خبرگزاری شبستان: از کوچه های باریک و شیب دار به سمت تکیه بالا می روم در میانه راه به دو چنار کهنسال برمی خورم که در حیاط مسجد قرار گرفته اند. اندازه تنه یکی از چنارها که از دیگری بزرگتر است به گفته اهالی 11 متر است و حداقل 500 سال از عمر آن می گذرد و بخاطر داشتن هفت شاخه به چنار هفت شاخه معروف است.
با دیدن این درختان می توان به قدمت این محله و مسجد و مراسم مذهبی آن پی برد. محله ای در دامنه شرقی البرز و شمال شرق تهران بنام سوهانک. اما معروف تر از چنار محله سوهانک، مراسم روز عاشورا در تکیه آن است که تا شش هزار نفر از محله های اطراف را برای دیدن مراسم ویژه عزاداری به سوهانک می کشاند.
نکته جالب این است که وقتی نام سوهانک را در گوگل جستجو می کنی در دایرۀ المعارف ویکی پدیا هم به مراسم روز عاشورا این محله اشاره شده است. به نزدیک تکیه سوهانک که رسیدم به یکی از اهالی سوهانک برخورد کردم. از میرزاخانی درباره مراسم روز عاشورای این محله سوال کردم. وی می گوید: این مراسم با عنوان «صبح تیره رو» از شب عاشورا آغاز می شود که عزاداران شب را در مسجد بیتوته کرده و به عبادت، عزاداری و استراحت می پردازند. ساعاتی مانده به طلوع آفتاب روز عاشورا، دسته عزادار بدون سینه زنی و فقط با گفتن این نوحه از تکیه به سمت گلزار شهدای سوهانک حرکت می کنند: «ای صبح تیره رو، به چه روی می شوی سپید / فردا حسینِ تشنه جگر، می شود شهید» (با گفتن این نوحه بغض گلوی میرزاخانی را گرفت و اشک در چشمانش حلقه زد.)
در گلزار شهدا چند دقیقه ای ذکر مصیبت و سینه زنی انجام می شود و سپس دسته عزادار با گفتن این نوحه (دم) به حسینه باز می گردد:
ای صبح تیره برگو، از چه شدی هویدا / گویا خبر نداری از ماجرای فردا
فردا شه شهیدان، تنها رود به میدان / گوید به خیل عُدوان، من سِبتِ مصطفایم
وی ادامه می دهد: پس از اقامه نماز از عزاداران با حلیم و نان قندی محلی پذیرایی می شود. در واقع یکی از ممیزه های مراسم عاشورای سوهانک همین مراسم صبح تیره رو است که منحصر به سوهانک است و در هیچ کدام از مناطق دیگر تهران و شمیرانات مشابه آن برگزار نمی شود.
پرواز کبوترهای خونین بال در هوای سوهانک
وی در تشریح مراسم اصلی این منطقه از تهران می افزاید: بخش دوم و اصلی مراسم ساعاتی قبل از ظهر با نوحه خوانی و سپس سخنرانی آغاز می شود. معمولا سعی می شود از یکی از خطیبان و سخنرانان برجسته دعوت شود تا با بیان گرم و تبحر در ذکر مصیبت، اصطلاحا قتل شکسته شود. به این ترتیب که در لحظه از اوج ذکر مصیبت و با ذکر یا حسین از سوی سخنران، عزاداران بخصوص جوانان با شور و حرارت خاصی به میان تکیه آمده و با فریاد «ای شاه حسین» بر سر خود زده و نماد های پیکر بدون سر و دست های بریده شهدا را حمل می کنند و کبوترهایی را که بال هایشان به رنگ خون آغشته شده است را در میان تکیه به پرواز در می آورند.
این مراسم انسان را تحت تاثیر قرار می دهد و برای لحظه ای احساسی غم بار در انسان ایجاد می شود گویی که در روز عاشورا و در میان معرکه کربلا حضور دارد.
میرزاخانی می گوید: بعد از شکسته شدن قتل، دسته عزادار به صورت زنجیر زن و سینه زن با زدن طبل و حمل چندین علامت دوباره به سمت مزار شهدا حرکت می کند.
