خبرگزاری شبستان-هرمزگان، مصیب رجایی؛ در ایران جایی که صنایع سنگین و استخراجی نقش غالب در اقتصاد استانهای مرزی و ساحلی ایفا میکنند، CSR میتواند پلی برای کاهش نابرابریها، تقویت بافتهای فرهنگی، ارتقای سلامت عمومی، ایجاد اشتغال پایدار و حتی شکوفایی ورزش همگانی باشد؛ اما در هرمزگان، این پل نه تنها ناقص، بلکه عملاً مسدود شده است.
بیتوجهی یا کمتوجهی صنایع کلیدی این استان، از پتروشیمی و فولاد گرفته تا معادن در عمل به این مسئولیتها، نه تنها توسعه را فلج کرده، بلکه خشم کارشناسان و مردم را برانگیخته است.
نقش CSR در آبادانی جامعه: از تئوری تا عمل
مسئولیت اجتماعی صنایع، مفهومی است که ریشه در آموزههای اسلامی و اصول اقتصاد مقاومتی دارد؛ در حوزه فرهنگی، صنایع میتوانند با حمایت از آیین، سنن و میراث محلی، جشنوارهها و آموزشهای بومی، هویت هرمزگان، با غنای قومی و تاریخیاش را حفظ کنند.
در بخش اجتماعی نیز سرمایهگذاری در آموزش و توانمندسازی زنان و جوانان میتواند مهاجرت معکوس را رقم بزند؛ اما در حوزه بهداشت و درمانی، جایی که استان با کمبود تختهای بیمارستانی و تجهیزات پیشرفته دستوپنجه نرم میکند، نیازمند مشارکت مستقیم صنایع در ساخت مراکز بهداشتی درمانی است.
اشتغالزایی، قلب تپنده اقتصاد با اولویتدهی به نیروهای بومی میتواند نرخ بیکاری ۱۲ درصدی استان را که دو برابر میانگین کشوری است، به چالش بکشد و بالاخره در بخش ورزش که در هرمزگان به دلیل گرمای طاقتفرسا و کمبود امکانات، عملاً به حاشیه رانده شده، با حمایت صنایع از رویدادهای محلی و زیرساختهای ورزشی میتواند به ابزاری برای سلامت جامعه و جذب گردشگری تبدیل شود.
در سطح ملی CSR به عنوان یک الزام قانونی (مطابق ماده ۱۸۷ قانون برنامه ششم توسعه) تعریف شده و صنایع موظف به تخصیص درصدی از سود خود به این حوزهها هستند؛ اما اجرای آن تصویری دوگانه ترسیم میکند: در حالی که شرکتهای بزرگ مانند فولاد مبارکه اصفهان یا پتروشیمیهای خوزستان سالانه میلیاردها تومان را به پروژههای اجتماعی اختصاص میدهند، هرمزگان در انتهای جدول قرار دارد.

مقایسه تلخ: هرمزگان در برابر همسایگان
بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران و سازمان بورس، استانهای صنعتی مانند خوزستان و بوشهر، با صنایع مشابه نفتی و پتروشیمی، چندین برابر هرمزگان از CSR بهره میبرند.
در خوزستان شرکتهای نفتی سالانه بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان به پروژههای درمانی و زیستمحیطی اختصاص میدهند، در حالی که سهم هرمزگان از صنایع خود(مانند پالایشگاه های نفت و گاز یا مجتمع های فولادی، آلومینیوم، ذوب روی و ...) کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان و آن هم پراکنده و جزیرهای است.
این نابرابری ریشه در چانهزنیهای استانی و عدم نظارت مرکزی دارد؛ جایی که مدیران صنایع به جای تعهد به میزبانان محلی، بودجهها را به استانهای مبدأ منتقل میکنند.
در مقایسه با اصفهان که صنایع معدنیاش نه تنها اشتغالزایی ۳۰ درصدی برای بومیان ایجاد کرده، بلکه با حمایت از المپیادهای ورزشی، قهرمانان ملی پرورش داده، هرمزگان در ورزش به جایی نرسیده که صنایع سنگینش، با آلایندگیهای زیستمحیطیشان، حتی یک استادیوم استاندارد نساخته باشند.

