به گزارش خبرگزاری شبستان، جامعه زرتشتیان ایران، پس از سقوط سلسله ساسانی، فراز و فرودهای بسیاری از سر گذراند. بخش اعظم جامعه زرتشتیان، اسلام را برتر از دین خود یافته، از روی اختیار، مسلمان شدند.[1] برخی دیگر، در شهر و دیار خود مانده، از باورهای آباء و اجدادی خود نگهبانی کردند. برخی نیز به هندوستان مهاجرت و در سرزمین جدید، زندگی نویی را آغاز کردند. این گروه از زرتشتیان، بعدها در کمپانی هند شرقی به کار مشغول شده و از این طریق، به ثروت هنگفتی دست یافتند. سالها بعد، حکومت پهلوی که به ثروت عظیم زرتشتیان هند (=Parsis) التفات یافته بود، به منظور جلب سرمایههای آنان توجه ویژه به ایشان کرد. البته گرایشهای باستانگرایانهی سران رژیم پهلوی نیز در این قضیه نقشی مهم داشت. بخش قابل ملاحظهای از سران ضد فرهنگیِ دوران پهلوی اول، رسماً در پی آن بودند که باورهای آریایی و زرتشتی را جایگزینِ اسلام کنند. این توجه ویژه در دوران پهلوی دوم نیز ادامه یافت. تا جایی که دکتر فرهنگ مهر (زرتشتی نامدار)، از سال 1343 الی 1345، معاون نخست وزیر (امیر عباس هویدا) و به عبارتی شخص دوم اجرایی کشور بود. این مسئله، سبب شد که بخشی از جامعه زرتشتیان ایران، دیدگاهی مثبت به دربار پهلوی داشته باشند. لیکن اکثریت جامعه مذکور، که شاهد بیعدالتی، تبعیض و خیانتهای پهلوی به ایران و ایرانی بودند، در مقابل شاه سر تعظیم فرود نیاورده، با انقلاب اسلامی مردم ایران همراه شدند. حضور آشکار در تظاهراتها و اعتصابها نمونهای از این همراهی است.
اکثریت جامعه زرتشتیان که شاهد بیعدالتی، تبعیض و خیانتهای پهلوی به ایران و ایرانی بودند، در مقابل شاه سر تعظیم فرود نیاورده، با انقلاب اسلامی مردم ایران همراه شدند. حضور آشکار در تظاهراتها و اعتصابها نمونهای از این همراهی است.
حضور زرتشتیان در مجلس خبرگان قانون اساسی
موبد رستم شهزادی (رهبر اسبق جامعه زرتشتیان ایران) در سال 1358 عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بوده؛ و در تدوین آن حضور و حق رأی داشتند. با اینکه راه برای مهاجرت و خروج از کشور برای آنان فراهم بود، لیکن ایشان بارها در جلسات تدوین قانون اساسی تأکید کردند که پیرو نظریات سیاسی امام خمینی (ره) و نسبت به انقلاب اسلامی مردم ایران وفادار بوده و خواهند بود.[2] البته برخی از زرتشتیان که وابستگی به رژیم پهلوی داشتند، از کشور خارج شده و اکنون، به توطئه علیه ایران و انقلاب مشغولند. برای نمونه، کانون جهانبینی زرتشت (در بروکسل بلژیک) از جمله همین نهادها است که در صفحه توییتر خود، آشکارا به تعامل و خدمت به نهادهای صهیونیستی و سعودی میپردازد.