نکته جالب توجه حمل علامت های نسبتا بزرگ از کوچه های باریک و شیب دار است، وی ادامه می دهد: در گلزار شهدا مراسم تعزیه خوانی با استفاده از اسب برگزار می شود که در آن پرده جدا شدن دستان عبد الله ابن الحسن (ع) و بریده شدن سر حضرت ابا عبد الله اجرا شده و در انتهای آن، مراسم آتش زدن خیمه ها و نخل گردانی انجام می شود و سپس دسته عزادار دقایقی را در مزار شهدا عزاداری کرده و به سمت تکیه باز می گردد و پس از اقامه نماز ظهر در تکیه و مسجد سوهانک، سفره اطعام از محل نذورات پهن می شود.
حاج محمد سوهانی، متولی تکیه سوهانک با اشاره به درختان چنار واقع در مسجد از آن به عنوان نشانه ای از قدمت این محله و مراسم آن و ارادت ساکنین سوهانک به اهل بیت یاد می کند و اضافه می کند: سوهانک در مسیر مازندران و عبور علویان قرار داشته و این منطقه تحت تاثیر تشیع و مکتب اهل بیت بوده است.
وی درباره سابقه عزاداری این تکیه بیان می کند: طبق گفته پدران و قدیمی های سوهانک در گذشته در این محل چادر بر پا می شد و عزاداری در آن برگزار می شد. بعد ها دور آن دیوار گلی احداث و مدتی بعد هم سقف شیروانی برای آن ساخته شد. می توان گفت معماری و بنای حسینیه سوهانک مشابه تکیه فعلی نیاوران بود و در وسط آن محوطه ای برای تعزیه خوانی و پرده خوانی وجود داشت.
سوهانی ادامه می دهد: در دهه 1340 بهائیت با حمایت رژیم پهلوی مقدار زیادی از زمین های اطراف سوهانک را به تملک خود در آورد، پس از آن با هزینه شخصی خیرین و برای مقابله با نفوذ آنها، گنبد بزرگی برای تکیه سوهانک ساخته شد و به مرور نیز اصلاحاتی در آن انجام گرفت که در حال حاضر به عنوان حسینیه از آن استفاده می شود و زیبائی و معنویت خاصی در آن وجود دارد.
اطعام عزاداران در چهار نوبت
وی در مورد اطعام ظهر عاشورا می گوید: برای ناهار ظهر عاشورا از قدیم قیمه طبخ می شود و فقط برای این مراسم یک تُن برنج مصرف می شود که این مقدار برنج برای اطعام 6 هزار نفر کفایت می کند بطوری که برای پذیرائی از همه عزاداران، چهار مرتبه در حسینیه سفره پهن می شود. به خاطر اخلاصی که در عزاداری عاشورای سوهانک وجود دارد حاجت مندان از مناطق دور و نزدیک نذورات خود را به این حسینیه اختصاص می دهند و در مدت 45 سالی که در خدمت امام حسین (ع) و این حسینیه هستم موارد زیادی از برآورده شدن حاجات و شفای مریضان را بیاد دارم.
موضوع جالب دیگر در رابطه با این مراسم نوحه یا باصطلاح دَم هایی است که دسته عزادار در فاصله بین حسینیه و مزار شهدا می خوانند. علاوه بر نوحه مراسم صبح تیره رو که به آن اشاره کردم، حاج علی سوهانی که به گفته خودش 55 سال است نوحه خوان حسینیه است، تعدادی از اشعاری را که در روز عاشورا هر ساله خوانده می شود، بازگو می کند. اشعاری که در عین سادگی و کوتاهی از حزن خاصی برخوردار است.
امروز عاشورا است یا عید قربان است / جسم حسین عریان، اندر بیابان است
***
آخرِ عمرِ جوانان پیَمبر امشب است، مو پریشان زینب است / آخر عمر حسین شاه شهیدان امشب است، دیده گریان زینب است
***
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است، عید قربان من است / خواهرم زینب پریشانِ یتیمان من است، عید قربان من است
***
گل های زهرا همه پر پر شده / کرب و بلا از دم خنجر شده
یک گل او قاسم داماد بود / گل دگر اکبر ناشاد بود
به هر حال اگر در منطقه شمال شرق تهران ساکن هستید و یا دلتان برای یک عزاداری سنتی و اصیل تنگ شده است، سعی کنید عاشورای امسال سری به سوهانک بزنید.
پایان پیام/
نظر شما