کارشناسان اقتصادی، این وضعیت را "توسعه نامتوازن" مینامند: صنعتی که سودش به جیب سهامداران میرود، اما هزینههای اجتماعیاش بر دوش مردم محلی سنگینی میکند.
بیتوجهی صنایع هرمزگان: از وعده تا واقعیت
هرمزگان، با بیش از ۵۰ مجتمع صنعتی بزرگ (از جمله پتروشیمیها و بنادر صادراتی)، پتانسیل تبدیل شدن به قطب توسعه جنوب را دارد؛ اما واقعیت، محرومیت مطلق در شرق استان و بافت فرسوده بندرعباس است. صنایع کلیدی مانند فولاد هرمزگان یا پالایشگاهها، علیرغم سودهای نجومی در عمل به CSR بیتوجهاند.
مثلاً در حوزه اشتغال بیش از ۶۰ درصد نیروی کار غیربومی است، در حالی که بیکاری جوانان محلی به ۲۵ درصد میرسد. در درمان نیز کمبود ۲ هزار تخت بیمارستانی با وعدههای صنایع پاسخ داده نشده و در ورزش هیچ حمایت معناداری از تیمهای محلی دیده نمیشود.
این کمتوجهی نه تصادفی، بلکه ساختاری است؛ مدیران صنایع اغلب از خارج استان، اولویت را به پروژههای نمادین (مانند اهدای چند دستگاه اکسیژنساز در بحران کرونا) میدهند، بدون برنامه بلندمدت و نتیجه آن فقر مطلق در میناب و جاسک و مهاجرت نخبگان از استان است.
صدای انتقاد: از نماینده ولی فقیه تا کارشناسان
آیتالله محمد عبادیزاده، نماینده ولی فقیه در هرمزگان، بارها این وضعیت را «بیعدالتی آشکار» خوانده است و در آخرین اظهاراتش، وی با انتقاد از تبعیض میان استانها تأکید کرد: مسئولیت اجتماعی صنایع نباید به چانهزنی تبدیل شود؛ هرمزگان با ظرفیتهای عظیمش، نباید از سهم خود محروم بماند.

وی خواستار بازنگری در نظام CSR و شفافسازی هزینهها شده، و صنایع را به ایفای نقش در بافت فرسوده بندرعباس متهم به کمکاری کرده است.
کارشناسان نیز همنوا با وی هستند؛ دکتر مرادی، کارشناس اقتصادی نیز، بیتوجهی صنایع بزرگ به مسئولیتها را عامل اصلی نرخ فلاکت ۴۰ درصدی استان میداند و حتی وزیر صمت نیز در سفر اخیر به هرمزگان، از سلیقهای خرج کردن بودجههای CSR انتقاد کرده و بر نظارت مرکزی تأکید ورزیده است.
زمان اقدام فرا رسیده
هرمزگان دروازه تجارت ایران شایسته بیش از وعدههای توخالی است و صنایع باید از سودهای که بدست می آورند، سهمی عادلانه به توسعه محلی اختصاص دهند، نه به عنوان صدقه، بلکه به عنوان سرمایهگذاری در آینده. صنایع، زمان آن رسیده که مسئولیت بپذیرید و گرنه تاریخ قضاوت خواهد کرد.
توسعه نامتوازن و محرومیت مطلق
آیتالله عبادیزاده در حالی که هرمزگان را «دروازه اقتصادی ایران» میداند، وضعیت کنونی استان را در شأن ظرفیتهای بالقوهاش نمیداند.
وی در نشست شورای برنامهریزی و توسعه استان که مهرماه 1404 با حضور رئیسجمهور در بندرعباس برگزار شد، هرمزگان را در ردیف پنج استان فقیر کشور قرار داده و به فقر مطلق در شرق استان، نابرابری شدید آموزشی و توسعه بیتوازن اشاره کرده است.

زمینه این انتقادها، بهرهبرداری صنایع سنگین از منابع طبیعی و انسانی استان بدون بازگشت عادلانه به جامعه محلی است.
نادیدهگرفتن آموزش، بهداشت و فرهنگ: اولویت به غیربومیها
نماینده ولی فقیه در هرمزگان بر عدم سرمایهگذاری صنایع در حوزههای آموزشی و بهداشتی تأکید دارد و در فروردین ۱۴۰۴ در دیدار با مسئولان، گفته بود که مسئولیت اجتماعی صنایع نه تنها به اشتغال ختم نمیشود، بلکه شامل حمایت از آموزش و بهداشت مردم هرمزگان نیز است، اما متأسفانه این صنایع تبعیضآمیز عمل میکنند و اولویت را به نیروهای غیربومی میدهند.
زمینه کمبود ۲ هزار تخت بیمارستانی و نابرابری آموزشی است که صنایع میتوانستند با CSR جبران کنند، اما جزیرهای و ناکافی عمل کردهاند.
کمکاری در اشتغالزایی محلی: جوانان هرمزگان بیکار ماندهاند
آیتالله عبادیزاده، صنایع آلومینیوم و فولاد هرمزگان را به بیتوجهی به اشتغال بومی متهم میکند؛ وی در دیدار با مسئولان دانشگاه علوم پزشکی (خرداد ۱۴۰۴) اشاره کرد که بیش از ۶۰ درصد نیروی کار صنایع، غیربومی است و نرخ بیکاری جوانان محلی به ۲۵ درصد میرسد.
وی تصریح کرده که صنایع آلومینیوم و فولاد هرمزگان، مسئولیت اجتماعی خود را نسبت به جامعه محلی ایفا نمیکنند و تنها به فکر سودآوری هستند، در حالی که جوانان هرمزگان بیکار ماندهاند.

