خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی: وقتی تاریخ ایران اسلامی را ورق می زنیم به سال هایی می رسیم که به دلیل بی کفایتی مسئولان و مستعمره بودن کشور، زنان غیرتمند ایرانی مجبور به برداشتن روسری از سر و به نوعی ترویج فساد و فحشا در کشور بودند، موضوعی که وقتی در پای صحبت های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها می نشینیم از آن دوران سخت به عنوان روزهایی که حتی حاضر نیستند لحظه ای دوباره تکرار شود، یاد می کنند.
کشف حجاب یکی از دستاوردهای خاندان پهلوی در کشور بود که رژیم از طریق دست نشانده های خود در استان و شهرهای مختلف کشور زنان غیرتمند ایرانی را مجبور به انجام آن می کرد، در خراسان جنوبی هم برخی از نوکران رژیم در برخی مناطق زنان را به ویژه دختران دبیرستانی و دانشگاهی را مجبور به برداشتن روسری از سر می کردند.
»خبرگزاری شبستان گفتگویی با «صغری عباسی»، یکی از مسئولان دانشسرای مقدماتی فرهنگ بیرجند در رژیم پهلوی کرده است. عباسی روزهای سختی را در دانشسرا پشت سر گذاشته است، روزهایی که از او خواسته می شد تا ترویج بی حجابی کند اما او به دلیل اعتقاداتی که داشت از این کار سرباز می زد.
بی حیایی های رژیم سابق آنقدر ادامه دار می شود که زنان غیرتمند بیرجند در 17 دی ۵۷ که روز ننگین کشف حجاب توسط رضاشاه بود، در بیرجند تحصنی علیه این دستور رضا شاه انجام می دهند که در تاریخ ماندگار شد، یکی از شاهدان و شرکت کنندگان در این تحصن هم همین خانم عباسی است.
او با اشاره به ماجرای 17 دی سال 56 در مشهد، میگوید: عده ای از بانوان مشهدی قرار بود به مناسبت 17 دی مجسمه رضاه شاه را گل باران کنند، که زنان زیادی جمع شدند و این کار را می کردند، در این بین عده ای بودند که مرگ بر شاه سر می دادند و نظامیان آنها را اذیت می کردند.
سال 57 رئیس دانشسرای مقدماتی دختران بودم که اعتراضاتی در خصوص حجاب و رضاه شاه صورت گرفت که دانشجویانم دانشگاه را ترک و عازم شهرهای خودشان شدند، سال 56 که دانشجویان این دانشگاه در میدان امام خمینی (ره) کنونی رژه می رفتند و مجسمه رضاه شاه را گل باران می کردند، عده ای هم بودند که مخالف سیاست های رژیم پهلونی بودند و شعار مرگ بر شاه سر می دادند، این را خانم عباسی می گوید و ادامه می دهد: بعد از جریان کشف حجاب توسط رضاه شاه، از اول آبان کلاسی در دانشسرای فرهنگ، تشکیل نشد چرا که بیشتر دانشجویان این دانشسرا، روستایی و شهرستانی بودند و بعد پیروزی انقلاب و از 22 بهمن به بعد دانشجویان به کلاس های درس بازگشتند و 22 اسفندماه بود که کلاس ها شروع شد.
شاهد حوادث سال 56 و 57 با بیان اینکه بعد از مطرح شدن کشف حجاب توسط رضاه شاه و ابلاغیه آن به مدارس، من کسی را مجبور به برداشتن حجاب نکردم و اجباری در این خصوص توسط بنده صورت نگرفت، تصریح می کند: در جریان کشف حجاب، به همراه دانشجویانم به صورت مخفیانه نشریه ها، پوستر و کارت پستال هایی به صورت دست نویس درست می کردیم و تبلیغاتی داشتیم که بعد از انقلاب این تبلیغات بیشتر شد.
عباسی با بیان اینکه یک روز در پادگان و زیر مجسمه رضا شاه رژه ای برگزار شد و به همه دستور برداشتن حجاب داده شد، در مدت تحصن برای حجاب، مدتی دانشجویان دانشسرا را نگه داشتم ولی دانشجویان به دلیل هجوم افراد ضد انقلاب به دانشسرا اکثرا به شهر و روستای خودشان عزیمت کردند، ادامه می دهد: ولی بازهم دانشجویانی که در دانشسرا حضور داشتند در یادبود شهدا، راهپیمایی ها و تحصن های حجاب شرکت می کردند.
این فعال فرهنگی می افزاید: آن روزها خیلی ناراحت می شدم به خاطر اینکه دستور می دادند که دانشجویانم را مجبور به کشف حجاب کنم ولی خودم که روسری و بعضی مواقع چادر می پوشیدم، دانشجویانم را مجبور به برداشتن روسری نمی کردم.
عباسی با اشاره به اینکه، سال 55 بود که از دانشگاه فردوسی مشهد فارغ التحصیل شدم، می گفت: سال 55 هم گروهی با چادر و گروهی هم بی روسری می آمدند دانشگاه و حجابی نداشتند و سال ۵۶ که دستور بی حجابی صادر شد من نمی خواستم، دانشجویانم را مجبور به اطاعت کنم و هرکسی خودش حجابش را انتخاب می کرد، از این بابت پیش خدا شرمنده نیستم و با وجود اینکه ابلاغ شده بود که دستور بی حجابی در دانشگاه ها اجرا شود، من هیچ دانشجویی را مجبور به اطاعت امر شاه نکردم.
وی در بیان خاطراتش می افزاید: مربی پرورشی داشتیم که یک نشریه درست کرده بود که یک زنجیر به یک پا و زنجیری دیگری به پای دیگر زنی بسته بودند و در تصویر رضا شاه داشت زنجیر را پاره می کرد؛ به این معنا که با آمدن بی حجابی، رضاه شاه غل و زنجیر را از پای زنان باز کرد؛ من خیلی ناراحت شدم و نگذاشتم که این نشریه به مرحله چاپ برسد.
شاهد تحصن سال 57 ادامه می دهد: درست است که زن قبل از انقلاب در خانه بوده ولی زنجیر و غل که به پاهایش بسته نبوده که ساواکیان نقش زن را اینگونه به تصویر بکشند.
عباسی با ابراز خرسندی می گوید: خداوند را شکر که دوران رضاشاه تمام شد چرا که امثال ما که در آن دوران بودیم می توانیم درک کنیم که چه خبر بوده است.
گفتگو: سمیه محمدی
نظر شما