سید حسین متولیان نویسنده و شاعر در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و اجتماع خبرگزاری شبستان با اشاره به کاهش مطالعه در جامعه و جولان فضای مجازی اظهار کرد: اولاً باید یک تعریف روشن داشته باشیم. به نظر من محدود کردن کتاب به «کاغذ چاپشده با جلد» یک تعریف تاریخی و قدیمی است. کتاب در اصل حامل دانش و اطلاعات ساختارمند است. امروز یک کتاب الکترونیک، یک پادکست طولانی، یک رشته توییت تحقیقی، یک ویدیو آموزشی ۴۰ دقیقهای یا حتی یک کانال تلگرامی که مطالبش منظم و عمیق است، همه میتوانند نقش همان «کتاب» را بازی کنند. پس من فکر میکنم اگر فقط کتاب کاغذی را معیار بگیریم، داریم واقعیت امروز را نادیده میگیریم.
وی تصریح کرد: یادم هست یکی از دوستان یک جمله تند و تیز گفته بود: همه بدبختیهای بشر زیر سر کتابخوانهاست؛ کتابخوانهایی که فقط علمشان زیاد شده ولی انسانیتشان نه؛ در واقع علم بدون اخلاق، علم سیاه است. ما در تاریخ نمونههای زیادی داریم؛ نازیها خیلی کتابخوان و هم تحصیلکرده بودند، ولی انسانیت نداشتند. پس کیفیت مطالعه مهمتر از کمیت آن است. اما این را نباید بهانه کنیم و بگوییم «پس بیخیال مطالعه شویم». اتفاقاً باید دقیقتر و آگاهانهتر بخوانیم تا انسان بهتری بشویم.
متولیان با بیان اینکه من با کاهش سرانه مطالعه موافق نیستم اظهار کرد: اگر به نسل جدید نگاه کنید، بچههای ۱۲-۱۵ساله امروز از مسائل سیاسی، اجتماعی، محیطزیست و حقوق بشر خبر دارند. این اطلاعات از کجا میآید؟ از کوچهپسکوچههای فضای مجازی، از اینستاگرام، تلگرام، یوتیوب، تیکتاک. این یعنی حجم عظیمی از مطالعه غیررسمی در جریان است. درست است که این مطالعه مدون و دستهبندیشده مثل کتابهای درسی نیست، ولی نمیتوان گفت مطالعه نیست. فقط شکلش عوض شده.
هرجا دانش به شکل معنادار منتقل شود، آنجا کتابخوانی اتفاق افتاده است
این نویسنده بیان کرد: پانصد سال پیش کتاب چاپی خیلی کم بود و گران. بیشتر دانش سینهبهسینه، از طریق قصهگویی، منبر، نقالی و بازار منتقل میشد. حالا همان نقش را تلویزیون و اپلیکیشنهای آموزشی و شبکههای اجتماعی بازی میکنند. نفسِ مسئله، «انتقال دانش» است. هرجا دانش به شکل معنادار منتقل شود، آنجا کتابخوانی اتفاق افتاده است. حالا اسم آن را کتاب کاغذی بگذاریم یا پست اینستاگرامی یا ویدیو یوتیوب، فرقی نمیکند.چون فقط کتاب کاغذی را میشمارند و بقیه قالبها را کنار میگذارند. من فکر میکنم اگر همه قالبهای انتقال دانش را حساب کنیم، سرانه مطالعه نسل جدید ایران نه تنها پایین نیست، بلکه نسبت به خیلی از کشورهای منطقه بالاتر هم هست.
متولیان ادامه داد: سوال می کنم آیا روح کتاب زنده است یا نه؟ خود کاغذ و جلد که اصالت ندارد. اگر ما یک لحظه روی شکل کتاب توقف کنیم، کتاب را صرفاً «کتاب» ببینیم و از هدفش غافل شویم، آنوقت هر چیزی که بخواهد جای کتاب را بگیرد، برای ما خطرناک میشود. اما اگر هدف را «انتقال معنا، دانش، معرفت و بینش» بدانیم، آنگاه هر ابزاری که این انتقال را بهتر و سریعتر انجام دهد، مقدس میشود.
اصالت با انتقال معنا و معرفت است، نه با کاغذ و جوهر
متولیان در ادامه افزود: یک زمانی منبر مقدس بود، چون بهترین ابزار انتقال معرفت بود. بعدش تخته سیاه و گچ آمد، شد مقدس. حالا فضای مجازی آمده، اگر درست استفاده شود، همین کارکرد را دارد. اصالت با «انتقال معنا و معرفت» است، نه با کاغذ و جوهر. ممکن است ۲۰سال دیگر چیپستهایی طراحی شود که مستقیم داخل گوش یا حتی مغز بگذاریم و همه کتابهای عالم در یک لحظه منتقل شود. آنجا دیگر واقعاً خواندن سنتی و حتی گوش دادن صوتی اصالت خواهد داشت؟ نه. وقتی میتوانی به همه اطلاعات دسترسی داشته باشی، شکل اهمیتش را از دست میدهد.
وی در پاسخ به این سوال که اما خیلیها نگرانند که این حجم عظیم اطلاعات و سرعت، باعث سطحی شدن معرفت نشود؟ افزود: این نگرانی کاملاً بهجاست، اما راهحلش برگشت به عقب نیست. تا چهل سال پیش فکر میکردیم باید همه چیز را حفظ کنیم، حالا با یک گوشی همه اطلاعات در جیب ماست. آیا این بد است؟ نه. فقط نقش انسان عوض شده. قبلاً حافظ بودیم، حالا باید «انتخابگر» باشیم. حضرت علی (ع) فرمودند: «فرزندانتان را برای زمانه خودشان تربیت کنید»، نه برای زمانه ما. ما باید فرزندان زمان خودمان باشیم.
فضای مجازی یک بازار بزرگ است
وی با اشاره به مفهوم انتخابگر بودن اظهار کرد: یعنی همان کاری که قدیم در بازار میکردیم. وقتی وارد بازار میشدی، هم عطاری بود، هم مسگری. صدای چکش مسگر هم میآمد، رایحه عطر هم. این تو بودی که انتخاب میکردی به کدام طرف بروی. الان هم همینطور است. فضای مجازی یک بازار بزرگ است. مکاتب خوب و بد، صداهای ناهنجار و هنجار، همه هستند. انسان هوشمند هزاره سوم، انسان «برگزیننده» است. همانطور که قدیم بچه را میفرستادی مکتبخانه، یکی شعر یاد میگرفت، یکی موسیقی، یکی خوشنویسی؛ حالا هم همین است، فقط ابزار عوض شد است.
هر ابزاری که بتواند معرفت و بینش را بهتر منتقل کند، همان حکم کتاب را دارد
وی گفت: نتیجه این است که روح کتاب زندهتر از همیشه است. هر ابزاری که بتواند معرفت و بینش را بهتر منتقل کند، همان حکم کتاب را دارد، حتی اگر اسمش کتاب نباشد. ما نباید با نوستالژی بجنگیم، باید با زمانه پیش برویم و انتخابگر باشیم. این است رمز بقای معرفت در عصر جدید.اگر روح کتاب را زنده نگه داریم، حتی یک توییت کوتاه هم میتواند کتاب باشد.
نظر شما