امام جمعه بندرعباس، مشاغل کاذب (مانند دلالی) را نتیجه این کمکاری میداند و پیشنهاد میدهد صنایع بزرگ، نقشآفرین در کاهش بیکاری شوند؛ نه با وعدههای توخالی، بلکه با برنامههای نظاممند.
یکی از تندترین انتقادهای اخیر آیتالله عبادیزاده، در اظهارات (۱۸ مهر ۱۴۰۴) که در خبرگزاری های مختلف بازتاب گسترده ای داشت، به بینظمی و چانهزنی در اجرای مسئولیت اجتماعی صنایع مربوط میشود.
وی با اشاره به تبعیض میان استانها، میگوید: زیبنده نیست که یک استان از محل این مسئولیت ۲۰ هزار میلیارد تومان دریافت کند، در حالی که هرمزگان با ظرفیتهای عظیمش، سهم ناچیزی دارد.
در نشست شورای برنامهریزی، این انتقاد را تکرار کرده و سهم هرمزگان را کمتر از یک همت توصیف میکند، در حالی که برخی استانها تا ۲۰ همت بهره میبرند.
زمینه این حرف، نگرانی از انتقال بودجههای CSR به استانهای مبدأ به جای سرمایهگذاری محلی است از همین رو وی خواستار دستور مستقیم رئیسجمهور برای جبران این نابرابری شده و تأکید دارد: مسئولیت اجتماعی صنایع نباید به چانهزنی و تبعیض میان استانها تبدیل شود؛ این بیعدالتی، زیبنده نظام اسلامی نیست.
حال، نگاهی به الگوی موفق شرکت معدنی و صنعتی گلگهر سیرجان بیندازیم؛ غولی معدنی مشابه صنایع هرمزگان اما با رویکردی متفاوت در CSR. گلگهر، با فروش ۵۹.۵ هزار میلیارد تومانی در ۱۰ ماهه ۱۴۰۳، تنها ۹۰۹ میلیارد تومان را به CSR و تبلیغات اختصاص داده، رشدی چشمگیر نسبت به سالهای پیش. این بودجه در پروژههای متنوعی مانند ساخت مراکز درمانی، حمایت از آموزش (مانند هنرستانهای فنی)، اشتغالزایی بومی (با اولویت ۷۰ درصدی نیروهای محلی) و ورزش همگانی (حمایت از تیمهای استانی و رویدادهای منطقهای) هزینه شده است.

گلگهر در ۱۴۰۳ به عنوان کارفرمای سلامت محور ملی برتر از سوی وزارت تعاون انتخاب شد و با اجرای طرحهای توسعهای به ارزش ۵.۳ میلیارد یورو بخشی از آن را به مسئولیتهای اجتماعی پیوند زده، از جمله پاکسازی محیط زیست و توانمندسازی زنان روستایی.
در مقابل، غولهای صنعتی هرمزگان نظیر پالایشگاه های نفت و گاز، مجتمع های فولادی و ... علیرغم تولید رکوردشکن (۹۹۸ هزار تن فولاد در ۶ ماهه نخست ۱۴۰۳ برای فولاد هرمزگان)، عملکرد ضعیفی در CSR نشان میدهند.
فولاد هرمزگان هرچند نشان "پیشرفته" مسئولیت اجتماعی دریافت کرده و پروژهای مانند ساخت هنرستان ۱۲ کلاسه در بندرعباس را پیش برده، اما بودجه کلی CSR آنها کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان است، عمدتاً در ورزش (حمایت از تیمهای محلی) و درمان (اهدای تجهیزات محدود).

پالایشگاه بندرعباس با اولویت ورزش و درمان، تنها به پروژههای جزیرهای مانند حمایت از المپیادهای ورزشی بسنده کرده، بدون برنامه بلندمدت برای اشتغال که ۶۰ درصدی غیربومی است.
در مجموع، صنایع هرمزگان با سودهای نجومی (مانند ۱۷ همت سود عملیاتی پالایشگاه در سهماهه اول ۱۴۰۴) از اعتبار ۱۰ برابری CSR صنعت نفت (۴۴ هزار میلیارد تومان کلی) بهره نبرده و سهم محلیشان ناچیز است و این مقایسه تلخ اما آموزنده است که گلگهر با تخصیص ۱.۵ درصدی سود به CSR، توسعه همهجانبه سیرجان را رقم زده، در حالی که صنایع هرمزگان با کمتر از ۰.۵ درصد محرومیت محلات حاشیه نشین شهر بندرعباس که از آن به پایتخت تجارت و اقتصاد و صادرات و واردات یاد می شود و همچنین شهرستان های شرق استان را تداوم بخشیدهاند.
نظر شما