دانشگاه، جزیره نیست؛ یگانگی دانش، هویت واقعی دانشگاه است

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مراسم هفته پژوهش در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی با تأکید بر این نکته گفت: دانشگاه، جزیره نیست؛ یگانگی دانش، هویت واقعی آن است.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از شورای عالی انقلاب فرهنگی، حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، در مراسم تقدیر از پژوهشگران برتر نمایشگاه توانمندی‌ها و دستاوردهای پژوهشی-فناوری که امروز در دانشکده مهندسی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی برگزار شد، با گرامیداشت یاد شهدا از شهدای راه انقلاب اسلامی تا شهدای فناوری و دانش، با اشاره به نام نامدار این دانشگاه، یعنی «خواجه نصیرالدین طوسی»، تأکید کرد که واژه «حکیم» در مورد چنین شخصیت‌هایی مانند فردوسی، رودکی، سنایی و البته خواجه نصیر تنها نشانه‌ای از دانش نیست، بلکه نمادی از وحدت علم و عرفان، عقل و وحی، دانش و اخلاق است.
وی ادامه داد: چرا به خواجه نصیر «حکیم» می‌گفتند؟ چون او تنها دانشمند نبود، بلکه فقیه، فیلسوف، متکلم، عارف، منجم، ریاضیدان، طبیب و استاد البشر بود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به احترامی که بزرگانی چون علامه حسن‌زاده آملی و آیت‌الله انصاری شیرازی به خواجه نصیر داشتند، گفت: علامه حسن‌زاده آملی می‌فرمودند: هر بار که به رصدخانه مراغه می‌رفتم، پابرهنه بر زمین قدم می‌گذاشتم، زیرا جایی است که خواجه نصیر دانش و حکمت را برای بشریت آباد کرد.
وی ضمن اشاره به شاگرد برجسته خواجه نصیر، قطب‌الدین شیرازی که ریاست بیمارستان شیراز را بر عهده داشت، گفت: قطب‌الدین شیرازی در «تحفه سعدیه» اعتراف می‌کند که ابهاماتش از قانون ابن‌سینا تنها با آموزش خواجه نصیر برطرف شد. این نشان می‌دهد که خواجه نصیر، استاد استادان بود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با اشاره به کتاب «زیج ایلخانی» خواجه نصیر، تفاوت علم هیئت و نجوم در گذشته را تبیین کرد و بر این نکته تأکید داشت که خواجه نصیر با محاسبات دقیق ریاضی و روش علمی، مرزهای دانش نجوم و نجوم‌شناسی را توسعه داد و همزمان در حوزه‌های دیگر—از طب تا فقه آثاری جاودانه از خود به جای گذاشت.
حجت‌الاسلام و المسلمین خسروپناه در ادامه سخنرانی خود، با اشاره به تحولات تاریخی و نقش خواجه نصیرالدین طوسی در بحران‌های دوران مغولی، گفت:  در فرهنگ قدیم، علم هیئت و نجوم دو حوزه مجزا بودند. هیئت که شاخه‌ای از ریاضیات به شمار می‌رفت به محاسبه حرکت اجرام آسمانی، فواصل سیارات و موقعیت‌های نجومی می‌پرداخت، در حالی که نجوم، ارتباط آن تحولات آسمانی با وقایع زمینی مانند خوش‌یمن یا نحوس بودن زمان‌ها را بررسی می‌کرد. این دو علم، هرچند مرتبط، از هم جدا بودند.
وی سپس به وضعیت تاریخی ایران در زمان حمله مغول‌ها پرداخت و توضیح داد: وقتی هلاکو خان با لشکری ویرانگر به ایران آمد، هر شهری که می‌گرفت، آتش می‌زد؛ عالمان را می‌کشت، زن و بچه‌ها را قتل‌عام می‌کرد، و فرهنگ و تمدن را از بین می‌برد. در این میان، خواجه نصیرالدین طوسی که در قلعه الموت و تحت سلطه اسماعیلیه بود، درد و رنج‌های بسیاری کشید. این دردها را خودش در شرح اشارات ابن سینا بازتاب داده است.
استاد خسروپناه افزود: «هلاکو وقتی الموت را تسخیر کرد قلعه‌ای که قرن‌ها در برابر هر حمله‌ای مقاومت کرده بود، از بین برد، اما خواجه نصیر را نکشت، چون مغول‌ها که از ریاضیات و منطق خبری نداشتند، فکر می‌کردند خواجه نصیر می‌داند چه زمانی برای جنگ مناسب است و چه زمانی نحس. آن‌ها از او به عنوان منجم دربار استفاده کرد. خواجه نصیر، با وجود این شرایط سخت، از این فرصت به‌ظاهر تلخ، استفاده هوشمندانه‌ای کرد. به هلاکو گفت: شما ما را نکشید، اما من شرطی دارم: هر منطقه‌ای که فتح می‌کنید، ویران نکنید و مردم را تحریم نکنید. این شرط، هم دفاع از جان مردم بود و هم ایجاد فضایی برای احیای علم و فرهنگ.
