از خیابان‌های اروپا تا اردوگاه‌های فلسطین؛ زنان مسلمان هدف خشونت مضاعف!

در حالی که جهان امروز با بحران فزاینده خشونت علیه زنان روبه‌روست، زنان مسلمان در بسیاری از کشورها با لایه‌های عمیق‌تری از تبعیض و آسیب مواجه‌اند؛ از اسلام‌هراسی و محدودیت‌های قانونی در غرب گرفته تا خشونت ساختاری، جنگ و بی‌خانمانی در سرزمین‌هایی مانند فلسطین. واقعیتی که روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان را به فرصتی دوباره برای شنیدن صدای زنانی تبدیل می‌کند که هویت دینی آنان، خود به میدان نبرد تبعیض بدل شده است.

خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: در جهان امروز که خشونت علیه زنان همچنان یکی از فراگیرترین و پایدارترین معضلات حقوق بشری است، زنان مسلمان بیش از دیگران بار این خشونت را بر دوش می‌کشند؛ خشونتی که نه‌تنها ریشه در تبعیض‌های جنسیتی دارد، بلکه با پیش‌داوری‌های فرهنگی و مذهبی در هم تنیده شده است. زنان مسلمان در بسیاری از کشورهای جهان با لایه‌ای از چالش‌ها روبه‌رو هستند که هویت و باورهایشان را به هدف تبعیض، نظارت و کنترل تبدیل می‌کند؛ از محدودیت‌های قانونی و فشارهای اجتماعی در برخی جوامع، تا اسلام‌هراسی و سیاست‌های سخت‌گیرانه علیه پوشش اسلامی در کشورهای غربی.

در کنار این تبعیض‌های ساختاری، جنگ‌ها، بحران‌های انسانی و سیاست‌های امنیتی نیز وضعیت زنان مسلمان را پیچیده‌تر کرده است؛ چنان‌که امروز زنان فلسطینی در سایه اشغال، محاصره و بحران‌های مداوم انسانی، یکی از دشوارترین اشکال خشونت چندلایه را تجربه می‌کنند.

روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان فرصتی برای بازاندیشی در این واقعیت تلخ است که مبارزه با خشونت علیه زنان تنها با شعار ممکن نیست و بدون شنیدن صدای زنانی که هویت، دین و جنسیت‌شان هم‌زمان هدف تبعیض قرار می‌گیرد، تصویر عدالت جنسیتی ناقص خواهد ماند.

خشونت علیه زنان در جهان: بحرانِ ماندگار

آمارهای سازمان جهانی بهداشت و نهادهای حقوق بشری نشان می‌دهد که خشونت علیه زنان همچنان یکی از گسترده‌ترین و پایدارترین نقض‌های حقوق بشر است.

۸۴۰ میلیون زن در جهان در طول زندگی خود خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده‌اند. ۵۰ هزار زن و دختر در سال گذشته قربانی قتل‌های جنسیتی در محیط خانواده شده‌اند. تنها ۱۰٪ از زنان خشونت‌های تجربه‌شده را به نهادهای رسمی گزارش می‌کنند.

این آمارنشان می‌دهد که خشونت علیه زنان نه‌تنها در جوامع جنگ‌زده، بلکه در کشورهای توسعه‌یافته، اروپایی و حتی دموکراتیک نیز ساختارمند و ریشه‌دار است.

 تجربه زنان مسلمان: خشونت چندلایه و تبعیض هویتی

زنان مسلمان در کشورهای مختلف با دو تیغه خشونت روبه‌رو هستند که اولین مورد خشونت مبتنی بر جنسیت (مشترک با دیگر زنان) است که شامل خشونت خانگی، آزار جنسی در محیط کار، ازدواج اجباری در برخی مناطق و خشونت‌های ساختاری در نظام حقوقی و اقتصادی می‌شود.

مورد دوم خشونت مبتنی بر هویت مذهبی و فرهنگی (اختصاصی‌تر برای زنان مسلمان) است که این لایه شامل مجموعه‌ای از تبعیض‌ها و حملات است که زنان مسلمان را از دیگران متمایز می‌کند و آنان را به‌طور مضاعف آسیب‌پذیر می‌سازد.

اسلام‌هراسی در جوامع غربی:

حملات خیابانی به زنان محجبه در اروپا ۲ تا ۵ برابر بیشتر از زنان غیرمسلمان گزارش شده است. در فرانسه، بلژیک و برخی ایالت‌های کانادا قوانین محدودکننده حجاب یا پوشش اسلامی، عملاً امکان تحصیل، اشتغال و مشارکت اجتماعی زنان مسلمان را محدود می‌کند.

گزارش‌های امنیتی در کشورهایی چون آلمان نشان می‌دهد بیش از ۸۰٪ قربانیان جرایم اسلام‌هراسانه زنان محجبه هستند.

تبعیض در فرصت‌های شغلی و آموزشی:

زنان مسلمان حتی در کشورهای دارای قوانین ضدتبعیض، با «سقف شیشه‌ای مضاعف» مواجه‌اند؛ شواهد میدانی نشان می‌دهد که داشتن نام عربی یا پوشش اسلامی احتمال دعوت به مصاحبه را به‌شدت کاهش می‌دهد.

در برخی دانشگاه‌های اروپایی محدودیت برای حضور با حجاب در کلاس‌ها، آزمایشگاه‌ها یا مشاغل عمومی اعمال می‌شود.

خشونت نمادین و روانی:

تصویرسازی رسانه‌ای، زنان مسلمان را یا «قربانی مطلق» یا «تهدید فرهنگی» نمایش می‌دهد؛ این دوگانه‌سازی باعث تشدید طرد اجتماعی، آزار کلامی و احساس ناامنی می‌شود.

بسیاری از زنان محجبه گزارش می‌دهند که بارها بدون دلیل مورد بازرسی شدید، نگاه‌های تحقیرآمیز یا تهمت‌های امنیتی قرار گرفته‌اند.

وضعیت زنان مسلمان در کشورهای مختلف جهان

اروپا

زنان مسلمان بزرگ‌ترین گروه هدف خشونت‌های ناشی از نفرت مذهبی‌اند. در فرانسه، قوانین ممنوعیت حجاب در مدارس دولتی و پوشش کامل در اماکن عمومی، بسیاری از دختران نوجوان را از تحصیل راحت و مشارکت اجتماعی محروم کرده است.

در اتریش و دانمارک، گفتمان‌های اسلام‌هراسانه سیاسی، فضای روانی نگران‌کننده‌ای ایجاد کرده که زنان مسلمان بیشترین آسیب را از آن می‌بینند.

آمریکای شمالی

در کانادا و آمریکا، حملات به زنان محجبه به‌ویژه پس از حوادث امنیتی افزایش یافته است. بسیاری از زنان مسلمان در محیط کار از بیان هویت مذهبی خود خودداری می‌کنند تا هدف تبعیض قرار نگیرند.

آسیا

در میانمار، هند و برخی مناطق چین، زنان مسلمان علاوه بر تبعیض جنسیتی، قربانی سیاست‌های سختگیرانه مذهبی هستند. محدودیت‌های سفر، ازدواج و دسترسی به خدمات عمومی برای زنان مسلمان در برخی مناطق به‌شدت اعمال می‌شود.

خاورمیانه و شمال آفریقا

زنان مسلمان در این منطقه با طیفی از چالش‌ها روبه‌رو هستند: از خشونت خانگی و محدودیت‌های قانونی گرفته تا پیامدهای جنگ، آوارگی و فقر.

با وجود این، موج جدید فعالان زن مسلمان در کشورهای منطقه در سال‌های اخیر توانسته‌اند قوانین مربوط به خشونت خانگی، حضانت و مشارکت سیاسی را در چند کشور اصلاح کنند.

زنان فلسطین؛ چهره‌ پنهان مقاومت در میانه خشونت ساختاری

زنان فلسطینی در یکی از پیچیده‌ترین اشکال خشونت معاصر زندگی می‌کنند؛ خشونتی که نه فردی است و نه مقطعی، بلکه ساختاری، مداوم و سازمان‌یافته است. اشغال نظامی، محاصره اقتصادی، تخریب خانه‌ها، بازداشت‌های گسترده، محدودیت‌ در رفت‌وآمد و تهدید دائمی جان اعضای خانواده، زندگی آنان را به میدان دائمی بقا تبدیل کرده است.

این زنان تنها با خشونت فیزیکی روبه‌رو نیستند؛ بلکه بار عاطفی، اقتصادی و اجتماعی جنگ نیز بر دوش آنان سنگینی می‌کند. مادری که باید از فرزندانش در زیر آوار یا در دل بمباران محافظت کند، زنی که همسرش در بازداشت است و نقش سرپرست خانواده را بر عهده گرفته، دانشجویی که راه دانشگاه به رویش بسته شده، یا پرستاری که در بیمارستان‌های  محاصره شده کار می‌کند، همه با شکلی از خشونت ساختاری مواجه‌اند که زندگی روزمره را به چالشی برای بقا بدل کرده است.

با وجود این فشارها، زنان فلسطین نه صرفاً «قربانی»، بلکه بازیگران محوری پایداری اجتماعی هستند؛ ستون‌هایی که زندگی را از دل ویرانی احیا می‌کنند. آنان شبکه‌های امدادرسانی محلی را اداره می‌کنند، حافظ سنت‌های اجتماعی‌اند و در عرصه‌های رسانه‌ای و حقوقی، روایت ملت‌شان را زنده نگه می‌دارند.

در بسیاری از محله‌ها و اردوگاه‌ها، این زنان‌اند که با وجود کمبود امکانات، چرخه‌ آموزش، مراقبت و امید را سرپا نگه می‌دارند.

با این حال، صدای زنان فلسطین غالباً در رسانه‌های جهانی محو می‌شود. روایت آنان از رنج، مقاومت و عاملیت، زیر سایه روایت‌های سیاسی و امنیتی قرار می‌گیرد. تحلیلگران معتقدند که فهم وضعیت زنان در فلسطین تنها زمانی کامل می‌شود که خشونت ساختاری علیه آنان در کنار نقش بی‌بدیل‌شان در حفظ حیات اجتماعی و فرهنگی دیده شود؛ نقشی که بیش از هر چیز نشان می‌دهد مقاومت فلسطین چهره‌ای زنانه نیز دارد.

چرا زنان مسلمان هدفِ تبعیض مضاعف‌اند؟

تحلیل نهادهای بین‌المللی و پژوهش‌های دانشگاهی نشان می‌دهد که عوامل کلیدی در این میان نقش دارند؛  در بسیاری از نقاط جهان، زنان مسلمان با نوعی خشونت «چندلایه» روبه‌رو هستند؛ خشونتی که تنها از سوی افراد یا ساختارهای مردسالار بر آنان تحمیل نمی‌شود، بلکه تبعیض‌های نژادی، فرهنگی و سیاسی نیز آن را تشدید می‌کند.

در غرب، سیاست‌های محدودکننده علیه حجاب، تبعیض در محیط کار، نگاه امنیتی به حضور مسلمانان و بازنمایی مخدوش آنان در رسانه‌ها، زندگی روزمره زنان مسلمان را به میدان دائمی مقاومت تبدیل کرده است. زنانی که نه‌تنها برای حفظ کرامت و آزادی خود تلاش می‌کنند، بلکه باید با تصورات قالبی و پیش‌داوری‌هایی بجنگند که آنان را «دیگری» و «مسئله امنیتی» معرفی می‌کند.

در کشورهای درگیر بحران و اشغال مانند فلسطین، این تبعیض‌ها ابعاد دردناک‌تری به خود می‌گیرد. زنان مسلمان فلسطینی قربانی ترکیبی از خشونت دولتی، سرکوب سیاسی، آوارگی و فشارهای اقتصادی–اجتماعی هستند؛ در حالی که سنگینی مسئولیت خانواده و جامعه نیز بر دوش آنان است.

با این حال، تجربه نشان می‌دهد که همین زنان، با وجود همه محرومیت‌ها، نقش ستون‌های پایداری و حیات اجتماعی را ایفا می‌کنند؛ روایتی که اغلب در رسانه‌های جهانی نادیده گرفته می‌شود.

تحلیلگران بر این باورند که فهم رنج زنان مسلمان تنها با دیدن «تبعیض‌ها» کافی نیست؛ بلکه باید اراده و عاملیت آنان نیز دیده شود. زنانی که در سکوت یا هیاهوی جهان، همچنان برای حق انتخاب، حق زیست امن، و حق روایت خود می‌جنگند.

چه باید کرد؟

کارشناسان معتقدند کاهش خشونت علیه زنان، به‌ویژه زنان مسلمان، زمانی امکان‌پذیر است که نگاه امنیتی و سیاسی به مسئله کنار گذاشته شود و رویکردی مبتنی بر عدالت اجتماعی و کرامت انسانی جایگزین آن گردد.

تقویت قوانین حمایتی بدون تبعیض، ایجاد سازوکارهای مستقل برای پیگیری خشونت خانگی و دولتی، و تضمین دسترسی زنان به برابری در آموزش، اشتغال و مالکیت از نیازهای فوری جوامع اسلامی و غیر اسلامی است.

در عین حال، رفع کلیشه‌های ضدزن و ضداسلام که فضای عمومی را مسموم کرده، مستلزم مسئولیت‌پذیری رسانه‌ها، اصلاح گفتمان سیاسی در غرب، و حضور پررنگ‌تر زنان مسلمان در عرصه روایتگری و مطالبه‌گری است.

به باور تحلیلگران، صلح و امنیت پایدار تنها زمانی محقق می‌شود که جامعه جهانی رنج زنان را نه به‌عنوان «مسئله‌ای حاشیه‌ای»، بلکه سنگ‌بنای عدالت و توسعه به رسمیت بشناسد.

خشونت علیه زنان یک بحران جهانی است؛ اما برای زنان مسلمان، این بحران پیچیده‌تر، عمیق‌تر و گسترده‌تر است. آنان نه‌فقط برای امنیت جسمی، که برای حق انتخاب، حق هویت و حق مشارکت در جامعه نیز تلاش می‌کنند. روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان یادآور این حقیقت است که تا زمانی که زنان مسلمان، از اروپا و آمریکا تا آسیا و خاورمیانه،   از تبعیض‌های مبتنی بر دین و جنسیت رها نشوند، سخن گفتن از عدالت جنسیتی و برابری، تنها ادعایی نیمه‌تمام خواهد بود.

کد خبر 1851806

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha