به گزارش خبرگزاری شبستان سلسله نشست های روش شناسی اجتهاد با موضوع «بررسی فقهی تاریخی مجازات رجم» توسط حجت الاسلام و المسلمین احمد عابدینی برگزار شد.
آن چه که در پی می آید گزارشی از این نشست علمی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
در ابتدا به سوالات زیر پاسخ می دهیم:
- آیا مجازات رجم در ادیان سابق هم بوده است؟
- مجازات رجم در اسلام چگونه اجرا شده است؟
جواب آن است که رجم در ادیان سابق هم بوده است در زمان پیامبر هم یهودیان حکم آن را از پیامبر پرسیدهاند.و هیچ دلیلی بر نفی رجم در اسلام نداریم که مثلاً آیهای از قرآن یا حدیثی آن را نسخ کرده باشد. بنابراین در اسلام مثل شرایع گذشته بوده است. اماآیا دلیلی بر اثبات آن در اسلام داریم یا نه؟
- دلیل دو گونه است:
1- این که در روایات ذکر شده باشد (زانی محصن رجم شود)؟ بله این مطلب کثیراً در روایات آمده است.
2- آیا این روایات دلالت دارند که این رجم حکم الهی است؟ مثلاً در فقه میگوییم شخصی جنب یغتسل، اخبار در معنای انشاء است و در وجوب قویتر است آیا اینجا هم وجوب رجم را میرساند (یُرجَم).
در اینجا با دو قرینه میفهیم که (یُرجَم) دلالت بر رجم نمیکند.
الف) امامان با این که حکم فقهی میدادند و بیان شرعی داشتند بیان های عرفی هم داشته اند. این که ائمه فرمودند الزانی یُرجَم یعنی خبر میدهند که در این زمان که حاکمان وقت حکم صادر میکنند زانی را هم رجم میکنند نه این که باید رجم شود. این فرق میکند با یغتسل چون در آنجا احتمال دیگری غیر از وجوب ندارد.
ائمه علیهم السلام حکومت در دستشان نبوده است. اگر ائمه حاکم بودند و این را میگفتند دلیل بود که این حکم الهی است و وجوب دارد. ولی حاکمان دیگر رجم را به جهت حکومتشان انجام میدادند نه این که حکم خدا باشد.
ب) احتمال دارد که یُرجم حکم شرعی الهی باشد. اما ائمه این را گفتهاند که مجریان بترسند که دنبال زنا نروند. این نوعی وعید است. این احتمال هم در یغتسل نیست این حکم تهدیدی است که اگر این کار را بکند مجازاتشان رجم است.
معصومان(ع) در مقام اجرا موانعی گذاشتهاند که این حکم اجرایش با دشواری صورت میگیرد.
راههای اثبات راه سه راه گفتهاند:
اول: بینه:
روشن است که تحقق بینه بسیار بعید است مثلاً دیدن چهار شاهد عادل و نحوه شهادت و... این شرایطی است که معمولاً محقق نمیشود و جرم ثابت نمیشود.
مثلاً اگر چهار نفر عادل بودند که واقعه زنا را ببینند همین دیدن عورت دیگران که حرام است آنها را از عدالت خارج میکند و فاسق میشوند. و دیدن چهار نفر بدون عمر ممکن است اما دیدن دقیق صورت حادثه بسیار دشوار است (کالمیل فی المکحله) سپس دیدن و شهادت طبق آن بسیار نادر اتفاق میافتد. راهی که برای اثبات زنا از راه دیدن چهار شاهد قرار داده شده است بسیار دشوار است. پس این حکم نسخ نشده است تا چراغ سبز برای مجرمان نباشد و آنها ترس از مجازات آن داشته باشند.
دوم: اقرار
راه دیگر اثبات زنا و حکم رجم چهاربار اقرار مشخص به این جرم است.
باید توجه داشت که اقراری که گفتهاند در فقه حجت است اقرار در حقوق اجتماعی است نه در حق خودشان. مثل این که اقرار به دین بر علیه خود کند این را میگویند اقرار العقلاءعلی انفسهم جایز. اینجا اقرار العقلاء للغیر است اما در حدود اقرار برای کسی نیست بلکه مربوط به خود شخص است.
اقرار شخص به این گناه هم عادتاً اتفاق نمیافتد هیچ عاقلی به این گناه اقرار نمیکند بدون این که اجباری در بین باشد.
پس تحقق این گونه اقرار محال است اگر هم چنین شخصی اقرار کرد. در دیون اگر شخص اقرار کند و پس از آن انکار کند انکارش مسموع نیست ولی در بحث رجم انکار پس از اقرار مسموع میباشد.
حتی انکار عملی یعنی در حین رجم فرار کند اینجا فرار کردن انکار عملی است و نباید دیگر او را رجم کرد.
سوم: علم قاضی
علم قاضی: اگر قاضی علم پیدا کند که این جرم محقق شده است. برخی از فقها میگویند علم قاضی در حدود الهی حجت نیست.
بلکه در حقوق الناس حجت است آن هم عادی و با مستند سازی یعنی با زرنگی دلیل پیدا کند، عملش باید مستند باشد.
شاهد آن این است که پیامبر و ائمه با اقرار افراد به جرمشان حد جاری نمیکردند. با این که علی القاعده برای آنان با اقرار مشخص علم حاصل میشده است، باید بگویم با این اقرار علم برای قاضی حاصل میشود ولی این علم در حدود الهی حجت نیست.
نتیجه بحث تا اینجا حکم رجم ثابت است اما شرایطی معین شده که در مقام اجرا قابل اجرا نباشد.
سؤال: اگر قابل اجرا نیست پس چرا در زمان پیامبر(ص) و امام علی(ع) اجرا شده است؟ البته ما به زمان خلفا کاری نداریم و اجرای حکم توسط معصوم برای ما حجت است نه اجرای خلفای دیگر.
جواب: ما قبول نداریم که در زمان امام علی(ع) رجم اجرا نشده است. نقلهایی هم که مربوط به این مسأله (اجرای رجم) است این روایات از حیث سندی ضعیف و از حدیث دلالی اضعف است.
در روایتی داریم که در ماجرای اجرای رجم حضرت فرمودند هر که حد بر عهدهاش است برگردد همه برگشتند جز امام علی و حسنین. اشکال این روایت این است که آیا خود راوی حد بر عهدهاش بود یا نه؟ و با این که روی هم پوشیده بود (متلثمین بودند)چطور راوی آنها را شناخته است و این که ده هزار نفر آمدند و همه برگشتند آیا همه اینها زانی محصن بودند؟ این بسیار بعید است.
بیشتر روایات نشان میدهد که حضرت به خاطر اشکالاتی رجم را انجام نمیدادند. حتی با اقرار مشخص.
مثلاً میگفتند که فلانی مجنونه است یعنی دیوانه است پس اقرارش مسموع نیست یا میفرمودند که شخص اقرار کننده مضطر بوده است.
البته در زمان پیامبر یک رجم صورت گرفته که سند دارد. سندش معتبر است، شخصی به نام ماعز بن مالک نزد پیامبر چندین بار اقرار به زنا کرد. پیامبر چندین مرتبه استنکار کرد و وقتی مشخص شد که او زنا کرده او را به قبرستان بقیع بردند و رجم کردند و او فرار کرد و زبیر با استخوانی به ساق پای او زد و افتاد و مردم با رجم او را کشتند.
پیامبر وقتی شنیدند فرمودند چرا او را کشتید وقتی که فرار میکرد و فرمودند اگر علی(ع) با شما بود گمراه نمیشدید.
پس از آن پیامبر دیه ماعز را از بیت المال پرداخت کردند.
ماعز فردی ساده و ریاست طلب بوده است او با دختر اربابش زنا کرده بود و ارباب او گفت که برو نزد پیامبر اقرار کن تا آیهای در حق تو نازل شود بنابراین ماعز دنبال این بود که آیهای در شأن او نازل شود مثل آیات لعان.
خلاصه و نکته پایانی
- مباحث حدود فقه با مباحث طهارت و... فرق دارد. یُرجَم با یغتسل فرق میکند. یغتسل دلالت بر وجوب میکند بر خلاف یُرجم و ممکن است از باب تهدیدی باشد.
- بحث اصول عملیهای که در حدود جاری میشود و با همین اصول در طهارت و صلوه کاملاً متفاوت است.
در طهارت و... اصل برائت اصل و احتیاط در مقابل هم هستند. مثلاً اصل برائت از وجوب است ولی احتیاط است که انجام داده شود. مثلاًٌ نماز شب واجب نیست اصل برائت از وجوب نماز شب است. اما احتیاط این است که آن را بخوانی.
در بحث حدود برائت و احتیاط موید هم هستند. تدرء الحدود بالشبهات احتیاط هم بر نفی است.
یعنی اگر آدم مقدسی باشی نباید حد بزنی چون هم برائت و هم احتیاط بر عدم نفی حد دلالت دارد.
باید با نگاه جدیدی به اصول نگاه کرد بحثهای اجتماعی اصول دیگری میطلبد.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی فهیم
پایان پیام/
نظر شما