زرتشتیان در قانون اساسی
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زرتشتیان، کلیمیان و مسیحیان از اقلیتهای دینی هستند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند.[3] همچنین طبق قانون اساسی، زرتشتیان یک نماینده در مجلس شورای اسلامی دارند.[4]
زرتشتیان هند (Parsis) و پرچم جمهوری اسلامی ایران در مراکز دینی و سیاسی
برخی از زرتشتیان که پس از انقلاب اسلامی به خارج از کشور مهاجرت کردند، امروزه در تجمعات، از پرچم شیر و خورشید استفاده میکنند. لیکن جالب است بدانیم که زرتشتیان هندوستان، با اینکه قرنهاست از ایران رفته اند، اما در مراکز دینی و سیاسی خود، از پرچم جمهوری اسلامی ایران استفاده میکنند و این گونه "هویت" خود را ابراز میکنند.
حضور زرتشتیان در عرصه ورزش و هنر
انقلاب اسلامی، نه تنها مانع ترقی زرتشتیان نشد، بلکه راه را برای رشد ایشان فراهم کرد. امروز، تعداد قابل توجهی از جوانان زرتشتی، تحت حمایت انقلاب اسلامی، در عرصههای ورزشی و هنری فعالند. برای نمونه، فردوس کاویانی و سروش جمشیدی، دو تن از بازیگران مشهور تلویزیون، زرتشتی هستند.
فتوای رهبر معظم انقلاب مبنی بر طهارت زرتشتیان
عموم موبدان زرتشتی در گذر تاریخ، غیر زرتشتیان را آلوده میدانستند و هنوز هم چنین تفکری در میان برخی از زرتشتیان وجود دارد که "باید از غیر زرتشتیان اجتناب کرد". مشابه این گونه فتوا را بسیاری از فقهای مسلمان هم دادهاند که کفار و مشرکین نجس هستند و باید از رطوبت آنان پرهیز کرد. اما جمع قابل توجهی از فقهای مسلمان نیز از ابتدا حکم به طهارت اهل کتاب داده و میدهند. لیکن به هر تقدیر، در میان عموم مسلمین، زرتشتیان، نجس تلقی میشدند. مدتی پیش، گروهی از اندیشمندان حوزه علمیه قم که در عرصهی دین زرتشتی مطالعه و پژوهش میکنند، در سفری به شهر یزد، از اماکن زرتشتیان دیدار و با سران جامعه زرتشتی نشستی خصوصی و صمیمانه داشتند. در آن نشست، سپنتا نیکتنام (عضو شورای شهر یزد) به بیان برخی مسائل و ناراحتیها پرداخت. درآن میان، به نکتهای دیگر اشاره کرد که ما زرتشتیان در جامعه تحت فشار بودیم. حتی بسیاری، به سلام ما پاسخ نمیدادند. اما آنچه ما را به وادی آسودگی و امنیت رساند، نیم سطر نوشتهی آیت الله خامنهای بود که فتوا دادند: «زرتشتیان نجس نیستند».[5]
یادداشت از پژوهشگر عرصه تاریخ ایران باستان مهدی رستمی
پینوشت:
[1]. عبدالحسین زرینکوب، دفتر ایام، تهران: انتشارات علمی، چاپ سوم، 1374، مقاله «اسلام در ایران»، ص 206.
پیروزشاه بلسارا، ایران و اهمیت آن در ترقی و تمدن بشر. بمبئی: انجمن ایران لیگ، 1936، ص 144-145.
جمشید گرشاسب چوکسی، ستیز و سازش، ترجمه نادر میرسعیدی، تهران: انتشارات ققنوس، 1381، ص 99.
برتولد اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه مریم میر احمدی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1373. ج 1، ص 239-240.
John L. Esposito, The Oxford Dictionary of Islam, Oxford University Press, 2004, Pp 141
The Persian presence in the Islamic world, p. 90 (Chapter 1, By Ehsan Yarshater), editted by Richard G. Hovannisian and Georges Sabagh
[2]. مشروح مذاكرات مجلس تدوین قانون اساسی، جلسه 65، بيستم آبان ماه 1358.
[3]. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 13.
[4]. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 64.
[5]. سید علی حسینی خامنهای، اَجوَبةُ الإستفتائات، ص 313 و 316.
کد خبر 1021648
نظر شما