سنگردار سنّت در طوفان‌های سیاسی اجتماعی؛ مروری بر دغدغه‌های سیاسی اجتماعی آیت‌الله صافی گلپایگانی

حجت‌الاسلام و المسلمین اکبری شاهرودی با اشاره به ابعاد شخصیتی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی گفت: ایشان نه سیاسی‌کار، بلکه فقیه سیاست‌شناس بودند؛ دغدغه‌شان حفظ هویت اسلامی جامعه بود، نه کسب موضع جناحی.

به گزارش خبرگزاری شبستان از استان قم، ۲۹جمادی الثانی مصادف است با سالروز ارتحال مرجع عالیقدر آیت الله صافی گلپایگانی. به مناسبت چهارمین سالگرد ارتحال مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی (قدس‌سره)، گفتگویی انجام داده‌ایم با حجت‌الاسلام و المسلمین استاد محسن اکبری شاهرودی، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم و از نزدیکان و ملازمان آن عالم ربانی. بررسی نگاه ایشان به انتخابات، روابط خارجی، و منزلت حوزه از زبان کسی که بیش از پنج هزار روز، عصرها را در محضرشان تلمذ کرده است، می‌تواند دریچه‌ای از معرفت شخصیت سیاسی اجتماعی آن مرجع فقید به روی ما بگشاید.

حجت‌الاسلام والمسلمین استاد محسن اکبری شاهرودی، در گفتگو با خبرگزاری شبستان در استان قم، با تسلیت چهارمین سالگرد ارتحال مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی قدس سره گفت: ایشان نه سیاسی‌کار، بلکه فقیه سیاست‌شناس بودند؛ دغدغه‌شان حفظ هویت اسلامی جامعه بود، نه کسب موضع جناحی.

با عرض تسلیت به مناسبت چهارمین سالگرد ارتحال مرجع فقید شیعه؛ از اینکه وقت ارزشمندتان را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم. شما پانزده سال توفیق همراهی روزانه با آیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی (ره) را داشتید. می‌خواهیم این گفت‌وگو را بر محور مسائل سیاسی و اجتماعی که همواره دغدغه اصلی ایشان بود، متمرکز کنیم. بفرمایید وجه تمایز دغدغه‌های سیاسی ایشان چه بود؟

حدود پانزده سال بود که هر روز عصر، زانوی ادب در برابر فقیهی عظیم‌الشأن و مرجعی فانی در ولایت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) می‌زدم و البته قدردان آن ایام نبودم و آن طور که باید، استفاده نکردم.

اما نسبت به پرسش شما باید عرض کنم که وجه تمایز اصلی مرحوم آقا این بود که ایشان نماد و نماینده تام و تمام تفکّر «سنت» در حوزه بودند و با «مصلحت‌اندیشی» به‌معنای رایج در سیاست، میانه چندانی نداشتند، چه رسد به «روشن‌فکری دینی». دغدغه اصلی ایشان، منفعت برای دین بود. ایشان معیار سنجش همه امور، حتی مسائل سیاسی، را تقویت دین و اعتقادات مردم قرار می‌دادند؛ به همین دلیل بود که همواره اصرار داشتند هر فردی، هر مطلبی را که می‌خواست بر زبان بیاورد، با خود به نتیجه آن در تقویت دین و اعتقادات مردم بیندیشد، اگر تقویت کننده بود سخن بگوید. این نگاه ایشان در مسائل جاری سیاسی اجتماعی بود. ایشان نه سیاسی‌کار، بلکه فقیه سیاست‌شناس بودند؛ دغدغه‌شان حفظ هویت اسلامی جامعه بود، نه کسب موضع جناحی.

با این نگاه، چگونه می‌توان جایگاه ایشان را در طیف‌های سیاسی تعریف کرد؟

این یکی از نکات کلیدی است که باید به درستی تبیین شود. مرحوم آقا به هیچ شخص سیاسی، نمره بیست یا صفر نمی‌دادند؛ بلکه موردی و طبق مواضع نمره و امتیاز می‌دادند. اصلاً معیار ایشان، جناح‌بندی‌های رایج نبود. در قضیه اهانت به ایشان، دیدید که چگونه اصلاح‌طلبان، اصول‌گرایان و همه جناح‌ها در دفاع از ایشان وارد شدند. دلیلش هم این بود که همگان، تنها چیزی که در وجود ایشان نمی دیدند، هوای نفس بود. کارهای ایشان را کارهایی الهی می دانستند.

