نرگس شیراز و هوای شاعرانه؛ اقدام فرهنگی دختران مسجدی در تکریم مادران

گاهی بزرگداشت یک مناسبت، در سکوت خیابان معنا پیدا می‌کند؛ آن‌جا که دختران نوجوان مسجد علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) با هزار شاخه نرگس‌ خوش‌بو، قدردانی را به مادران شهر هدیه دادند.

خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| باران که بند آمد، محله هنوز خیس بود و هوا بوی زمستانِ تازه‌رسیده می‌داد. سکوت عصرگاهی خیابان با رفت‌وآمد معمول رهگذران می‌گذشت که ناگهان رنگ و عطر، معادله را به‌هم زد. از دل مسجد علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، موجی آرام از نرگس‌های سپید بود که قدم به کوچه گذاشت. گل‌ها قبل از آدم‌ها دیده می‌شدند و عطرشان زودتر از هر سلامی، دل‌ها را خبر می‌کرد که اتفاقی متفاوت در راه است.

این‌بار مسجد تصمیم گرفته بود حضورش را در پیاده‌روها معنا کند؛ آنجا که زندگی جریان دارد و مادران، بی‌هیاهو بار خانه و روزگار را بر دوش می‌کشند. دختران نوجوان مسجد، با چادرهایی که بوی عطر گل می‌داد و دست‌هایی که شاخه‌های نرگس را محکم اما با احترام نگه داشته بودند، آمده بودند تا مناسبت را از قاب مراسم‌های رسمی بیرون بکشند و به متن زندگی ببرند.

هیچ شعاری در کار نبود. هیچ تریبونی هم نصب نشده بود. فقط گل بود و نگاه‌هایی که وقتی نرگس را می‌گرفتند، لحظه‌ای مکث می‌کردند؛ مکثی کوتاه اما پرمعنا. انگار خیابان برای چند دقیقه از شتاب افتاده بود تا یادش بیاید زن، مادر و مهر، هنوز هم می‌توانند بی‌سر و صدا محور شادی یک شهر شوند. 

تصمیمی ساده، نگاهی تربیتی

سلطانی، مربی و مسئول واحد خواهران مسجد، کمی عقب‌تر ایستاده بود و نگاهش رفت‌وآمد دخترها را دنبال می‌کرد؛ نگاهی آمیخته به دغدغه و رضایت. می‌گوید: «خواستیم کاری کنیم که دخترها یاد بگیرند مناسبت‌های مذهبی را لازم نیست حتماً در سالن و یا محیط مذهبی برگزار کرد. می‌شود شادی ولادت حضرت زهرا(س) را آورد وسط کوچه، کنار همان مادرهایی که شاید کمتر دیده می‌شوند اما ستون هر خانه‌اند.»

نرگس شیراز و هوای شاعرانه؛ اقدام فرهنگی دختران مسجدی در تکریم مادران

انتخاب مادران به‌عنوان مخاطب اصلی این برنامه، انتخابی تصادفی نبود. در بسیاری از مناسبت‌ها، زنان و مادران بیش از آنکه مورد خطاب مستقیم قرار بگیرند، در حاشیه تقدیرها قرار می‌گیرند؛ همان‌هایی که بار اصلی تربیت، صبوری و پایداری خانواده را بر دوش دارند. این‌بار اما دختران مسجد، مستقیم به سراغ آنان رفتند؛ بی‌واسطه، بی‌عنوان و بی‌تشریفات، درست همان‌طور که نقش مادری در زندگی جاری است.

اگر می‌خواستیم همه را بیاوریم مسجد، شاید خیلی‌ها نمی‌آمدند. اما وقتی مسجد به سراغ مردم می‌رود، دیوارها فرو می‌ریزد. این تجربه برای دخترها هم تربیتی است؛ یاد می‌گیرند کار فرهنگی یعنی دیدن مردم، شنیدنشان و احترام‌گذاشتن به نقششان.

هزار شاخه گل، هزار گفت‌وگوی کوتاه

حرکت ساده بود اما حساب‌شده. یک هزار شاخه نرگس، برای هدیه‌دادن به بانوان و البته دختران شیرازی؛ بی‌پلاکارد، بی‌بلندگو و بی‌دعوت رسمی. دختران، دوتا دوتا در محله پخش شدند و هر شاخه گل، بهانه‌ای شد برای یک تبریک کوتاه، یک لبخند و گاهی چند کلمه صمیمی.

بعضی از مادران ابتدا متعجب بودند، بعضی لبخند می‌زدند و بعضی بی‌اختیار گل را بو می‌کردند؛ انگار نرگس‌ها چیزی فراتر از تبریک، به دستشان می‌دادند.

