می خواهم هنرمند باشم نه تولیدکننده عروسک

یک عروسک ساز گفت: وضعیت ایده آل من این است که مثلا شش ماه روی یک پروژه یا مجموعه کار کنم و سپس آن را در نمایشگاهی در معرض دید قرار دهم.

خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : عروسک سازی به عنوان یکی از شاخه های تولید اسباب بازی، در سال های گذشته بیش از پیش مورد توجه مدیران فرهنگی و خانواده ها قرار گرفته است، به طوری که شاهد تمرکز بیشتر بر این مقوله مهم فرهنگی در تربیت کودکان هستیم. اما در این میان معرفی هنرمندان خلاق ایرانی که علاوه بر بهره مندی از دانش جهانی، بر اساس ذائقه بومی عروسک می سازند، از اهمیتی فوق العاده برخوردار است. «نیکو ناصرزاده» از جمله این هنرمندان جوان است که در سال های اخیر توانسته مخاطبان بسیاری را به عروسک های خود جذب کرده است. در روزهای گذشته بخش هایی از گفتگو با این عروسک ساز منتشر شده است. آن چه در پی می آید بخش دیگری از این گفتگوست: 

 

 

تا چه اندازه با کاراکترهایی که خلق کرده اید، زندگی می کنید؟ آن ها چه جایگاهی در زندگی روزمره شما دارند؟

به این پرسش دقیقا نمی توانم پاسخ دهم. با بعضی‌های‌ از کاراکترهایم زندگی کردم و می‌کنم. درباره بعضی از آن ها هم این گونه نیست. فکر می‌کنم اگر بخواهم با این همه کاراکتر زندگی کنم، وقتی برای زندگی خودم نمی‌ماند. 

 

 

منظورم این بود که مثلا با خود می گویید فلان کاراکتر را فلان جا نگذارم، یا مثلا با همه آن ها باید خوب رفتار کنم. 

بله، چنین ذهنیت هایی در من هست و شاید از نظر دیگران هم مسخره به نظر بیاید. البته این رویکرد ذهنی درباره همه کاراکترها یکسان نیست. البته باید بگویم که تقریبا برای همه‌ شخصیت های عروسکی ام داستان نوشته ام و جایی در گوشه ذهنم دارند، اما اینکه با همه‌ آن ها برخوردی خاص داشته باشم این طور نیست.  

 

 

به نظر می رسد وقتی هنرمند پرکار می شود، عملا حساسیت های اولیه اش تغییر می کند. 

بله، تعدد کارها واقعا موثر است، چون نگاهم به کاراکترها در گذشته مقداری متفاوت بود. مثلا من یک کاراکتری دارم به نام «راشیمان». از سال دوم دبیرستان، چون خواهر و برادر نداشتم، یک تصور خیالی داشتم که راشیمان خواهرم است. این شخصیت در ده، دوازده سال گذشته به عنوان یک خواهر در ذهن من بوده است. حتی حضور او در زندگی من جزییاتی هم دارد. مثل این که به فضا رفته و ما یکشنبه‌ها از طریق دستگاهی خاص با هم در ارتباط هستیم. جالب است بدانید مدتی قبل «راشیمان» را ساختم و با خودم به مسافرت بردم، از او عکاسی کردم و تصویرش را در صفحه مجازی ام گذاشتم. 

 

 

در کودکی کاراکتری بوده که در ذهنتان به عنوان یک دوست خیالی مطرح باشد؟

بلهُ، مجسمه اش را هم ساخته ام. اینجا نیست، نام او «مانشیمو» است. من جزییات کاملی درباره زندگی و شخصیت او می دانم. مثل این که بافت پوستش از چه جنسی است. این کاراکتر برای خودش دنیایی منحصربه فرد دارد. در خانه ای میان یک جنگل زندگی می کند. در آن جنگل موجوداتی خاص زندگی می کنند و درختان و گل هایی در آن می رویند.  

 

 

چشم‌انداز شما برای آینده فعالیت هنری تان چیست؟

آن چه از دو سال پیش تا الان در ذهنم شکل گرفته بوده و هنوز هم هست، فعالیت به عنوان یک هنرمند است، نه یک تولید کننده عروسک. وضعیت ایده آل من این است که مثلا شش ماه روی یک پروژه یا مجموعه کار کنم و سپس آن را در نمایشگاهی در معرض دید قرار دهم. به این معنا که در آن شش ماه همه تمرکز من روی جزییات پروژه باشد؛ از داستان گرفته تا انیمیشن مجموعه یا عروسک هایی که قرار است به نمایش درآورم. تاکنون برای فراهم شدن زمینه این گونه فعالیت و ورود به گالری تلاش بسیاری کرده ام اما هنوز محقق نشده است. امیدوارم در آینده آن را تجربه کنم. 

کد خبر 907038

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha