خبرگزاری شبستان- استان گلستان، ربابه کابلی؛ شب یلدا یا «شب چله» یکی از کهنترین آیینهای ایرانی است که ریشه در باورهای اسطورهای، دینی و فرهنگی ایرانیان دارد؛ شبی که در آن، تاریکی به اوج میرسد و نوید تولد نور و روشنایی داده میشود. این آیین کهن در استان گلستان و بهویژه شهر گرگان (استرآباد)، با جلوههایی خاص، بومی و عمیقاً معناگرا برگزار میشود.

بر اساس پژوهشهای فرهنگی، واژه «یلدا» از زبان سریانی گرفته شده و به معنای میلاد و تولد است؛ تولد نیکی، دوستی و وفاداری. در تقویم باستانی ایران، ماه «دی» به نام «دادار» یعنی آفریننده جهان خوانده میشد و حکیم عمر خیام نیشابوری از آن با عنوان «ماه سخت» یاد کرده است؛ ماهی که طبیعت در سکون و انسان در آزمون صبر قرار میگیرد.
در باور پیشینیان، شب چله زمانی نحس تلقی میشد، چرا که سیاهی بر سپیدی غلبه داشت. از همین رو، مردم با گردهم آمدن، روشن کردن آتش، نقل حکایت و مَثَل، شادی و همنشینی تلاش میکردند تا این شب را با امید و روشنایی به صبح برسانند. این آیین از زمان داریوش یکم در گاهشمار ایرانی ثبت شده و در سال ۱۳۸۸ نیز بهعنوان میراث معنوی ایران به ثبت رسیده است.

سفره یلدا؛ نماد برکت، تندرستی و تعادل
در فرهنگ ایرانی، سفره شب چله تنها مجموعهای از خوراکیها نیست، بلکه نمادی از برکت فصول، باروری، تندرستی و تعادل مزاج است. استفاده از میوههایی چون هندوانه و انار بهعنوان نماد باروری، و خوراکیهایی با رنگ گرم مانند لبو، خرمالو، کشمش، سنجد و کنجد بوداده، یادآور خورشید، آتش و انرژی حیاتبخش است. پیشینیان بر این باور بودند که خواص خوراکیهای یلدا، تا سال بعد در بدن باقی میماند.
کرسی، قصه و حافظ؛ قلب تپنده شب چله
در شب چله، احترام به سالمندان جایگاهی ویژه داشت. پدربزرگها و مادربزرگها زیر کرسی مینشستند و با قصهگویی، نقل اندازی و روایت داستانهای آموزنده، پیوند نسلها را محکمتر میکردند. پس از آن، نوبت به تفال به دیوان حافظمیرسید؛ آیینی که هنوز هم در بسیاری از خانهها زنده است.

شب چله در گرگان؛ آیینی با طعم بومی
اما شب چله در گرگانِ استرآباد، رنگ و بویی کاملاً بومی دارد. در کنار آیینهای مشترک ایرانی، خوراکیها و رسوم محلی جایگاه ویژهای در این شب دارند. خوراکیهایی چون؛
مارمُرده؛ ترکیبی از برنج، گردو، شکر و کنجد
پُشتزیگ؛ شیرینی سنتی تهیهشده از کنجد، شکر قوامآمده و گردوی ساییده

کوکو بیرینجی؛ کلوچهای از برنج، شکر و آرد
اَفشِلِه؛ شربتی از آب نارنج و شکر
کدوحلوایی و هویج زرد پخته، به دلیل رنگ و خاصیت گرمابخش
از دیگر آیینهای خاص گرگان، مراسم «ذغالشوران» در ابتدای پاییز بود؛ آیینی هوشمندانه برای آمادهسازی ذغال کرسی، بهمنظور حفظ سلامت خانوادهها در زمستانهای سرد.
بازی، همخوانی و شادی جمعی
شب چله در گرگان با بازیها و همخوانیهای محلی مانند «اَتِکَل توتِه بِکَل» و شعرخوانیهای جمعی همراه بود؛ آیینهایی که شب را تا سپیدهدم زنده و پرنشاط نگه میداشت.

یلدا؛ میراثی برای امروز
کارشناسان فرهنگی معتقدند آیینهایی چون شب یلدا، بهویژه با روایتهای بومی مانند آنچه در گرگان جریان دارد، نقش مهمی در تقویت هویت فرهنگی، صلهرحم، امید اجتماعی و انتقال میراث ناملموس به نسل جوان ایفا میکند.
شب چله، نه فقط بلندترین شب سال، بلکه بلندترین روایت همدلی، نور و زندگی در فرهنگ ایرانی است؛ روایتی که در گرگان، همچنان گرم و زنده نفس میکشد.
نظر شما