به گزارش خبرگزاری شبستان از فارس، صبح جمعهای آرام بود؛ از همان صبحهایی که کوچههای زرقان هنوز نیمهخواباند و صدای پاهای کودکانه میتواند از دور شنیده شود. اما حوالی مسجد المهدی(عج)، ماجرا فرق داشت. بچهها یکییکی با کولهپشتیهای کوچک و چهرههایی که هیجان از آن میبارید، وارد صحن مسجد میشدند؛ جایی که قرار بود ۲۴ ساعت برایشان حکم یک دنیای تازه را داشته باشد. دنیایی که پر از تجربههایی بود که معمولاً در هیچ کلاس و مدرسهای پیدا نمیشود.
این شبانهروز متفاوت، در نگاه اول شاید شبیه یک اردوی ساده نوجوانانه باشد؛ از همانهایی که سالهاست در مساجد برگزار میشود. اما چیزی در فضای مسجد المهدی(عج) آن روز جریان داشت که شباهتی به اردوهای معمولی نداشت. مربیان با دقتی بیسروصدا برنامهای چیده بودند که در لایههای زیرینش، کودکان و نوجوانان را قدمبهقدم به سمت مسئولیت، کار گروهی و شناخت محلهشان هدایت میکرد. انگار همه چیز از بازیهای ساده تا کتابخوانی شبانه، پازلی برای ساختن تصویری بزرگتر بود.
ماجراجویی نسل کوچک مسجد
در گوشهای از مسجد، پسرکی سرگرم گوشیاش بود و پشت سرش صدای دوستانش میآمد؛ اما تنها چند ساعت بعد، همین پسر قرار بود در حلقه گفتوگوی رسمی از مشکلات محلهاش بگوید. و این تضاد شیرین بین بازی کودکانه و جدیت نوجوانانه، راز زیبایی این اردو بود؛ جایی که بچهها هم بازی میکردند، هم یاد میگرفتند، هم فکر میکردند و هم اولین گامهای مشارکت اجتماعی را تجربه میکردند.

از همان لحظه ورود کودکان، معلوم بود که ماجرا چیزی فراتر از یک اتراق ساده در مسجد است. مسجد المهدی(عج) آرامآرام به قرارگاهی تبدیل میشد که قرار بود در آن «مدیران فردا» تمرین کنند؛ تمرینی واقعی و ملموس، آن هم در دل مسجد محله، جایی که زندگی به شکل واقعی جریان دارد.
بازی، کتاب، مسئولیت
شب که شد و شور بازیها فروکش کرد، مشارکت تازهای شکل گرفت. بچهها دور هم نشستند تا بخشی از کتاب «آقا مصطفی» را بخوانند؛ داستان زندگی شهید مصطفی صدرزاده که مسیرش را از مسجد محله آغاز کرده بود.
در یک تجربه کمسابقه و متفاوت، گروهی از نونهالان و نوجوانان مسجدی زرقان، یک شبانهروز را در مسجد المهدی(عج) اتراق کردند؛ برنامهای که در ظاهر شبیه یک اردوی ساده بود، اما در عمل تبدیل شد به تمرینی برای مسئولیتپذیری، کار گروهی و هویتیابی نسل جدید.
از همان ابتدای اردو، فضای مسجد رنگوبوی هیجان گرفت. بازیهایی طراحی شده بود که هدفشان تنها سرگرمی نبود. کودکان در حالی که در صحن مسجد گردهم آمده بودند، در عمل یاد میگرفتند چطور کنار هم کار کنند، چگونه درباره اختلافات صحبت کنند و تصمیم مشترک بگیرند. به عقیده مربی «بازی، بهترین ابزار یادگیری است؛ بهخصوص وقتی قرار باشد بچهها برای ساختن فردا آماده شوند.»
شب که شد و شور بازیها فروکش کرد، مشارکت تازهای شکل گرفت. بچهها دور هم نشستند تا بخشی از کتاب «آقا مصطفی» را بخوانند؛ داستان زندگی شهید مصطفی صدرزاده که مسیرش را از مسجد محله آغاز کرده بود. مربی، با الهام از زندگی این شهید مسجدی، تصمیم گرفت گام بعدی برنامه را کلید بزند: تشکیل گروههایی برای رصد و پیگیری مسائل محله.

وقتی بچهها برای آینده محله نقشه کشیدند
او میگوید: «اگر قرار است بچهها صرفاً شنونده نباشند و در آینده مسئولیت بگیرند، باید همین امروز به آنها نقش بدهیم.» به همین دلیل، نونهالان و نوجوانان در سه گروه سازماندهی شدند و محله نیز به سه بخش تقسیم شد: شهید الهدادی، شهید سلیمانی و شهید فولادی. برای هر بخش یک مسئول مشخص شد و اینگونه «قرارگاه مدیران فردا» بهشکل رسمی کار خود را آغاز کرد؛ ساختاری کوچک اما منسجم که به بچهها حس اثرگذاری و تعهد میداد.
نونهالان و نوجوانان در سه گروه سازماندهی شدند و محله نیز به سه بخش تقسیم شد.برای هر بخش یک مسئول مشخص شد و اینگونه «قرارگاه مدیران فردا» بهشکل رسمی کار خود را آغاز کرد.
ساعاتی بعد، فرمانده ناحیه برای بازدید از اردو وارد مسجد شد؛ اما دیدار او در فضایی متفاوت از معمول شکل گرفت. بچه های مسجد، فرصت را از دست ندادند. پیش از آنکه صحبت رسمی آغاز شود، دور فرمانده حلقه زدند و یکی پس از دیگری درباره مشکلات محله حرف زدند. بیانشان کودکانه بود اما دغدغهشان واقعی: روشنایی کم برخی کوچهها، رسیدگی به فضای بازی، یا مشکلات مسیر مدرسه.
وقتی مسجد، قرارگاه مدیران فردا شد
یکی از نوجوانان با اعتمادبهنفس گفت: «اگر ما قرار است مدیران فردا باشیم، باید از امروز حرف بزنیم.» فرمانده ناحیه نیز قول پیگیری داد و این گفتوگوی کوتاه، به گفته مسئولان پایگاه، اولین تمرین رسمی مطالبهگری برای این گروه جوان بود.

اردوی مسجد المهدی(عج) شاید از دور شبیه یک برنامه ساده نوجوانانه به نظر برسد، اما آنطور که مربی میگوید، هدف اصلی این است که «آیندهسازان، آینده را دستکم از همین صحن مسجد تمرین کنند.» تجربهای که به نظر میرسد، برای بچهها نقطه شروعی برای نگاه تازه به نقش خود در محله باشد.
نظر شما