بازارهاي نوروزي عرصه فروش كالاهاي روی دست مانده‌ به جای خرید اجناس تازه

خبرگزاری شبستان:خوشتراش معتقد است بازارهاي نوروزي دیگر براي نوكردن و خريد اجناس تازه نيست بلکه این بازار عرصه‌ فروش كالاهاي رودست مانده‌ شده است كه بازرق ‌و برق تحت‌تاثير کلاه برداری آیینی شکل می گیرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، علی خوشتراش، پژوهشگر فرهنگ عامه در یادداشت اختصاصی نوروزی برای خبرگزاری شبستان به «نوروز و نابسامانی آیینی» آن پرداخت. در این یاداشت آمده است: نوروز از بزرگ ترین آیین های مردمی در دنیاست . آیینی که مانند یک منظومه صدها آیین و خرده آیین را پیرامون خود جمع کرده است. برخی از این آیین ها آشکار هستند،اما برخی نه . در واقع با کمی باریک بینی می توان همه آن خرده آین های پنهان را دید و لمس کرد .که هرج و مرج آییی یکی از همین نمونه هاست که پیرامون  رسم دیرین نوروز برگزار می شود.

 

در جشن‌هاي نوروزي كه مشابه بسياري از آيين‌ها در همه نقاط كشور برگزار مي‌شوند، بازارها مهم‌ترين و اصلي‌ترين كانون‌هاي جنبش و حركت و تكاپو در روزهاي پايان سال به حساب مي‌آيند. تلاطم و هياهوي بازار در روزهاي آخر سال چنان شتاب مي‌گيرد كه مردم ناخواسته در انتظار جنبشي غيراجتماعي و انساني هستند؛ جنبشي كه بيشتر ويژگي‌هاي رستاخيزي و آخرالزماني به خود مي‌گيرد. نشاط و شور جشن هر لحظه هم در بازار و هم در افراد اوج مي‌گيرد و گام‌ها و قدم‌ها را به بازارها و پشت ويترين‌ها و هرجا كه زرق‌و‌برق بيشتري داشته باشد، مي‌كشاند. افراد در خلسه‌اي فرو مي‌روند و ناخواسته تن به نوعي دست‌و‌دلبازي و ولخرجي مي‌دهند كه سابقه‌اش را در روزهاي ديگر سال نمي‌توان يافت. كالاها در بازارهاي نوروزي نقشي نهادي و عمل‌گرا بازي مي‌كنند و اين نقش نهادي آنقدر قوي است كه بر ديگر لوازم و اسباب‌ مستعمل منزل نيز تاثير مي‌گذارد و آنها را نيز ناخواسته درگير نقشي نهادي مي‌كنند. با ورود كالاي جديد تغييري در اولويت‌هاي شي‌اي و بصري محيط خانه اتفاق مي‌افتد و شي تازه‌وارد در طلايي‌ترين نقطه نمايشگاهي خانه قرار مي‌گيرد و تمام محيط را تحت‌الشعاع خود قرار مي‌دهد به حدي كه هاله كالاي نو مي‌تواند بخشي از اتاق يا خانه را به اشغال خود درآورد و از وقوع اتفاقات پيشين در آن محيط جلوگيري كند و موجب عقب‌نشيني و تا حدي از خانه بيرون رفتن بعضي از كالاهاي مستعمل ‌شود، البته اين خروج مربوط به بيرون رفتن كالا مي‌شود نه بيرون كردن آن، عملي كه از نهادوارگي شي مستعمل سر مي‌زند نه شي تازه‌وارد و اين بيرون رفتن تحت تاثير از دست رفتن شي‌وارگي كالاي مستعمل است نه موردتوجه‌بودن كالاي نو.

 

