به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان،دورانی که امام محمدباقر(ع) در آن زیست، یکی از پیچیدهترین و در عین حال سرنوشتسازترین مقاطع تاریخ اسلام بود؛ عصری که حقیقت دین زیر غبار سیاست، تحریف و قدرتطلبی پنهان شده و جامعه اسلامی میان خاطره زنده عاشورا و واقعیت تلخ استبداد اموی دستوپا میزد. امام باقر(ع) در چنین فضایی چشم به جهان گشود؛ در میانه تلاطم اندیشهها، زخمهای باز تاریخ و پرسشهای بیپاسخ امت.
آن حضرت، وارث نسلی بود که هم تلخی فاجعه کربلا را با تمام وجود لمس کرده بود و هم پیام صبر، بصیرت و مقاومت را از زبان امام سجاد(ع) آموخته بود. زندگی امام باقر(ع) از یکسو با فشار سیاسی و مراقبتهای سنگین حاکمان وقت همراه بود و از سوی دیگر، با عطش جامعه برای فهم دین ناب و بازگشت به سرچشمههای اصیل معارف اسلامی گره خورده بود؛ عطشی که زمینهساز یک نهضت علمی آرام اما عمیق شد.
در این بستر تاریخی، امام محمدباقر(ع) با دانش، تربیت شاگردان و بازسازی فکری جامعه، مسیر تازهای پیش روی امت گشود؛ مسیری که پایههای مکتب علمی اهلبیت(ع) را استوار کرد و اسلام را از انحرافهای خزنده نجات داد. دوران امامت ایشان، آغاز عصری بود که علم، به ابزار اصلی مبارزه با تحریف بدل شد و «آگاهی» جایگزین «سکوت تحمیلی» گردید.
این زمینه تاریخی، فهم سخنان و روایات امام باقر(ع) را عمیقتر میکند؛ بهویژه آنجا که حضرت، با نگاهی آیندهنگرانه، از روزگاری سخن میگوید که امام از دیدگان پنهان است و مسئولیت ایمان، بیش از همیشه بر دوش آگاهانِ ثابتقدم قرار میگیرد؛ روایتی که امروز، بیش از هر زمان دیگری، مخاطب خود را در دل جامعه معاصر مییابد.

در میان ازدحام خبرها و شتاب روزمرگیها، گاهی یک تقارن ساده در تقویم میتواند معنایی عمیقتر از هزار تحلیل سیاسی و اجتماعی در خود داشته باشد. آغاز ماه رجب، آن هم با میلاد امامی که به «باقرالعلم» شهره است، فرصتی برای مکث و تأمل در نسبت «دانایی»، «ایمان» و «انتظار» است. این تقارن، ما را ناخواسته به پرسشی بنیادین میرساند؛ ایمان در روزگاری که امام دیده نمیشود، چگونه معنا مییابد و چه بهایی دارد؟
ماه رجب، ماه پالایش نیتها و بازگشت به عهدهای فراموششده است؛ ماهی که در آن، ولادت امام محمدباقر(ع) بهعنوان نماد شکافتن حقیقت و گشودن لایههای پنهان معرفت، معنایی دوچندان پیدا میکند. امامی که علاوه بر معلم علم، معمار ایمان آگاهانه است؛ ایمانی که در برابر غیبت، فرسوده نمیشود و در برابر زمان، عقب نمینشیند.
جامعه امروز، بیش از آنکه با کمبود اطلاعات روبهرو باشد، با بحران معنا دستوپنجه نرم میکند؛ عصری که دیدن جای باور را گرفته و لمسپذیری، معیار حقانیت شده است. در چنین فضایی، سخن گفتن از ایمانی که بر «غیب» استوار است، گاه خلاف جریان غالب تلقی میشود. با این حال، تاریخ تشیع درست از همین نقطه آغاز میشود؛ از ایستادن بر باوری که دیده نمیشود، اما جهت میدهد.
ماه رجب، ماه پالایش نیتها و بازگشت به عهدهای فراموششده است؛ ماهی که در آن، ولادت امام محمدباقر(ع) بهعنوان نماد شکافتن حقیقت و گشودن لایههای پنهان معرفت، معنایی دوچندان پیدا میکند. امامی که علاوه بر معلم علم، معمار ایمان آگاهانه است؛ ایمانی که در برابر غیبت، فرسوده نمیشود و در برابر زمان، عقب نمینشیند.
در این چارچوب، بازخوانی روایات اهلبیت(ع) درباره دوران غیبت، تحلیلی الهی از وضعیت انسان معاصر است. روایاتی که بهروشنی از جایگاه کسانی سخن میگویند که بدون مشاهده، باور کردهاند و بدون حضور ظاهری امام، بر ولایت او ایستادهاند.
حجتالاسلام محمدحسین مدبر، استاد حوزه و دانشگاه، با استناد به روایتی کمتر مورد توجه از امام محمدباقر(ع)، تصویری متفاوت و امیدبخش از ارزش پایداری در عصر غیبت ارائه میدهد؛ تصویری که نسبت ایمان، رنج، انتظار و کرامت الهی را از نو معنا میکند.

ایمان در غیبت؛ وقتی ندیدن، امتیاز میشود
او در تبیین جایگاه ایمان در عصر غیبت، با استناد به روایتی از کتاب کمالالدین و تمامالنعمه شیخ صدوق، به نکتهای بنیادین اشاره میکند: ارزش ایمانِ مبتنی بر غیب، کمتر از ایمانِ مبتنی بر مشاهده نیست و در منطق اهلبیت(ع) از جایگاهی ممتاز برخوردار است. به تعبیر او، این روایت امام محمدباقر(ع) دقیقاً برای زمانهای نقل شده که «دیدن» جای «باور کردن» را گرفته است.
«امام باقر(ع) پاداش این گروه را بهگونهای توصیف میکند که فراتر از تصور رایج ما از ثواب است؛ کمترین پاداش آنان، خطاب مستقیم خداوند متعال است؛ جایی که پروردگار، بندگان مؤمن را به نام صدا میزند و ایمان آنان به غیب را تصدیق میکند.»
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به فرمایش امام باقر(ع) که میفرمایند: «یعطی علی الناس زمانٌ یغیب عنهم امامهم»، تأکید میکند که غیبت امام، علاوه بر یک حادثه صرف تاریخی، آزمونی دائمی برای سنجش پایداری ایمان است؛ آزمونی که در آن، معیار اصلی ثبات قدم در مسیر ولایت است.
خوشا به حال ثابتقدمان؛ منطق پاداش در نگاه اهلبیت(ع)
او با تأکید بر بخش امیدبخش روایت، به جمله کلیدی امام باقر(ع) اشاره میکند که فرمودند: «فطوبی للثابتین علی امرنا فی ذلک الزمان». به گفته مدبر، این تعبیر نشان میدهد که در منطق دینی، ثبات بر ولایت در شرایط سخت، خود بهتنهایی یک فضیلت بزرگ و معیار سنجش ایمان حقیقی است.
او میافزاید: «امام باقر(ع) پاداش این گروه را بهگونهای توصیف میکند که فراتر از تصور رایج ما از ثواب است؛ کمترین پاداش آنان، خطاب مستقیم خداوند متعال است؛ جایی که پروردگار، بندگان مؤمن را به نام صدا میزند و ایمان آنان به غیب را تصدیق میکند.»
ایمان به غیب؛ امتیاز نسل آخرالزمان
مدبر در ادامه با تأکید بر جمله الهامبخش روایت که میفرماید: «آمنتم بالسرّی و صدقتم بغیبی»، تصریح میکند: «شیعیان عصر غیبت نه پیامبر را دیدهاند، نه وحی را، و نه امام معصوم را؛ اما با این حال، بر عهد خود ایستادهاند. این ایمانِ بدون مشاهده، در دستگاه الهی ارزش مضاعف دارد.»

وی خاطرنشان میکند که برخلاف تصور برخی، محرومیت از مشاهده امام، به معنای ضعف ایمان نیست؛ فرصتی است برای اثبات باور آگاهانه و انتخابی. «ایمان امروز، ایمانی است که باید در دل تردیدها، شبههها و هجمههای فکری حفظ شود و همین، ارزش آن را دوچندان میکند.»
«در منطق قرآن و اهلبیت(ع)، جامعه به برکت مؤمنان حفظ میشود؛ اگر این گروه نبودند، عذاب الهی فراگیر میشد. این یعنی مسئولیت شیعه در عصر غیبت، نقشی اجتماعی و تمدنی دارد.»
وقتی خداوند قدردانی میکند؛ پذیرش اعمال و بخشش گناهان
به گفته این استاد حوزه و دانشگاه، یکی از بخشهای کمتر شنیدهشده این روایت، وعدههای الهی نسبت به شیعیان ثابتقدم است. جایی که خداوند میفرماید: «منکم أتقبّل و عنکم أعفو و لکم أغفر»؛ یعنی هم اعمال آنان را میپذیرد، هم از خطاهایشان درمیگذرد و هم آنان را مورد مغفرت ویژه قرار میدهد.
مدبر تأکید میکند: «این بیان، نگاه کاملاً متفاوتی به رابطه خدا و بندگان مؤمن در عصر غیبت ارائه میدهد؛ رابطهای که در آن، خداوند قدردان ایمان سختبهدستآمده بندگانش است.»
برکت پنهان مؤمنان؛ وقتی جامعه از ایمان افراد نجات مییابد
وی با اشاره به بخش پایانی روایت، آن را یکی از عمیقترین فرازهای کلام امام باقر(ع) میداند؛ جایی که خداوند میفرماید: «بکم أسقی عبادی الغیث و أدفع عنهم البلاء». به گفته مدبر، این تعبیر نشان میدهد که وجود مؤمنان واقعی، حتی برای جامعهای که شاید قدر آنان را نداند، منشأ خیر و امنیت است.
او میافزاید: «در منطق قرآن و اهلبیت(ع)، جامعه به برکت مؤمنان حفظ میشود؛ اگر این گروه نبودند، عذاب الهی فراگیر میشد. این یعنی مسئولیت شیعه در عصر غیبت، نقشی اجتماعی و تمدنی دارد.»

عهدی که باید زنده بماند
حجتالاسلام مدبر تأکید میکند که روایت امام محمدباقر(ع)، نقشه راه شیعه در عصر غیبت است؛ نقشهای که بر ایمان آگاهانه، پایداری در ولایت و امید به وعدههای الهی استوار است.
به گفته او، «اگر شیعه امروز بداند که خداوند او را میبیند، قدر مینهد و به برکت ایمانش بلا را از جامعه دور میکند، ایستادن در این مسیر شیرین خواهد شد.»
نظر شما