان» در شرق گیلان که به معنی جایی است که آب از آن عبور می کند و یا نامگذاری بر مبنای وفور یک نوع درخت یا جانور در آن منطقه است. مثل روستای «چی چی نی کوتی» یعنی روستایی که در آن چی چی نی و یا همان «گنجشک» زیاد است، یا روستای «اربولنگه» در شهرستان املش به معنی جای بلندی که درختان اربه زیادی دارد. اربه نوعی خرمالوی جنگلی است. روستای «آغوزبن کندسر»، روستایی که درختان آغوز یا همان گردوی زیادی دارد. توسکا محله، روستایی با درختان توسکا و یا روستایی در شهرستان صومعه سرا داریم به نام «گاواک ده» که در اصل «گائوک ده» بوده است. گائوک، یکی از یاران آلمانی تبار میرزا کوچک جنگلی بود که بعدا اسلام آورد.
شادروان «فرامرز کوچکی زاد» پژوهشگر و مولف گیلانی نیز تلاش کرده در اثر خود ریشهیابی نام بسیاری از روستاها را بیان کند. وی در یکی از سلسله نشست های انجمن مفاخر گیلان (مرداد ۱۳۹۷) وجه تسمیه نام محلات رشت را تشریح کرد و گفت: رشت ۳۵۵ محله دارد که وجه تسمیه بسیاری از آنها برگرفته از مشاغل و طبیعت آن محله بوده است. مثلا، آج بیشه: بیشهزاری از درختان افرا، آفخرا: محل دفن آقا سیدفخرالدین از نوادگان امام سجاد، استادسرا: محل دفن استاد سید ابوجعفر در حیاط شهرداری، که محله پشت گورستان به این نام معروف شد، باربندمحل: محل باربندی شترها، قلمستان: محل رویش قلم، نی یا خیزران، کرف آباد: به عقیدهی فریدون نوزاد، کفرآباد یا محل زندگی یهودیان، اما در نگاهی دیگر محل رویش کرف یا سرخس است. همچنین محله بوسار، به معنی، محل رویش گل وگیاه، پیرسرا: نام پیری به نام ملاعلی محمد که مسجدی نیز با همین نامدر این محله قرار دارد، تکیه مستوفی: نام خاندان مستوفی الممالک که در آن محل تکیه های بسیاری ساخته بود، چلهخانه: بقعهای که در آن محل دراویش چله نشینی می کردند، چمارسرا: این محل سابقاَ با عنوان چشمه سرا معروف بود زیرا چشمهای معروفی دارد که در زلزلهی سال ۱۳۶۹ مدتی خشک شده بود.
خمیران: محل ساخت خم و کوزه های سفالی (البته در رشت چند محله با همین نام مانند خمیران زاهدان، خمیران شریفیه نیز وجود دارد)، ساروق بندان یا سرخبنده امروز: محل تولید ساروق(دستمال های چهارخانه بزرگ جهت حمل بار و وسایل)، ساغریسازان: محل ساخت روکشهای کفش و ساغری، عینک یا آینک: آب آینه گونه به لحاظ شفافیت و زلالی که به اشتباه عینک اطلاق می شود، صیقلان: محل کار گروههای آهنگری و تولیدات صنایع آهنی، شالکوه: به تعبیر اول محل تجمع شالها (شغالها) و به تعبیر دوم، محل کار و زندگی بافندگان شال و ….. با این حال تغییرنام محله و آبادی ها بدون لحاظ کردن هویت و پیشینه آن آسیب زاست.
انساندوست می گوید: هر نامگذاری، از یک انگیزه ای سرچشمه می گیرد و در قالب کلمات بیان می شود. بنابراین حفظ نام های جغرافیایی برای ما به منزله حفظ شناسنامه و هویت یک منطقه است و تغییر نام هر مکان به عمد و یا به سهو موجب خدشه دار شدن هویت آن منطقه می شود.
بنابراین باید در حفظ جاینامه ها و نام روستاها تلاش کنیم. ولی متاسفانه بعد از انقلاب نام بسیاری از روستاهای گیلان بدون لحاظ کردن هویت پیشین آن تغییر کرده است.
نظر شما