خبرگزاری شبستان_خراسانجنوبی؛ راهروهای پر از رنگ و عطر است و مردم در کنار تولیدکنندگان ایستادهاند؛ خریدارانی که باور دارند هر خرید کوچک، قدمی بزرگ برای پایداری اقتصاد مردمی است. در میان همهمهی رنگها و عطر خلاقیت در نمایشگاه «اقتصاد به توان مردم»، صدای زنانی به گوش میرسد که با دستان خود رؤیاهایشان را میسازند. زنانی که از دل محدودیتها برخاستهاند و امروز در کنار دیگر تولیدکنندگان، نشان میدهند اقتصاد مردمپایه یعنی باور به توان واقعی انسانها، نه سرمایهها.
نمایشگاه امسال جلوهای دوباره از شکوفایی اراده و خلاقیت مردمی است جایی که از جایجای استان، زنان و مردان کارآفرین با دستسازهها، تولیدات خانگی و ایدههای بومی خود آمده بودند تا ثابت کنند اقتصاد ملی، وقتی بر دوش مردم است، پایدارتر، انسانیتر و صمیمیتر میتپد.

اینجا، هر غرفه داستانی دارد، داستان دختری که از مادرش هنر آموخته، زنی که از آشپزخانه خانهاش کارخانهای کوچک ساخته، و مادری که در کنار دخترش با عرق گلاب، معیشت و امید را در هم میآمیزد.
در میان غرفههای رنگارنگ و پر از انرژی، بانویی از بیرجند با نگاهی آرام اما پر از انگیزه، مشغول توضیح درباره کارهایش بود. میز او پر بود از شلفهای چوبی، آینههای تزئینی، دیوارکوبهای هنری، پردههای دستدوز و صندلهای سفارشی؛ آثاری که هرکدام با طرح و ذوقی منحصربهفرد ساخته شده بودند.
او با لبخندی که از دل رضایت میآمد گفت: شرکت کردن در این نمایشگاه برای من خیلی بهتر از سال قبل بود. سال قبل هم همینجا بودم، اما امسال با اعتمادبهنفس بیشتری کارهای جدیدی ارائه دادم. کارهایی مثل شلف، آینه، دیوارکوب، پرده، صندل و سفارشهای خاص از طرحهای مختلف. الان کارهامو با نام خودم طراحی میکنم ولی هنوز نتونستم برندم رو بهصورت رسمی ثبت کنم. اگه بتوانم این مرحله را طی کنم و وام مستقلی بگیرم، مطمئنم میتوانم تولیدات خود گسترش بدهم.

او از چالشهایش هم گفت، اما در صدایش ناامیدی نبود؛ بلکه ایمان و سرسختی موج میزد. «بیرجند مواد اولیه نداره، مجبورم از شهرهای دیگه سفارش بدم تا قیمتها مناسبتر بشه. اگه اینجا مواد اولیه فراهم بشه، هزینههام خیلی پایینتر میاد. با این حال ادامه میدم چون این کار فقط یه شغل نیست، یه عشقه؛ یه راه برای اینکه نشون بدم زنها میتونن با دستان خودشون دنیای قشنگی بسازن».
چند غرفه آنسوتر، بانویی دیگر با لهجه شیرین محلی، از پشت شیشههای درخشان بطریهای گلاب و عرقیاتش، با شوق و اشتیاق توضیح میداد: «چند سالیه با دخترم مشغول گرفتن عرقیات و گلاب هستیم. هرجا نمایشگاه اقتصاد به توان مردم برگزار بشه، شرکت میکنیم. خدا رو شکر حالا مشتریهای خودمو دارم. خیلیها منو از نمایشگاههای قبلی میشناسن و برای تهیه گلاب و عرقیاتشون سراغ من میان.»
او با چشمهایی که برق رضایت داشت، از حمایت مسئولان بسیج سازندگی هم قدردانی کرد و گفت: همین نمایشگاهها باعث شده مردم، زنان تولیدکننده را بهتر بشناسند و به تولیدات محلی اعتماد کنند.

در مقابل یکی از غرفهها، رنگ و لطافت چشمنوازی میکرد، تنپوشها و حولههای سنتی که با نقشهای اصیل ایرانی آراسته شده بودند، بانوی جوانی پشت دار نشسته بود و بافت پارچهای را کامل میکرد. وقتی از او درباره کارش پرسیدیم، با لبخند گفت: «دانشجو هستم و این حرفه رو از مادرم یاد گرفتم، هر وقت فرصت دارم، به مادرم کمک میکنم تا تنپوش، حولهسر و حولهاستخر ببافیم. خدا رو شکر این کار کمکخرج دانشگاه و زندگی ما شده.»
او ادامه میدهد: «وقتی میبینم دسترنج ما به خونههای مردم میره، خستگی از تنم بیرون میره چون هر تار و پود این حولهها پر از عشق مادرانهست.»
یکی از بازدیدکنندگان نمایشگاه در گفتوگو با خبرنگار شبستان با ابراز رضایتمندی از برگزاری این رویداد گفت: «تنوع اجناس خیلی خوب بود تونستم وسایلی که لازم داشتم تهیه کنم و یکی از دلایلی که همیشه در این نمایشگاهها شرکت میکنم، کمک به بانوان پرتوان و تولیدکننده است، دوست دارم از کارشون حمایت کنم تا بتونن به فعالیتشون ادامه بدن، وقتی اینجا باهاشون آشنا میشم، حتی اگه نمایشگاه هم نباشه، سعی میکنم باهاشون در ارتباط بمونم و وسایل مورد نیازم رو از خودشون بخرم.»
او گفت: نمایشگاه برایش تنها محل خرید نیست، بلکه فرصتی است برای آشنایی با زنانی که با دستهای خود، زندگی تازهای ساختهاند.

کمی آنسوتر، خانمی به همراه مادر و فرزندش در حال خرید از غرفههای صنایعدستی بود. او با لبخند از رضایت خود گفت اما از دوری مسیر نمایشگاه گلایه کوچکی داشت، تأکید کرد: «وسایل و موادی که اینجا عرضه میشه باکیفیت و تازهست، من هر وقت نمایشگاه برگزار میشه، خودم رو میرسونم، نانهای سنتی که همینجا جلوی چشممون پخته میشن، واقعاً طعم زندگی رو دارن.»
او نان تازهای را که خریداری کرده بود با مهربانی به ما تعارف کرد و ادامه داد: «من همیشه بچههامو هم با خودم میارم تا از نزدیک با کار، تلاش و حرفههای سنتی استان آشنا بشن. هم یاد میگیرن قدر زحمت مردم رو بدونن، هم از نزدیک میبینن که چطور میشه با دستان خودت کارآفرین شد، از طرفی، مواد لازم مورد نیاز خونه رو هم از همینجا میخرم، اینطوری هم حمایت میکنم، هم مطمئنم جنس سالم و باکیفیته.»
این جملات ساده، اما پرمعنا، چکیدهی روح نمایشگاه «اقتصاد به توان مردم» است، جایی که پیوندی عمیق میان تولیدکننده و مصرفکننده شکل میگیرد. نمایشگاه امسال نشان داد مردم نهتنها تماشاگر، بلکه بازیگران اصلی اقتصاد مردمی هستند، آنهایی که با حضور و خرید خود، چراغ کارگاههای کوچک و امیدهای بزرگ را روشن نگه میدارند.
در این فضا، هر لبخند، هر خرید و هر گفتوگو، گامی است در مسیر ساختن اقتصادی زنده، انسانی و متکی بر دستان همین مردم.نمایشگاه «اقتصاد به توان مردم» این روزها نهتنها محلی برای عرضهی محصولات و دستسازههای بومی است، بلکه به صحنهای برای همدلی، خرید آگاهانه و حمایت از تولیدات داخلی تبدیل شده است.
نمایشگاه «اقتصاد به توان مردم» امسال تنها محل عرضهی محصولات نبود، بلکه صحنهای بود برای نمایش قدرت ایمان و امید زنان ایرانی؛ زنانی که با دستانشان چرخهی اقتصاد خانوار و جامعه را به حرکت درمیآورند.
نظر شما