وی ادامه داد: با این پشتوانه، خواجه نصیر در مراغه که آن زمان مرکزی علمی بود، رصدخانه‌ای بنا نهاد که یکی از بزرگ‌ترین رصدخانه‌های جهان اسلام بود. کتابخانه‌ای با هزاران جلد اثر علمی در آن جمع‌آوری شد. امروز وقتی کسی با نرم‌افزارهای پیشرفته محاسبات نجومی خواجه نصیر را مقایسه می‌کند، متعجب می‌شود که چقدر دقیق بوده است،گویی یک کامپیوتر در اختیار داشت.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با اشاره به همه‌جانبه بودن خواجه نصیر، گفت: خواجه نصیر در فلسفه نه مقلّد ابن سینا بود و نه شیخ اشراق؛ بلکه خودش مکتبی نو ایجاد کرد. در «شرح اشارات»، گاهی از ابن سینا استفاده می‌کند، گاهی از شیخ اشراق، اما تمام آن را با ذوق و عقل خود بافته است. در منطق، کتاب «اساس الاقتباس» اثری بی‌نظیر است. در کلام، «تجرید العقاید» چنان عمیق و فشرده است که علامه حلّی شرحی چند جلدی بر آن نوشت.
وی همچنین به ابعاد عرفانی و اخلاقی خواجه نصیر اشاره کرد: در عرفان، خواجه نصیر دو اثر جاودانه دارد: «آغاز و انجام» و «اوصاف الاشراف». اما جالب‌تر از همه، کتاب «اخلاق ناصری» است، اثری در حکمت عملی که برای ناصرالدین محتشم، یکی از امرای اسماعیلی، نوشته شد. متاسفانه برخی امروزه بدون درک شرایط تاریخی، می‌گویند: چطور یک فقیه چنین کتابی نوشته؟ در حالی که خواجه نصیر در آن محیط، سعی داشت آداب و اخلاق را حتی در میان کسانی که مشروب می‌خوردند، احیا کند.
استاد خسروپناه با نگاهی به جایگاه خواجه نصیر در تاریخ فکر اسلامی، خاطرنشان کرد: خواجه نصیر، هم حکمت نظری را از طبیعیات، ریاضیات، هیئت و منطق پوشش داد و هم به حکمت عملی وارد شد: پزشکی، سیاست، اخلاق و حتی مدیریت. شاگردانی همچون قطب‌الدین شیرازی، علامه حلّی و بسیاری دیگر، گواه این عظمت هستند.
وی بیان کرد: «امروز، در دانشگاهی که نام خواجه نصیر بر آن نهاده شده، وظیفه ما این است که روح وحدت علم و اخلاق، عقل و وحی، دانش و مسئولیت اجتماعی را زنده نگاه داریم. خواجه نصیر الگویی است نه فقط برای دانشمندی، بلکه برای انسانیت.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: دانشگاه صنعتی خواجه نصیر، با داشتن دانشکده‌های علوم پایه (ریاضی، فیزیک، شیمی) و دانشکده‌های کاربردی (هوافضا، عمران، مواد) در مسیر حکمت نظری و عملی حرکت می‌کند. اما نکته کلیدی این است: این دانش‌ها باید در یک بافتِ هماهنگ و درهم‌تنیده قرار گیرند. اگر هر دانشکده جزیره‌ای جدا از دیگری باشد، دیگر «دانشگاه»، دانشگاه نیست.
وی تصریح کرد که منظورش از این هماهنگی، الزامی به ایجاد دانشکده‌های فلسفه نیست: من نمی‌گویم بروید دانشکده فلسفه بسازید. من می‌گویم: هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی باید در همه دانشکده‌ها حتی در کلاس‌های ریاضی یا آزمایشگاه‌های شیمی، حضور داشته باشند. چگونه ممکن است کسی فیزیک‌دان باشد اما بی‌تفکر؟ یا مهندس باشد اما از پرسش‌های بنیادینِ وجود بی‌خبر؟ خواجه نصیر همین بود: فیلسوفی که رصدخانه می‌ساخت، منجمی که در فقه فتوا می‌داد، و حکیمی که با عشق نه قرارداد به سوی حقیقت حرکت می‌کرد.
وی با اشاره به روحیه خواجه نصیر در شب‌های رصد، گفت: خواجه نصیر نیمه‌شب از خواب برمی‌خاست، به آسمان نگاه می‌کرد و می‌گفت: در حالی که پادشاهان در لذت‌اند، من در کیفِ حل مسائل علمی غوطه‌ورم. این، روح حکمت است: ارتباطِ عمق‌آمیز بین اندیشه و عمل، دانش و اخلاق، فرد و جامعه.
در پایان، حجت‌الاسلام خسروپناه با تشکر از ریاست دانشگاه و اساتیدی که دغدغه کار کاربردی و پاسخگویی به نیازهای جامعه را دارند»، گفت: حکمت، وحدتِ عمل و اندیشه است. مهندسی که از فلسفه بی‌بهره باشد، ناقص است. پزشکی که از اخلاق جدا باشد، خطرناک است. دانشمندی که آخرت را فراموش کند، گمراه است. امیدوارم دانشگاه خواجه نصیر در آستانه راه‌اندازی پارک علم و فناوری و گسترش مراکز نوآوری همچنان از این روح حکمت الهام بگیرد و دانشجویانی پرورش دهد که نه تنها مهارت دارند، بلکه خِرد و اخلاق هم دارند.
 

کد خبر 1855965

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha