زندگی مجردی جوانان به ویژه دختران رو به رشد است و اینک تبدیل به یک دغدغه برای بعضی متولیان امر کشور شده است. مسئولان سازمان جوانان گفته اند روی آوردن جوانان به تجرد در 6 شهر بزرگ به 30 درصد رسیده و روز به روز شمار دختران جوان در این بین افزایش مییابد.
ایرج وثوق، جامعهشناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزایش اشتغال را که در عین حال از زمینههای توسعه و مدرنیزاسیون هر جامعهای است از دلایل این امر میداند و میگوید: زنان از نظر مالی به استقلال رسیده و این عمل باعث می شود این استقلال را در سایر زمینه ها نیز خواستار باشند. اولین گام استقلال طلبی این افراد رها شدن از سلطه خانواده است.
وی ادامه میدهد: باید به وجوه مثبت زندگی مجردی فکر شود و جامعه آموزش ببیند و بداند که مجرد زیستن به فساد کشیده شدن نیست، بلکه نوعی از زندگی است که برای هر فردی قابل تصور است.
سیده زهرا قیامی نیز از کارشناسانی است که از برخی وجوه زندگی مجردی دفاع میکند و میگوید: خیلی وقتها ما نمیگذاریم فرزندانمان استقلال را تجربه کنند محیطهایی که خیلی حمایتگر است، نمیگذارد آدمها رشد فردی پیدا کنند و اگر فرد شرایط فردی خودش را داشته باشد امکان تطابق با محیط و انعطاف پذیری را داشته باشد قرار گرفتن در چنین شرایطی به رشد و استقلال فردیاش کمک میکند.
وی بر این نکته تاکید میکند که زندگی مجردی، معمولا زندگی هدفمندی است: اگر افرادی به این سبک زندگی مجبور میشوند و یا خودشان انتخاب میکنند حتما هدفی دارند که ممکن است کار یا تحصیل باشد. افراد دیگری نیز هستند که بدون دفاع از زندگی مجردی به زمینههای پیدایش آن توجه میکنند.
سیمین زینعلی، مشاور خانواده به کاهش فضای فیزیکی خانهها اشاره میکند و میگوید: در گذشته طوری بود که دختران و پسران وقتی به سن بلوغ میرسیدند، فضای مستقلی در اختیارشان قرار میگرفت. در آن فضا جوان درس میخواند، دوستانش را دعوت میکرد، نقاشی میکشید، خطاطی و موسیقی کار میکرد و ... هر کاری که مورد علاقهاش بود انجام میداد.
وی ضمن این که میخواهد جوانان را متهم نکنند که زندگی مجردی تماماًً سیاه است به مضرات آن اشاره میکند که باعث کاهش عواطف و احساسات بین فردی میشود؛ اما او هم به تجربه زندگی مستقل برای جوانان تاکید میکند.
محمد زاهدی اما مخالف زندگی مجردی است و آن را به دلیل افزایش سن ازدواج میداند: احساس کنند سربار خانوادههای خود هستند به همین دلیل است که به زندگی مجردی روی میآورند.
دکتر شهلا کاظمیپور با بیان این که بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه و خانوادههای ایرانی به شکلی است که جوانان تا هر سنی حتی تا بالای 30 سالگی همچنان با خانواده پدری زندگی میکنند و تنها با ازدواج است که از والدین جدا میشوند، میگوید: بالا رفتن سن ازدواج تاثیر چندانی در رواج زندگی مجردی ندارد.
زندگی مجردی واقعیتی است که از آن هیچ گریزی نیست، اما چرا مسئولین از رواج آن ابراز نگرانی میکنند؟ شاید باید سر این مسئله را در اظهار نظر مقامات نیروی انتظامی تهران جست که از جمعآوری خانههای مجردی در تهران در ادامه اجرای طرح انضباط اجتماعی خبر داده و درباره علت آن گفته بود: یکی از کانونهای جرم در این منطقه که عامل اصلی تجمع تبهکاران است همین خانههای مجردی است و به همین علت پلیس امنیت درحال شناسایی این اماکن است و از روز آینده کار پاکسازی آنها آغاز میشود.
پایان پیام/
نظر شما