تلاقی نور و دانش؛تدفین شهیدگمنام در قلب دانشگاه

خبرگزاری شبستان، استان‌مازندران- مریم نظری؛ خورشید صبح امروز، سه‌شنبه چهارم آذر، در بهشهر طور دیگری طلوع کرد. طلوعی به وقت شهید و شهادت.

مردم دلداده این دیار، که در دل خود خاطره مجاهدت سردارانی چون «مهرزادی» و «ابوعمار» و بیش از ۸۰۰ شهید آسمانی و جانبازان سرافرازی چون سردار «ییلاقی» را جا داده‌اند، بار دیگر نشان دادند که عشق به شهادت در جانشان جاری است. امروز، بهشهر میزبان پیکر مطهر شهید گمنامی بود که سال‌ها در خاک میهن آرمیده بود تا نامش در افلاک بدرخشد.

صحنه‌های باشکوه تشییع، گواهی بود بر این دلدادگی. بانوان با برپایی مجمع‌های مردمی، گویی برای تازه‌دوماد خود، به توزیع شیرینی، میوه و گل پرداختند. نوای دلنشین «ایران» خواهران، تابوت برادر شهیدشان را نوازش می‌داد و فضایی سراسر مهر و عاطفه را رقم زده بود.

مردان سرزمین سربداران اما، استوارتر از همیشه، تابوت این برادر و پسر گمنام را بر روی دست‌های خود به آسمان بلند کردند؛ گویی سند افتخار و غیرت خود را یک‌بار دیگر به جهانیان فریاد می‌زنند.

کاروان عشق از میدان قدس، ابتدای بلوار شهید ابوعمار، به سمت دانشکده فنی و حرفه‌ای امام خمینی (ره) به راه افتاد. در این مسیر، آمیختگی نوای قرآن با مداحی و نوازش‌های مادرانه بهشهری‌ها، تصویری بی‌نظیر از پیوند یک شهر با فرهنگ ایثار و شهادت را به نمایش گذاشت.

راه شهدا، راه ادامه زندگی ماست

در میان هیاهوی جمعیت، صدای مردمی را می‌شنویم که از درد و عشق می‌گویند: مهدوی بانوی جوانی با کودک در آغوش، با صدایی که از غم و افتخار می‌لرزد به خبرنگار شبستان گفت: دلم می‌خواهد پسرم روزی چنین راهی را برود.

وی افزود: اگر امروز این شهیدان نبودند، ما حتی نمی‌توانستیم زیر این آسمان با آرامش زندگی کنیم و این مسیر، راه ادامه‌ زندگی ماست.

 پیرمردی که عصازنان در کناری ایستاده است می گوید: این روزهای بهشهر یادآور روزهای جنگ و شهید و شهادت است و بهشهر با ۸۰۰ شهید و سرداران بی مانندش، ریشه در خون دارد.  خاک ما با خون شهیدان تقویت شده است و این جوانان، کشته نمی‌شوند؛ بلکه در دل تاریخ و مردم ما زنده می‌مانند. امروز دانشگاه، یک حرم شده است.

دختر نوجوانی با روسری سفید و گل‌هایی در دست می گوید: آمدیم تا بگوییم هنوز هم هستند نوجوانانی که راهشان را ادامه می‌دهند. او برای ما یک قهرمان است و می‌خواهم مثل او برای کشورم مفید باشم.

جوانی از برادران پاسدار می گوید: این صحنه‌ها به ما انرژی و عزم دوباره می‌دهد و مردم بهشهر ثابت کردند که پشتیبان شهدا و ادامه‌دهندگان راه آنان هستند.  

وی افزود: این شهید، امروز نه‌تنها به آرامش رسید، که چراغ راهی برای دانشجویان این دانشگاه شد.

و این روایتی بود از عشقی که نسل به نسل در بهشهر جاری است. امروز بهشهر، عزادار برادری است که هرگز ندیدیمش، اما انگار همه‌مان را می‌شناخت و این نوجوان، فرزند و برادر تک‌تک ماست و به راستی خون این عزیزان است که این دیار را از گزند دشمن مصون داشته است.

این مراسم، بار دیگر عشق ناب مردم این سرزمین به شهید و ارزش والای شهادت را در قاب دیدگان همگان به تصویر کشید.