خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| در حیاط بسیاری از خانهها، صدای توپ و دویدن کودکان سالهاست که کمتر شنیده میشود. عصر دیجیتال آرام و بیصدا از درِ خانهها وارد شد و حالا در اتاقها تخت حکومت میکند؛ از بازیهای آنلاین تا شبکههای اجتماعی، دنیایی که هرچند جذاب و گریزناپذیر است، اما کودکان را بیش از هر زمان دیگری «نشسته» و «منزوی» کرده است. والدین نگراناند، کارشناسان هشدار میدهند و مربیان فرهنگی بهدنبال راهیاند تا از این سکونِ پنهان، کودکان را دوباره به میدان بازی و تحرک بازگردانند.
در برخی مساجد، برای پاسخ به این نیاز، گیمنتهای کوچک راه افتاده است؛ فضایی که اگرچه توانسته بخشی از نوجوانان را جذب کند، اما منتقدانی هم دارد که میگویند این راهحل، بیش از آنکه تربیتمحور باشد، نوعی همراهی بیبرنامه با جریان فضای مجازی است.
در دل همین نگرانیها، نگاهها بار دیگر به سمت نهادهایی برگشته که روزگاری نهچندان دور، مرکز جنبوجوش و زندگی جمعی کودکان و نوجوانان بودند؛ از حیاط مدرسه تا زمینهای خاکی محله و البته مسجد. اما مسجدِ امروز با مسجدِ دیروز تفاوت کرده است. بچههایی که زمانی با توپ پلاستیکی یا بازیهای گروهی عصرشان را میگذراندند، حالا بیشتر با گوشی و تبلت عجین شدهاند؛ و همین تغییر، مدیران فرهنگی مساجد را هم در برابر پرسشی جدی قرار داده است: چگونه میتوان نوجوانی که جهانش پشت یک صفحه نورانی خلاصه شده را بار دیگر به محیط واقعی بازی و تعامل بازگرداند؟
در برخی مساجد، برای پاسخ به این نیاز، گیمنتهای کوچک راه افتاده است؛ فضایی که اگرچه توانسته بخشی از نوجوانان را جذب کند، اما منتقدانی هم دارد که میگویند این راهحل، بیش از آنکه تربیتمحور باشد، نوعی همراهی بیبرنامه با جریان فضای مجازی است. بااینحال این حقیقت روشن است که مسجد نمیتواند از نوجوانها فاصله بگیرد. باید آنها را شناخت، باید فهمید چه چیز برایشان جذاب است و باید میان نیازهای نسل جدید و رسالت تربیتی مسجد تعادلی دوباره ساخت.
در همین مسیرِ آزمون و خطا، برخی مساجد از زاویهای دیگر وارد شدهاند؛ نه با رقابت با دنیای دیجیتال، با یادآوری تجربههایی که زمانی شادی و تحرک را در محلهها زنده میکرد. بازیهای محلی و سنتی—از کلیسهبازی تا هفتسنگ و وسطی—بازیهایی که سالها کنار گذاشته شدند و رنگ فراموشی گرفتند، حالا در برخی نقاط دوباره جان میگیرند. تجربههایی کوچک اما الهامبخش که نشان میدهد کودکان، اگر فرصت تحرک و بازی واقعی داشته باشند، هنوز هم با تمام وجود به آن دل میبندند.

گیمنت در مسجد؛ فرصت یا انحراف از رسالت؟
مساجد نیز از جریان دیجیتال بینصیب نماندهاند؛ بسیاری از آنها برای جذب نوجوانان فضایی به نام گیمنت مسجد ایجاد کردهاند. اقدامی که بهگفته برخی فعالان فرهنگی، اگرچه «غیرضروری» بهنظر نمیرسد، اما در صورت نبود سیاست تربیتی روشن، میتواند مساجد را از هویت اصلی خود دور کند.
هویت مسجد باید بر پایه «تحرک، مشارکت و تربیت دینی و اجتماعی» استوار بماند؛ حوزههایی که بازیهای نشسته و دیجیتال در بهترین حالت تنها بخشی از آن را پوشش میدهند.
اسماعیلی مدیر یک کانون فرهنگی میگوید: «اگر این فضا قرار باشد فقط نسخه کوچکتری از گیمنتهای تجاری باشد، قطعاً ماجرا بیهدف میشود. اما اگر کنار آن فعالیتهای گروهی، مهارتی و بازیهای سالم و سنتی قرار گیرد، میتوان از همین ابزار دیجیتال برای جذب و تربیت کمک گرفت.»
با این حال، او تأکید میکند که هویت مسجد باید بر پایه «تحرک، مشارکت و تربیت دینی و اجتماعی» استوار بماند؛ حوزههایی که بازیهای نشسته و دیجیتال در بهترین حالت تنها بخشی از آن را پوشش میدهند.
بازگشت بازیهای محلی؛ تجربهای که جواب داد
در میان این نگرانیها و پرسشها، برخی مساجد رویکرد دیگری را آزمودهاند و آن بازگرداندن بازیهای سنتی و بومی به میان بچهها بوده است. نمونه موفق آن در روستای سنگچارک داراب اتفاق افتاده است؛ جایی که کانون فرهنگی–هنری «ساجدین» به احیای بازی محلی قدیمی «کلیسهبازی» پرداخته و بهگفته مدیر این کانون، نتیجه فراتر از انتظار بوده است.
او میگوید: «کلیسهبازی علاوه بر یک سرگرمی؛ بچهها را وادار میکند حرکت کنند، با هم همکاری کنند، تصمیم بگیرند و رقابت سالم را تجربه کنند. این بازی بخشی از فرهنگ ماست و وقتی بچهها آن را انجام میدهند، انگار یک میراث کوچک دوباره جان میگیرد.»

دنیای واقعی جذابتر از بازیهای آنلاین
برای تأیید همین حرف کافی است پای صحبت خود بچهها بنشینیم. یکی از نوجوانان فعال مسجد میگوید: «بازی گوشی درست است که هیجان دارد، اما بعد از مدتی خستهکننده میشود. ولی وقتی کنار دوستانم بازی میکنم، انگار انرژیام تمام نمیشود. هم سرگرمی است، هم حرکت میکنیم و هم رقابت داریم.»
«بدن و ذهن کودک برای حرکت ساخته شده، نه نشستنهای طولانی و خیره ماندن به صفحه. بازیهای سنتی سه کار مهم انجام میدهند: تمرین تحرک، تقویت مهارتهای اجتماعی و تقویت خلاقیت. اگر مسجد بتواند این سهگانه را احیا کند، عملاً بخشی از رسالت تربیتیاش را زنده کرده است.»
برای نسلی که بیشتر لحظات سرگرمیاش در صفحه موبایل خلاصه میشود، این اعتراف شاید مهمترین نشانه از نیاز واقعی آنها باشد و آن چیزی نیست جز «تجربهی حضور، ارتباط چهرهبهچهره و شادی جمعی».
بازیکردن یعنی رشد
یک مشاور کودک و نوجوان نیز با تأیید این رویکرد توضیح میدهد: «بدن و ذهن کودک برای حرکت ساخته شده، نه نشستنهای طولانی و خیره ماندن به صفحه. بازیهای سنتی سه کار مهم انجام میدهند: تمرین تحرک، تقویت مهارتهای اجتماعی و تقویت خلاقیت. اگر مسجد بتواند این سهگانه را احیا کند، عملاً بخشی از رسالت تربیتیاش را زنده کرده است.»
مسجدِ فعال یا مسجدِ منفعل؟
واقعیت این است که کودکان در عصر دیجیتال به سرگرمی نیاز دارند و این نیاز را یا در فضای مجازی پاسخ میگیرند یا در جمع همسالان و محیطهای واقعی. انتخاب با ماست. آیا مسجد باید تنها به امکانات دیجیتال کودکپسند مجهز شود، یا میتواند الگویی تازه ارائه دهد—ترکیبی از سرگرمی، تحرک، جمعگرایی و تربیت؟

تجربه نشان داده که مسیر دوم نهتنها ممکن، بلکه جذابتر و اثرگذارتر است. شاید بازگرداندن توپها، طنابها، حلقهها و بازیهای قدیمی، همان پادزهری باشد که کودکان امروز بیش از همیشه به آن نیاز دارند؛ پادزهری برای زندگی ایستاده در برابر زندگی نشسته.
نظر شما