به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از استان مرکزی، سید علی میرفتاح، پژوهشگر و روزنامهنگار، در پنجمین رویداد ملی «وطن فارسی» با بیان اینکه «قصهها میتوانند نسل جدید را با هویت ایرانی پیوند دهند و جایگاه جهانی زبان فارسی را برجستهتر کنند»، سخنرانی خود را آغاز کرد.
وی با تشکر از نعمت زبان فارسی اظهار داشت: خدا را شاکر هستیم در محیطی به دنیا آمدیم که زبان مادریمان فارسی است، زبانی که ما را قادر میسازد حافظ، سعدی و مولانا را بخوانیم و با میراث هزار ساله ارتباط برقرار کنیم.
این پژوهشگر با هشدار درباره کاهش گستره زبان فارسی گفت: روزی در عثمانی، پاکستان و هندوستان فارسی رایج بود، اما اکنون تنها در افغانستان و تاجیکستان تحت فشار باقی مانده است. با این حال، مایه مباهات است که هنوز میتوانیم متون قرنهای گذشته را بیواسطه بخوانیم، نعمتی که بسیاری از ملتها از آن محروم هستند.
میرفتاح برای تأکید بر این موضوع افزود: همسایه ما در ترکیه نمیتواند متن صد سال پیش خود را بخواند، اما ما با کمترین زحمت میتوانیم با متون هزار سال پیش ارتباط برقرار کنیم. این ارتباط مستقیم با نیاکان، سرمایهای است که باید قدر دانسته شود.

وی به پیوند ناگسستنی زبان فارسی با قرآن کریم اشاره کرد و توضیح داد: بسیاری از واژگان کلیدی ما از قرآن گرفته شدهاند، واژههایی همچون ایمان، شهید و اقتباس که امروز بخش جداییناپذیر زبان و فرهنگ ما هستند. ایمان در زبان فارسی چنان گسترده شده که حتی در حوزههای غیرمذهبی نیز به کار میرود و این مهم نشان میدهد که زبان فارسی نه تنها حامل میراث ادبی، بلکه حامل حکمتهای قرآنی است.
این فعال فرهنگی در ادامه، قصه را زبان عدالت و هویت ایرانی خواند و تأکید کرد: «روایتها نه تنها ابزار سرگرمی، بلکه قانون زندگی، زبان عدالت و پیوند ملی هستند.» او با اشاره به خطر کمرنگ شدن زبان فارسی در سایه سلطه زبان انگلیسی در برخی کشورها، راهکار را اینگونه بیان کرد: تنها راه حفظ این میراث، بازآفرینی قصههای کهن با زبان امروز است، قصههایی که میتوانند عدالت، اخلاق و پیوند ملی را روایت کنند و نسل جدید را دوباره با هویت ایرانی آشنا کند.
این پژوهشگر، زبان فارسی را خانه فکر و حافظه تاریخی ملتها دانست و گفت: قصهها از مرزباننامه تا هزار و یک شب، ظرفیت بینظیری برای بازآفرینی در جهان مدرن دارند و میتوانند در برابر هژمونی فرهنگی زبان انگلیسی، هویت ایرانی را زنده نگه دارند.
وی با اشاره به قصههای تاریخی و اسطورهای مانند ابومسلم خراسانی و برزویه طبیب افزود: این قصهها نه تنها سرگرمی بلکه آموزش اخلاق و عدالت هستند و چنانچه با زبان امروز روایت شوند، میتوانند همانند آثار جهانی الهامبخش سینما و هنر معاصر باشند.
میرفتاح با ابراز نگرانی از فقدان قصههای مشترک در جامعه امروز ایران هشدار داد: جامعه امروز ایران قصههای مشترکی ندارد که پیوند ملی را روایت کند. در این راستا باید قصههایی بسازیم که نشان دهد کردستان، سیستان و بلوچستان، گیلان و آذربایجان تکههای جدانشدنی ایران هستند و باید اذعان کرد بدون قصه، نه گذشته منتقل میشود و نه آیندهای مشترک ساخته خواهد شد.
وی در بخش دیگری از سخنانش بر نقش قصه در هنرهای نمایشی تأکید کرد: حذف قصه از آثار هنری و نمایشی، موجب گسست ارتباط میان اثر و مخاطب میشود. ایرانیان از دیرباز با قصه بزرگ شدهاند. نسلهای پیشین ما با روایتهای شفاهی و مکتوب پرورش یافتهاند اما اکنون متأسفانه برخی جریانهای هنری، قصه را به عنوان یک عنصر سنتی کنار میگذارند تا کار مدرن ارائه دهند، در حالی که قصه اساس ارتباط با مخاطب است.

وی با اشاره به آثار شکسپیر مانند اتلو گفت: این نمایشها در مدرنترین شکل اجرا میشوند اما همچنان قصه در آنها حضور دارد و حذف قصه، ارتباط اثر با مخاطب را از بین میبرد. قصههای فراوانی داریم که قابلیت دراماتیک شدن دارند، اما باید با اقتضائات دنیای مدرن بازآفرینی شوند. قصه نه تنها سنت نیست، بلکه ریشهای است که هنر بدون آن نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازخوانی قصهها در قالبهای نو هستیم.
میرفتاح در پایان به پیوند زبان فارسی با میراث زرتشتی نیز پرداخت و توضیح داد: زبان فارسی نه تنها از قرآن تأثیر گرفته، بلکه با میراث زرتشتی نیز پیوند خورده است. بسیاری از مفاهیم اسلامی در فارسی معادلهای زرتشتی یافتهاند همانند ترجمه الله به ایزد یا یزدان، یا قرار دادن نماز در برابر صلات.
این آشنایی پنداری باعث شد ایرانیان با دین جدید احساس بیگانگی نکنند.
وی در جمعبندی نهایی خود خطاب به هنرمندان گفت: اعتراض ما به برخی فیلمهای امروز این است که قصه را نیمهکاره رها میکنند و پایان فیلم برای مخاطب نامفهوم است. قصه باید کامل باشد تا ارتباط برقرار کند چرا که قصه، ریشه ایمان، فرهنگ و هنر ماست و بدون آن هیچ هنری نمیتواند با جامعه پیوند برقرار کند.
نظر شما