صحنه‌هایی که در طول این توزیع شکل گرفت، گویای نوعی گفت‌وگوی نسلی خاموش بود. نوجوانی که گل را با کمی خجالت تعارف می‌کرد و مادری که با نگاهی مهربان تشکر می‌کرد؛ دو نسل، دو تجربه زیسته و یک نقطه مشترک. این مواجهه کوتاه، برای هر دو طرف معنا داشت؛ هم برای دختری که مفهوم احترام را تمرین می‌کرد و هم برای مادری که دیده می‌شد.

کار فرهنگی بدون واسطه

سلطانی معتقد است همین «بی‌واسطه بودن» نقطه قوت برنامه بوده است. به گفته او «اگر می‌خواستیم همه را بیاوریم مسجد، شاید خیلی‌ها نمی‌آمدند. اما وقتی مسجد به سراغ مردم می‌رود، دیوارها فرو می‌ریزد. این تجربه برای دخترها هم تربیتی است؛ یاد می‌گیرند کار فرهنگی یعنی دیدن مردم، شنیدنشان و احترام‌گذاشتن به نقششان.»

نرگس شیراز و هوای شاعرانه؛ اقدام فرهنگی دختران مسجدی در تکریم مادران

او در ادامه صحبت‌هایش تأکید می‌کند که چنین برنامه‌هایی مکمل آموزش‌های درون مسجد است: «ما در کلاس‌ها درباره احترام به مادر، جایگاه زن و سیره حضرت زهرا(س) صحبت می‌کنیم، اما این‌ها وقتی ماندگار می‌شود که به عمل برسد. این توزیع گل، یک درس عملی بود؛ دختری که امروز گل داد، فردا مادر بهتری خواهد بود.»

در نگاه اول، هزار شاخه گل شاید یک حرکت نمادین به نظر برسد، اما اثر واقعی آن در همان لحظه‌های کوتاه شکل گرفت؛ لحظه‌ای که لبخند روی صورت رهگذری نشست یا مکثی کوتاه در شلوغی روز ایجاد شد. این همان جایی است که کار فرهنگی، بدون هزینه‌های سنگین و برنامه‌ریزی پیچیده، اثر خود را می‌گذارد.

تمرینی برای زیستن اجتماعی

در نگاه اول، هزار شاخه گل شاید یک حرکت نمادین به نظر برسد، اما اثر واقعی آن در همان لحظه‌های کوتاه شکل گرفت؛ لحظه‌ای که لبخند روی صورت رهگذری نشست یا مکثی کوتاه در شلوغی روز ایجاد شد. این همان جایی است که کار فرهنگی، بدون هزینه‌های سنگین و برنامه‌ریزی پیچیده، اثر خود را می‌گذارد.

در لایه‌ای عمیق‌تر، این حرکت را می‌توان تمرینی اجتماعی برای نسل نوجوان دانست؛ نسلی که بیشتر در معرض تصویرهای مجازی از مناسبت‌هاست. اینجا اما مناسبت لمس می‌شد: بوی گل، نگاه مادر، صدای تبریک. مسجد، به نقطه شروع یک کنش اجتماعی تبدیل شد؛ کنشی که هم هویت دینی داشت و هم زبانش ساده و قابل فهم بود.

رد عطری که ماند

آنچه این اقدام را متمایز می‌کند، نقش مسجد به‌عنوان یک پایگاه زنده اجتماعی است، نه صرفاً مکانی آیینی. مسجد علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) با این حرکت نشان داد که می‌تواند حلقه اتصال نسل نوجوان با محله باشد؛ جایی که دین، اخلاق و مسئولیت اجتماعی در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

نرگس شیراز و هوای شاعرانه؛ اقدام فرهنگی دختران مسجدی در تکریم مادران

در پایان عصر، وقتی شاخه‌های نرگس یکی‌یکی از دست دخترها کم شد، خیابان آرام‌تر به نظر می‌رسید؛ اما رد عطر گل هنوز مانده بود. شاید همین رد ناپیدا، مهم‌ترین دستاورد برنامه بود؛ یادآوری این‌که می‌شود از دل مسجد، کاری کوچک اما ماندگار به شهر هدیه داد؛ کاری که با احترام و مهر حرف می‌زند.

این برنامه با تاریک‌شدن هوا به پایان رسید، اما برای دختران مسجد و مادرانی که نرگس به دست به خانه برگشتند، چیزی باقی ماند که به‌سادگی فراموش نمی‌شود. شاید سال‌ها بعد، یکی از همین دخترها، در نقش یک مادر، هنوز عطر نرگسی را به یاد بیاورد که روزی در کوچه‌های محله پخش شد؛ عطری که از مسجد آغاز شد و در دل شهر نشست.

کد خبر 1856851

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha