خبرگزاری شبستان _فاروج؛ دست های کوچه های شهر از همین ساعات ابتدایی روز آماده لمس پرواز این شهید است، خورشید شرمنده فرزند شهید در هاله ای از ابر می گرید، اما پدر شهید که خود سابقه 24 ماهه از حضور در جبهه های نبرد را دارد، محکم و استوار کمر راست کرده تا مراسم را آبرومندانه برگزار کند که مبادا دل امامش از این غم بلرزد. از خواهر شهید می خواهد که گریه نکند مباد که دشمن را شاد کند.
به شهادت فرزندش افتخار می کند و باور قلبی اش را با اشاره به جوان های به تسلی آمده نشان می هد که مجیدهای زیادی برای دفاع از اسلام و ولایت هستند. و با رفتن مجید، این حرکت به پایان نمی رسد بلکه آغازی دوباره برای فرزند او و فرزندان دیگر جامعه است.
از اینکه بار امانت تریبت فرزند را به خوبی به زمین گذاشته خرسند است و در جمع تسلی دهندگان می گوید شهید سلیمانی افتخار آفرید و مجیدها به تاسی از این سردار حرکت کرده اند.
می گوید: مجیدهای ما می روند تا به ما بیاموزند که پشت دین و اسلام و وطن و رهبر را خالی نکنیم، با همه کهولت سن هرجا که احساس نیاز شود آمادگی حضور دارم. قسمت نبود در 24 ماه حضورم در جبهه ها به شهادت برسم و مجید اما به این سعادت رسید. و دشمن گمان نکند ما با شهادت فرزندمان در مسیر انقلاب قدم آهسته می کنیم، نه! فرزند مجید را برای فردای بهتر کشور تربیت می کنیم او هم باید به اسلام و رهبر خدمت کند.
ما عزت به دست آمده از انقلاب را در شرایطی به دست آوردیم که روزی در این مملکت اجازه اعتراض به اجنبی را نداشتیم و مقام حیوان اجنبی از هم وطن ما بیشتر بود اما حالا در اوج عزت و اقتداریم و این مرهون خون شهدا و رهبری حکیمانه امام و رهبر انقلاب است.
خواهر شهید آرام آرام می گرید و از فراق برادر می سوزد و خاطره های مهربانی های مجید را تکرار می کند، از کمک های پنهانیش می گوید که به تاسی از مولایش علی(ع)، شبانه و در خفا بود. از حلال مشکلات بودنش و اینکه همیشه پشتیبان پدر و مادر پیرش بود.
امروز و تا ساعاتی دیگر پیکر این شهید بر روی دست مردم فاروج از چهارراه چری تا میدان مرکزی شهر تشیع می شود تا به زادگاهش در روستای نجف آباد منتقل شود.
استوار یکم «مجید رجایی» افسر نیروی انتظامی اهل روستای نجف آباد فاروج در درگیریهای کورین زاهدان در حال حفاظت از پاسگاه انتظامی با تیر مستقیم به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
نظر شما