به گزارش خبرگزاری شبستان، دهم ماه مبارک رمضان در تقویم اسلام سالروز رحلت حضرت خدیجه(س) همسر پیامبر اکرم(ص) و نخستین زن ایمان آورنده به اسلام است، بانویی که همه هستی اش را برای اسلام ایثار کرد و مصداق «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» شد؛ از این رو، به مناسبت فرا رسیدن سالروز رحلت آن بانوی بزرگوار حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر یادداشتی انتشار داده اند که در ادامه می خوانید:
گفتن و نوشتن درباره حضرت خدیجه کبری(س) حقیقتا از سِنخ صَعب و مُستصعَب است، شخصیتی که که خداوند عزّوجل بارها بر او درود و سلام فرستاد.
همان گونه طبق روایاتی از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام)پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)هنگام بازگشت ازمعراج، به جبرئیل فرمود: “آیا حاجتی داری؟” جبرئیل عرض کرد: خواسته ام این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام برسانی”(مجلسی، بحارالانوار، ج۶،ص۷).
یا شخصیتی که رسول خدا(ص) هرگز او را از یاد نبرد. چنان که در این مورد عایشه می گوید: هر وقت پیغمبر خدا(ص)یاد خدیجه می افتاد، ملول و گرفته می شد و برای او آمرزش می طلبید. روزی من رشک ورزیدم و گفتم: یا رسول اللّه، خداوند به جای آن پیر زن، زنی جوان و زیبا به تو داد. ناگهان پیغمبر (ص) بر آشفت و خشمگینانه دست بر دست من زد و فرمود:
“کجاست مثل خدیجه؟ خدا شاهد است خدیجه زنی بود که چون همه از من رو می گردانیدند، او به من روی می کرد و چون همه از من می گریختند به من محبت و مهربانی می کرد و چون همه دعوت مرا تکذیب می کردند،به من ایمان می آورد و مرا تصدیق می کرد. در مشکلات زندگی مرا یاری می داد و با مال خود کمک می کرد و غم از دلم می زدود.(همان ،ج۴۳،ص۱۳۱)
یا در یکی از زیارات نبی مکرم(ص) از او با اوصافی مانند:«صدّیقه، طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیّه، خدیجه کبرى و امّ المؤمنین»(مجلسی، بحارالانوار،ج۱۰۰،ص ۱۸۹) یاد شد که هرکدام از آنها به ضلعی از اضلاع وجودی اش دلالت دارد.
اکنون درخصوص برخی از ویژگی های حضرتشان چنین می خوانیم:
اولین زنی که نماز خواند، خدیجه بود.او انسانی روشن بین و دوراندیش بود.باگذشت علاقمند به معنویات، وزین و با وقار، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانی بود. بحارالانوار،ج۱۶،ص۲۱و۷۹٫
همین شرافت برای او بس که همسر رسول خدا(صلی الله علیه وآله)بود وگسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت(سیرالاعلام النُّبلاء،ج۲،ص۱۱۱).
خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را “ملکه بطحاء” می گفتند.
از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق العاده ای داشت و مهمتر اینکه حتی قبل از اسلام وی را “طاهره”،”مبارکه” و”سیده زنان”(ریاحین الشریعه، ج۲،ص۲۰۷) می خواندند.
او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر جدید را می کشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علماء جویای نشانه های نبوت می شد.
اینک مناسب است برخی از ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی، آثار و برکات وجودی حضرت خدیجه(س) را از زبان آیه الله امام خامنه ای که از تاریخ دانان و تحلیل گران برجسته اسلامی و عالمان ربانی است، بشناسیم:
الف): «خدیجه هم بانوی اوّل مکه و از لحاظ حسب و نسب و ثروت، شخصیت برجستهای بود» (مقام معظم رهبری، ۲۳/۲/۷۹).
ب) «خدیجه کبرى علیهاالصلاه والسلام در آغاز اسلام ایمان آورد؛ بزرگترین حرکت را به عنوان یک بانوى کامله و عاقله و بزرگوار انجام داد، اول مؤمن به اسلام او بود، بعد هم همه ثروت خود را در راه دعوت اسلام و ترویج اسلام خرج کرد، و تأثیر این کار را کسانى مىدانند که در مبارزات و دوران اختناق نقش کمکهاى مالى را به مبارزین تجربه کردند. که اگر کمکهاى خدیجه علیهاالسلام نبود شاید در حرکت اسلام و پیشرفت اسلام یک اختلال و وقفه عمدهاى به وجود مىآمد» (همو، ۲/۳/۱۳۶۵).
ج) یا حضرت خدیجه(س) در تمام ایام عمر و خصوصا در ایام سخت شعب ابیطالب «بزرگترین کمک روحی برای پیامبر بهشمار میرفت» (همو،۷/۲/۱۳۷۷).
د) یا حضرت خدیجه(س) با نگاهداری مادرانه و تربیت صحیح امام علی(ع) این خدمت سترگ و با ارزش را به انقلاب توحیدی و عدالت خواهانه نبوی نموده است. تربیتی که حاصل آن، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «شخصیتی مسلمان، انسانی کامل، تراز عالی انسانیت و الگو»، «جوانی مؤمن، نورانی، متصل به منبع وحی، مؤمن واقعی، پرهیزکار و پاکیزه کامل» و «سردار تراز اول، مؤمن تراز اول، شاگرد تراز اول پیغمبر(ص) و عبادتکننده تراز اول در میان همه مسلمانان» بود و جملگی این امور مدیون زحمات و تلاشهای حضرت خدیجه است که پابهپا و در کنار پیامبر اکرم(ص) به تربیت حضرت علی(ع) همت گمارده بود (ن.ک:همو، ۲۱/۷/۱۳۸۳).
ه) با درخصوص تولد و تربیت فاطمه زهرا(س) که توانست خلاء وجودی حضرت خدیجه(س) را پر کرده و نقش “ام ابیها” را ایفا کند، فرموده: «دختری که در کوره گداخته مبارزات سخت پیغمبر(ص) در مکه متولّد شد و در شعب ابیطالب یار و غمگسار پدر بود. دختری حدوداً هفت، هشت ساله یا دو، سه ساله – بنابر اختلاف روایات، کمتر و بیشتر – در شرایطی که خدیجه و ابوطالب از دنیا رفتند، آن شرایط دشوار را تحمّل کرد. پیغمبر تنهاست، بیغمگسار است، همه به او پناه میآورند؛ ولی کیست که غبار غم را از چهره خودِ او بزداید؟ یکوقت خدیجه بود، که حالا نیست. ابوطالب بود، که حالا نیست. در چنین شرایط دشواری، در عین آن گرسنگیها و تشنگیها و سرما و گرمای دوران سهساله شعب ابیطالب که از دورانهای سخت زندگی پیغمبر است و آن حضرت در درّهای با همه مسلمانان معدود، در حال تبعید اجباری زندگی میکردند؛ این دختر مثل یک فرشته نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمّل کرد. غمگسار پیغمبر(ص) شد، بارها را بردوش گرفت” (همو، ۲۵/۹/۷۱).
حال آیا شایسته نیست گفته شود:”کجاست مثل خدیجه”؟ فتدبرجیدا.
نظر شما