همان اتفاقي كه در مراسم كوزه‌شكستن مي‌افتد و بر ضرب‌المثل «نوكه اومد به بازار كهنه شده دل آزار» دلالت مي‌كند. اما خلسه‌هاي شاد و مفرح جشن‌ها به‌ويژه جشن‌هاي پايان سال به همين‌جا ختم نمي‌شوند، كالاها بيش ‌از آنكه ارزش مادي و شي‌وارگي و اقتصادي داشته باشند بيشتر ارزش آييني پيدا مي‌كنند و اين ارزش‌هاي آييني به جاي آنكه پايا باشند و دوامي طولاني داشته باشند عمري كوتاه و بي‌هويت دارند. كالاهاي نوروزي بنا به شرايطي پيش‌آمده (خاص زماني ناخواسته) با ارزش و اعتباري كاذب در اختيار مشتريان قرار مي‌گيرند و مشتريان بنا به سابقه و حافظه تاريخي انتظار‌ گران‌شدن كالا را مي‌كشند و اين امر دال ديگري بر گران شدن كالاهاي نوروزي مي‌شود. اين رازآميزي و خلسه‌وارگي تا پايان آخرين شب سال ادامه دارد. اما با آغاز سال‌نو، هرج‌و‌مرج‌هاي پايان سال نيز به پايان مي‌رسند و همه‌چيز روال عادي خود را در پيش مي‌گيرد.

 

خلسه‌ها جاي خود را به رفتارهاي اجتماعي مي‌دهند. كالاها ارزش‌هاي جادويي خود را از دست مي‌دهند و ديگر خبري از آن دست‌و‌دلبازي‌هاي پايان سال نيست. در روزهاي آخر سال به دنبال هيجانات بيروني كه تحت تاثير تبليغات اصناف و بازارها هستند، افراد خواسته يا ناخواسته دچار هيجانات دروني داغ و گيج‌كننده‌اي مي‌شوند كه در كانون‌هاي تبليغاتي آييني و جلوه‌هاي تجاري ريشه دارند. با پايان يافتن هيجانات بازار و افت ناگهاني هرج‌و‌مرج بازارهاي نوروزي، آتشفشان دروني افراد نيز يك‌باره فرو‌كش مي‌كند و يك نوع سرخوردگي و افسردگي آني همزمان با آغاز سال‌نو جايگزين آن خلسه‌وارگي درگير با جشن‌هاي پايان سال مي‌شود. اين جايگزيني به تعبيري تمامي رازوارگي و سحرآميزي آيين‌هاي پايان سال را به نوعي باطل مي‌كند. سحر‌آميزي‌اي كه پديده‌هايي همچون گدايي، كلاه‌برداري و هرج‌و‌مرج آييني را ايجاد مي‌كند. با گذر زمان بيشتر اين آيين‌ها دست‌خوش تغييرات و تحولات كم و بيشي قرار مي‌گيرند. چه در سوژه و چه در ابژه، اما كلياتي در اين جشن‌ها وجود دارند كه به همه تغييرات ساختاري و فرهنگي جوامع، همچنان در كنار اين جشن‌ها زنده مي‌مانند و شايد پويايي آنها بستگي به حضور همين پديده‌هاي كوچك و بزرگ داشته باشد.

 

مهم‌ترين آييني‌هايي كه مي‌توان به عنوان مثال از آن نام برد، گدايي و هرج‌‌و‌مرج آييني در پايان روزهاي سال است. اين گدايي آييني‌، گاه با تغيير شكل و گاه بدون هيچ كم‌و‌كاستي در جشن‌هاي سال‌نو به حركت خود ادامه داده است. طلب عيدي و نوروزي يا رسومي مانند قاشق‌زني، شال‌اندازي و تقاضاي انعام و... را مي‌توان از جمله آيين‌هايي دانست كه ريشه در گدايي آييني دارند. از ديگر ويژگي‌هاي از اين دست كه گفته شد، هرج‌و‌مرج آييني است. همان‌طور كه در سطرهاي بالا از آن ياد شد، ارزش‌گذاري كاذب و عدول كسبه و عامه از قوانين عادي و رايج شهري و هزينه‌‌كردن‌هاي بي‌رويه در دوران معاصر و دزدي و راه‌اندازي دسته‌هاي نمايشي و اجراي برنامه‌هاي مضحك و خنده‌داري مانند مير نوروزي و كوسه‌برنشين را مي‌توان از جمله ويژگي‌هاي هرج‌و‌مرج آييني دانست. به هر حال بازارهاي نوروزي عرصه و جايگاهي براي نو كردن و خريد اجناس تازه نوروزي نيست بلكه عرصه‌اي براي فروش كالا به‌ويژه كالاهاي بنجل و رودست مانده‌اي است كه با زرق‌وبرق و جلوه‌اي افسون‌كننده كه تحت‌تاثير آيين ديگري كه همان كلاه‌برداري آييني است، در جايگاه غيرواقعي خود است.

کد خبر 696520

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha