به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، هفدهمین جشنواره اقوام ایرانی و هفتمین جشنواره بینالمللی فرهنگ اقوام در حالی در روزهای پایانی آذرماه در گرگان برگزار شد که بار دیگر استان گلستان را به کانون توجه علاقهمندان فرهنگ و هویت ایرانی تبدیل کرد. حضور نمایندگان اقوام مختلف از سراسر کشور و مشارکت هنرمندانی از قزاقستان، تاجیکستان، ازبکستان و افغانستان، این رویداد را به نمادی از «ایران فرهنگی» بدل ساخت؛ مفهومی که فراتر از مرزهای سیاسی، بر پیوندهای تاریخی و فرهنگی مردمان این حوزه تأکید دارد.

این جشنواره، در سطح توصیفی، جلوهای چشمنواز از تنوع قومی، موسیقی، پوشاک سنتی، آیینها و خوراکهای محلی بود. استقبال گسترده مردم گرگان و شهرستانهای اطراف نشان داد که جامعه همچنان تشنه تجربههای شاد، هویتبخش و جمعی است. بسیاری از بازدیدکنندگان جشنواره را فرصتی برای تفریح، آشنایی با فرهنگ اقوام و لمس سبکهای متنوع زندگی میدانستند؛ تجربهای که برای برخی به یک عادت سالانه تبدیل شده است؛ اما در لایهای عمیقتر، جشنواره اقوام صرفاً یک رویداد سرگرمکننده ساده نیست. تداوم هفده دوره ای آن نشان میدهد که این جشنواره به بخشی از حافظه فرهنگی جامعه بدل شده و ظرفیت آن را دارد که از سطح «نمایش» به سطح «فرایند فرهنگی» ارتقا یابد. گلستان، با همزیستی دیرینه اقوام ترکمن، فارس، مازنی، بلوچ، کرد، سیستانی، ارامنه و دیگر گروهها، عملاً یک موزه زنده مردمشناسی است؛ موزهای که نه در ویترین های شیشهای، بلکه در زندگی روزمره مردم جریان دارد.

با این حال کارشناسان فرهنگی بر این باورند که جشنواره اقوام هنوز با چالشهایی جدی روبهروست. تمرکز پررنگ بر فروش خوراکیها و سوغات، اگرچه به رونق اقتصادی کوتاهمدت کمک میکند، اما بخش مهمی از ظرفیتهای آموزشی، پژوهشی و گردشگری فرهنگی را به حاشیه میراند. در بسیاری موارد، موسیقیهای محلی بدون روایت و زمینهسازی اجرا میشوند و فرصت گفتوگو میان حاملان میراث فرهنگی، پژوهشگران و مخاطبان از دست میرود.

در سطح تحلیلی، میتوان گفت که جشنواره اقوام در دو راهی «بازارچه موقت» و «ابزار قدرت نرم فرهنگی» قرار دارد. شب های فرهنگی با حضور کشورهای آسیای مرکزی نشان می دهد که این رویداد میتواند به بستری برای دیپلماسی فرهنگی منطقهای بدل شود؛ جایی که گفتوگو جای سوءتفاهم را میگیرد و فرهنگ، پیش از سیاست رسمی، پل ارتباطی میان ملتها میشود. این ظرفیت، اگر جدی گرفته شود، میتواند نقش مهمی در تقویت جایگاه ایران در حوزه فرهنگ و گردشگری منطقه ایفا کند.
برای عبور از چالشهای موجود و ارتقای جایگاه جشنواره اقوام، چند راهکار کلیدی پیشنهاد می شود:
تقویت رویکرد تجربهگرا: تبدیل جشنواره به فضایی تعاملی که در آن بازدیدکنندگان، بهویژه کودکان و گردشگران خارجی، امکان مشارکت عملی در ساخت صنایع دستی، آشنایی با سازهای محلی و آیینها را داشته باشند.
حضور فعال پژوهشگران و دانشگاهیان: برگزاری نشستهای کوتاه، روایتمحور و قابل فهم برای عموم درباره پیشینه اقوام، پوشاک و آیینها، بهجای محدود شدن به اجراهای نمایشی.
ساماندهی بخش موسیقی و اجراها: ارائه هدفمند موسیقیهای محلی همراه با توضیح و روایت فرهنگی، تا مخاطب تنها شنونده نباشد، بلکه معنا را نیز درک کند.
شبکهسازی اقتصادی و فرهنگی: ایجاد بستر ارتباط میان تولیدکنندگان صنایع دستی و فعالان حوزه گردشگری و صادرات، تا جشنواره به سکویی برای اشتغال پایدار و تقویت اقتصاد محلی تبدیل شود.
نگاه فرایندمحور در سیاستگذاری: تعریف جشنواره نه بهعنوان نقطه پایان، بلکه بهعنوان آغاز شبکهای از همکاریهای فرهنگی، آموزشی و منطقهای در طول سال.

جشنواره اقوام ایران در گلستان نشان می دهد که تنوع فرهنگی در ایران نه تهدید، بلکه سرمایهای برای تابآوری اجتماعی و توسعه انسانی است. اگر این رویداد با نگاهی راهبردی و آیندهنگرانه بازطراحی شود، میتواند الگویی ملی و حتی منطقهای باشد؛ الگویی که در آن فرهنگ، از حاشیه به متن توسعه میآید و جشنوارهها، بهجای ویترینهای موقت، به میدانهای تمرین حکمرانی فرهنگی بدل میشوند.
نظر شما