آقا در عین حال که به شدت مدافع نظام اسلامی و از ارکان آن بودند، همان‌طور در نقد مسئولان هر جا که شرعا لازم می دیدند ساکت نمی نشستند. از این‌رو نمی‌توان ایشان را در جبهه‌های سیاسی قرار داد. ایشان در دفاع از دین و نظام مقدس اسلامی، مستقل عمل می‌کردند و این استقلال، مورد تأیید امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری بود.

نقدهای معظم له به شخصیت های فکری، ریشه در همان نگاه سنتی و دفاع از مبانی اصیل اسلامی داشت.  روش ایشان در برخورد با مخالفان فکری، مبتنی بر نصیحت بود. ایشان فردی نبودند که کسی را مطلقاً سیاه ببینند؛ بلکه هر جا موضعی را در خلاف دین می‌دیدند، وارد می‌شدند. صراحت در بیان مواضع سنتی آقا، حتی باعث شد ایشان ترجیح دهند دبیری شورای نگهبان را پس از کش و قوس هایی رها کرده و به قم بازگردند.

درباره نقش ایشان در دوران پس از انقلاب، به‌ویژه در تدوین قانون اساسی و جایگاهشان در شورای نگهبان، چه نکته برجسته‌ای وجود دارد که مردم کمتر بدانند؟

نقش ایشان در تدوین قانون اساسی بسیار محوری بود. از مهمترین پیش‌نویس‌های قانون اساسی، نوشته ایشان است که بحث مفصلی دارد. نکاتی که ایشان در آن پیش‌نویس آوردند، امروز کمبودشان احساس می‌شود. بنظرم باید گروهی از نخبگان، آن پیش‌نویس‌های علما را دوباره به جهت بازبینی برخی موارد قانون اساسی بررسی کنند.

در مورد شورای نگهبان، مرحوم آیت‌الله مؤمن (رحمه الله) نکته‌ای به بنده فرمودند که دقیقاً نشان‌دهنده اهمیت حضور آیت‌الله العظمی صافی در شورا بود. ایشان فرمودند: زمانی که آیت‌الله صافی در شورای نگهبان بودند، علما، مراجع، حوزه‌ها و مردم متدین دلشان قرص بود که هیچ قانونی خلاف شرع تصویب نمی‌شود و از این فیلتر نمی‌گذرد. مرحوم امام (ره) با تدبیر، ایشان را با وجود مخالفت‌ها، به دبیری آنجا منصوب کردند چون می‌دانستند ایشان هم مسلّط بر فقه جواهری و سنتی و هم دارای تصلب در عقیده و صفت شجاعت بودند.

مرجعیت ایشان، با دغدغه‌های اجتماعی همراه بود؛ مانند مسائل اقتصادی و معیشت مردم. کمی در این‌باره بفرمایید؟

بله، واقعاً دغدغه مردم، در رأس تمام دغدغه‌های ایشان بود. بسیاری از اوقات که عصرها طبق معمول خدمتشان می رسیدم می‌فرمودند که دیشب از غصّه مردم و رنج و سختی‌هایی که دارند، خوابم نبرد.

ایشان همواره مسئولان و صاحبان مال و ثروت را به کمک و دستگیری از مردم و محرومان فرا می‌خواندند. همواره شعر عربی معروفی را برای صاحبان مقام می‌خواندند که مضمونش این بود: اگر انسان به خیرش امیدی نباشد و گرهی از کار مردم باز نکند، زندگی و مرگش برابر است و حتی چیزهای پست هم سودمندتر از زندگی چنین فردی است.

با توجه به تأکید ایشان بر سنت، دیدگاه ایشان در باب استقلال حوزه علمیه چگونه بود؟ آیا این استقلال را در تعامل با ساختارهای حکومتی، سد راه می‌دیدند؟

این شاید یکی از مهم‌ترین پرچم‌هایی بود که ایشان برافراشته نگه داشتند. مرحوم آقا پرچمدار استقلال مالی، سیاسی، اجتماعی، فکری و استقلال در مباحث حوزوی بودند و همواره می‌فرمودند که حوزه باید مستقل بماند.

ایشان محکم در دفاع از نظام می ایستادند، اما معتقد بودند که برای حفظ عمق و اصالت دین، حوزه نباید وابسته به دولت‌ها شود. این دفاع از استقلال، نه به معنای ستیز، بلکه به معنای حفظ سلامت فکری و اصالت مکتب بود، همان روشی که استاد بزرگشان، آیت‌الله العظمی بروجردی (ره) نیز دنبال می‌کردند.

و سخن آخر؟

باتشکر از شما و این خبرگزاری وزین، امیدوارم سیره علمی و عملی آن مرجع فرزانه روشنگر راه سیر و سلوک دینی اجتماعی جوانان باشد و همگان بتوانند این طریق پر خطر را با اقتدا به این سیره با سلامت بپیمایند.

کد خبر 1856682

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha