خبرگزاری شبستان: محمد علی مجاهدی ، شاعر آیینی متولد 1322 و دارای مدرک دکترای افتخاری ادبیات فارسی که سابقه سی سال تدریس در مقاطع مختلف تحصیلی با خود به همراه دارد.
سرودن شعر و حضور فعّال در انجمنهای ادبی تهران از 18 سالگی که از آن جمله انجمن های ادبی حافظ ، ایران، دانشوران ، آذرابادگان و صائب،تصحیح و تعلیق و مقابله دیوان خطی حسینعلی شرر بیگدلی و لق چندین دفتر شعر از جمله افتخاراتی است که این شاعر در کارنامه خود دارد.
آنچه در زیر می آید سروده ای از این شاعر درباره امام حسن مجتبی (ع) است.
عشق چون از غیب پدیدار شد /حُسن به حسن تو گرفتار شد
دفتر ایجاد چو روز ازل/رفت به توشیح حقِ لم یَزل
در کف قدرت، قلم نور داشت /دیده به دیباچه منشور داشت
نام تو را دیده و ممهور کرد /مُهر تو را زینت منشور کرد
پرتو ادارک تو هر سو که تافت/عقل سراسیمه بدان سو شتافت
متصل از جذبه تو کاف و نون /منفصل از نهی تو، عقل و جنون
عشق چون از غیب پدیدار شد /حُسن به حسن تو گرفتار شد
حُسن شد از باده عشقت ز دست /دست ورا حُسن تو از پشت بست
حُسن سه حرف است و در این حرف نیست /جز سه رقم باده در این ظرف نیست
مستی مُلک و ملکوت از تو باد /باده به جام جبروت از تو باد
حُسن تو در این سه جهان ساقی است /در کف او، جام هوالباقی است
تا به کف حُسن تو این جام هست /هر سه جهان است از این باده مست.
سید هاشم وفائی نیزازشاعران و مراثی وهمچنین ازنویسندگان آیینی معاصراست که اشعاری را در وصف ائمه و اهل بیت (ع) دارد شعر زیر درباره امام حسن مجتبی از وی است.
صبر تو شد چلچراغ نهضت سرخ حسین(ع)
ای که چون چشمت، ستاره چشم گریانی نداشت/باغ چون تو غنچۀ سر در گریبانی نداشت
آسمان چشم تو از ابر غم لبریز بود /غیر اشک و خون دل، این ابر بارانی نداشت
سینۀ تو، میزبان داغ و درد و رنج بود/این مصیب خانه کم دیدم که مهمانی نداشت
تو همان سردار تنهائی که در قحط وفا/غم به غیر از سینۀ تو بیت الحزانی نداشت
نی، ز تو آموخت پنهان کردن غم را به دل/گر نمی آموخت از تو، نی نیستانی نداشت
صبر تو شد چلچراغ نهضت سرخ حسین /هیچ کس مانند تو عمر درخشانی نداشت
بعد چندین سال رنج و خوردن خون جگر /زهر پایان داد بر آن غم که پایانی نداشت
تیرهای کینه وقتی بر تن پاکت نشست /چون حسینت هیچ کس حال پریشانی نداشت
روی بال قدسیان تا گلشن فردوس رفت /عاقبت سامان گرفت آن دل که پایانی نداشت
لاله ها همچون «وفائی» گریه کردند از غمت /غنچه ای در باغ هستی لعل خندانی نداشت
پایان پیام/
نظر شما