به گزارش خبرگزاری شبستان از فارس، در تقویم سیاسی جمهوری اسلامی ایران، برخی روزها به نشانههایی تبدیل میشوند که فهم مسیر تحولات بدون رجوع به آنها ناقص میماند. نهم دیماه ۱۳۸۸ از همین دست روزهاست؛ روزی که در میانه یکی از پیچیدهترین و پرچالشترین مقاطع پس از انقلاب، معادلات یک بحران فرسایشی را دگرگون کرد و نقطه پایان یک منازعه چندلایه را رقم زد. بحرانی که اگرچه در ظاهر از دل رقابتهای انتخاباتی سر برآورد، اما در عمق، نشانههای یک چالش سازمانیافته علیه مشروعیت، انسجام اجتماعی و کارآمدی نظام سیاسی را با خود داشت.
فتنه ۸۸، به تعبیر بسیاری از تحلیلگران، صرفاً اختلافی بر سر صندوق رأی نبود؛ تلاشی برای جابهجایی میدان نزاع از چارچوبهای قانونی به عرصه فشار خیابانی، جنگ روایتها و تضعیف سرمایه اجتماعی نظام به شمار میرفت. در این فضا، بیاعتمادی عمومی، فرسایش مشروعیت و فعالسازی شکافهای اجتماعی به ابزارهایی تبدیل شدند که میتوانستند تصمیمسازی کلان کشور را تحت تأثیر قرار دهند. از همین رو، مواجهه با این بحران نیز نیازمند پاسخهایی فراتر از سازوکارهای معمول سیاسی و امنیتی بود.
در چنین بستری، رخداد ۹ دی فارغ از یک تجمع صرف، بهمثابه یک کنش اجتماعی معنادار، ورق را برگرداند. حضور گسترده و خودجوش مردم در صحنه، محاسبات طراحان بحران را برهم زد و نشان داد که نسبت جامعه با نظام و ولایت، همچنان یکی از مؤلفههای اصلی ثبات و امنیت در جمهوری اسلامی است. این روز، بهگونهای نمادین، مرز میان یک بحران کنترلپذیر و یک تهدید مهارنشده را ترسیم کرد.
حجتالاسلام حسین امیدی، مدیر مرکز رسیدگی به امور مساجد استان فارس، در تحلیلی که پیش رو دارید، با نگاهی راهبردی به فتنه ۸۸ و نقش تعیینکننده ۹ دی، تلاش کرده است ابعاد اجتماعی، روانی و سیاسی این مقطع حساس را واکاوی کند؛ تحلیلی که نشان میدهد چرا ۹ دی را باید نقطه شکست اجتماعی فتنه و بازتولید سرمایه اجتماعی نظام دانست.

فتنه ۸۸؛ از رقابت انتخاباتی تا چالش حاکمیتی
از نگاه تحلیلگران، آنچه در سال ۱۳۸۸ رخ داد، اگرچه با یک فرآیند انتخاباتی آغاز شد، اما بهسرعت از چارچوبهای متعارف رقابت سیاسی عبور کرد. حجتالاسلام حسین امیدی با اشاره به این تغییر ماهیت، تأکید میکند که «فتنه ۸۸ تلاشی سازمانیافته برای انتقال منازعه از سطح رقابت انتخاباتی به سطح چالش حاکمیتی محسوب میشد». به بیان دیگر، مسئله اصلی فارغ از اختلاف بر سر نتایج، هدفگذاری برای فرسایش تدریجی مشروعیت و ایجاد بیاعتمادی عمومی نسبت به سازوکارهای رسمی نظام بود.
در این مسیر، شکافهای اجتماعی و سیاسی بهعنوان نقاط فشار فعال شدند و فضای جامعه بهگونهای طراحی شد که تصمیمگیری کلان کشور در معرض اختلال و فرسایش قرار گیرد. این وضعیت، زمینهساز بحرانی شد که ابعاد آن فراتر از یک مناقشه کوتاهمدت انتخاباتی بود.
در این مسیر، شکافهای اجتماعی و سیاسی بهعنوان نقاط فشار فعال شدند و فضای جامعه بهگونهای طراحی شد که تصمیمگیری کلان کشور در معرض اختلال و فرسایش قرار گیرد. این وضعیت، زمینهساز بحرانی شد که ابعاد آن فراتر از یک مناقشه کوتاهمدت انتخاباتی بود.
جنگ روایتها و عادیسازی بیقانونی
به گفته مدیر مرکز رسیدگی به امور مساجد فارس، یکی از ویژگیهای برجسته فتنه ۸۸، تکیه بر جنگ روانی و روایتسازی رسانهای بود؛ راهبردی که تلاش داشت با بازتعریف واقعیتها، ذهن افکار عمومی را به سمت بیاعتمادی و تردید سوق دهد. امیدی در اینباره میگوید: «در این فتنه، خیابان نقش پیشران داشت، اما هدف نهایی، تضعیف نسبت مردم با ولایت و نظام بود».
عادیسازی بیقانونی، تبدیل اعتراض به آشوب و القای این گزاره که قواعد رسمی دیگر کارآمد نیستند، بخشی از همین پروژه بود؛ پروژهای که در آن فشار خیابانی بهعنوان ابزاری برای تحمیل خواستهها و تغییر معادلات تصمیمسازی به کار گرفته شد.
۹ دی؛ بازگشت مردم به صحنه تصمیمساز
در میانه این فضای ملتهب، نهم دیماه بهعنوان نقطه عطفی تعیینکننده رخ نمود. امیدی ۹ دی را «نقطه شکست اجتماعی فتنه» میداند و معتقد است حضور گسترده و خودجوش مردم، هزینه ادامه بحران را بهصورت ناگهانی افزایش داد. این حضور، برآمده از احساس مسئولیت اجتماعی و دفاع از اصل نظام شکل گرفت.

به گفته او، این رخداد ابتکار عمل را از شبکههای فتنه سلب کرد و محاسبات راهبردی طراحان بحران را برهم زد؛ چراکه نشان داد جامعه ایرانی، در بزنگاههای حساس، توان بازتولید انسجام و همگرایی را دارد.
پیوند عمیق مردم با نظام و ولایت، در این مقطع، به عاملی تبدیل شد که توانست یک بحران ترکیبی را مهار کند.
سرمایه اجتماعی؛ مؤلفه مغفول اما تعیینکننده امنیت
تحلیل پیامدهای ۹ دی بدون توجه به مفهوم «سرمایه اجتماعی» ناقص خواهد بود. مدیر مرکز رسیدگی به امور مساجد فارس با تأکید بر این نکته تصریح میکند: «فعال شدن سرمایه اجتماعی نظام در ۹ دی نشان داد که امنیت پایدار، صرفاً متکی به ابزارهای سخت نیست». پیوند عمیق مردم با نظام و ولایت، در این مقطع، به عاملی تبدیل شد که توانست یک بحران ترکیبی را مهار کند.
به باور او، تجربه ۹ دی حامل این پیام راهبردی روشن است که در شرایط تهدیدهای پیچیده و چندلایه، آنچه میتواند ثبات را تضمین کند، اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت و حفظ این سرمایه اجتماعی در طول زمان است؛ سرمایهای که اگر تقویت شود، میتواند در مواجهه با بحرانهای آینده نیز نقشآفرین باشد.
نظر شما