به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، کتابخوانی در فرهنگ ایرانی ریشهای دیرینه دارد؛ فرهنگی که از شبهای سرد زمستان و دورهمیهای گرم کنار کرسی جان گرفته و با شاهنامهخوانی، روایت داستانهای اساطیری و نقل اشعار حکیمانه نسل به نسل منتقل شده است. شب یلدا، بلندترین شب سال، یکی از مهمترین جلوههای این سنت فرهنگی است؛ شبی که ایرانیان از دیرباز آن را فرصتی برای همنشینی، گفتوگو و خواندن کتاب دانستهاند.
در گذشته، خانوادهها در شب چله گرد هم میآمدند و با خواندن شاهنامه فردوسی، داستانهای حماسی و آیینهای کهن ایرانزمین را زنده نگه میداشتند. فردوسی بزرگ نیز در شاهنامه سترگ خود بارها به آیینها و جشنهای ایرانی پرداخته و در پاسداشت آنها کوشیده است؛ آیینهایی که همچون شب یلدا، پیونددهنده مهر، تاریخ و هویت ایرانی هستند.
امروزه با وجود مشغلههای فراوان زندگی مدرن، فرصت گردهماییهای خانوادگی کمتر شده است. از اینرو شب یلدا را میتوان بهانهای ارزشمند برای احیای سنت باهمبودن و بازگشت به کتاب دانست؛ شبی که افزون بر خوردن آجیل و میوههای نمادین، میتواند با شاهنامهخوانی، حافظخوانی و ورق زدن چند صفحه کتاب معنا و عمق بیشتری بیابد. در همین راستا، مرور کتابهایی که به بررسی آیین شب یلدا پرداختهاند، دریچهای تازه به شناخت این جشن کهن میگشاید.

ابوریحان بیرونی، دانشمند نامدار قرن چهارم هجری، در کتاب «آثارالباقیه» شب یلدا را با عنوان «میلاد اکبر» معرفی میکند و آن را نماد انقلاب زمستانی میداند؛ شبی که از نگاه او، نور از نقصان به فزونی میگراید و آغاز رویش و زندگی دوباره است. بیرونی همچنین نخستین روز دیماه را «خرمروز» مینامد و آن را منسوب به خداوند بزرگ و خورشید میداند.
محمدحسین خلف تبریزی، مؤلف فرهنگ لغت «برهان قاطع»، نیز یلدا را شب اول زمستان و بلندترین شب سال معرفی میکند؛ شبی که خورشید به برج جدی وارد میشود و در باورهای عامه، گاه با خوشیمنی و گاه با شومی همراه دانسته شده است.

در میان پژوهشهای معاصر، علی بلوکباشی، مردمشناس برجسته، در کتابی مستقل به بررسی شب یلدا پرداخته و ارتباط این جشن را با آیین مهر، میترائیسم و حتی مسیحیت تحلیل کرده است. او ریشه واژه «یلدا» را در مفهوم تولد و زایش میداند و بر این باور است که این جشن، پیش از سدههای سوم و چهارم هجری، بیشتر در میان تودههای مردم و جوامع روستایی رواج داشته و به همین دلیل کمتر در منابع رسمی تاریخی بازتاب یافته است.
زندهیاد محمود روحالامینی نیز در کتاب «آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز» با نگاهی مردمشناسانه، به تداوم آیینهایی چون شب یلدا در جامعه معاصر ایران میپردازد. او جشنها و آیینها را از مهمترین عناصر فرهنگ عامه میداند و معتقد است بررسی آنها راهی مؤثر برای شناخت هویت، باورها و اشتراکات فرهنگی اقوام ایرانی است.

به باور روحالامینی، هرچند آیینهای جشن در مناطق مختلف ایران با تفاوتهایی برگزار میشوند، اما اشتراکاتی چون شور جمعی، فراوانی خوراک، شادی، همنشینی و حتی وارونگی موقت نظمهای اجتماعی، روح مشترک همه این جشنها را شکل میدهد.
شب یلدا همچنان میتواند فرصتی برای پیوند دوباره با کتاب و میراث مکتوب ایران باشد؛ شبی که در آن، فاصله کوتاه میان پاییز و زمستان با خواندن چند صفحه کتاب معنا مییابد و سنت دیرینه کتابخوانی در کنار خانواده جان تازهای میگیرد. معرفی و مطالعه کتابهایی که به آیینهای کهن پرداختهاند، گامی مؤثر در پاسداشت فرهنگ ایرانی و انتقال آن به نسلهای آینده است؛ فرهنگی که کتاب، همواره یکی از ارکان اصلی آن بوده است.
نظر شما