به گزارش خبرگزاری شبستان از فارس، ساعت هنوز به طلوع آفتاب نرسیده، اما اتوبوس کنار میدان اصلی شهر از صدای صلوات و اشک و لبخند پر شده است. پیرزنی با چادر سفید گلدار، آرام زیر لب میگوید: «باورم نمیشه دارم میرم زیارت امام رضا(ع)...». کنارش دختر جوانی که اولین سفرش به مشهد است، با شوق موبایلش را بالا گرفته تا از بدرقه مردم فیلم بگیرد. خادمیاران رضوی با لباسهای سبز و نشان خورشیدی آستان قدس، در سکوتی پر از غرور و آرامش، آخرین بدرقه را انجام میدهند.
خیلیها در این شهر، سالهاست آرزوی زیارت داشتند اما بهدلیل ناتوانی مالی نمیتوانستند بروند. تصمیم گرفتیم با کمک خیرین، نذورات مردمی و همراهی خادمیاران، مقدمات سفر این خانوادهها را فراهم کنیم.
این، صحنه آغاز سفری بود که از دل ایمان و مهربانی مردم کوهچنار شکل گرفت؛ سفری که در قالب طرح «مهر درخشان رضوی» ۴۰ نفر از شهروندان را، که تاکنون توفیق زیارت نداشتند، به مشهدالرضا رساند.
نذر پابوسی امام رضا(ع)
اسدالله کاویانی، دبیر کانون خدمت رضوی شهرستان کوهچنار، میگوید: «خیلیها در این شهر، سالهاست آرزوی زیارت داشتند اما بهدلیل ناتوانی مالی نمیتوانستند بروند. تصمیم گرفتیم با کمک خیرین، نذورات مردمی و همراهی خادمیاران، مقدمات سفر این خانوادهها را فراهم کنیم تا دلهایشان آرام گیرد و طعم حضور در حرم امام مهربانی را بچشند.»

به گفته کاویانی، نذورات جمعآوریشده از مردم همین شهرستان، هزینه سفر و اقامت سهشبانهروزی زائران را تأمین کرده است. میگوید: «کل هزینه سفر حدود ۹۰ میلیون تومان بود که تمامش از محل نذورات مردمی و کمک خیرین تأمین شد. زائران در مشهد مهمان آستان قدس رضوی بودند و در کنار زیارت، از برنامههای فرهنگی، حرمشناسی، بازدید از موزه و مراسم قرائت زیارت آل یاسین هم بهرهمند شدند.»
وقتی مردم با دست خود زمینه زیارت دیگران را فراهم میکنند، در واقع در مسیر تربیت رضوی قدم میگذارند؛ جایی که خدمت به دیگران، خود نوعی عبادت است.
جلوهای از ایمان جمعی
اما این سفر علاوه بر یک برنامه زیارتی؛ نمادی از همبستگی اجتماعی بود در شهری که مهربانی، هنوز واژهای زنده است.
حجتالاسلام حسینعلی بهرامی، امامجمعه کوهچنار، در توصیف این حرکت میگوید: «آنچه امروز در کوهچنار شکل گرفته، جلوهای از ایمان جمعی است؛ حرکتی که هم امید را زنده میکند، هم فرهنگ خدمت رضوی را در دل مردم گسترش میدهد. این اقدام تمرینی برای همدلی و مسئولیتپذیری اجتماعی است.»
او تأکید میکند که استمرار چنین برنامههایی میتواند به تحکیم اخلاق رضوی در جامعه کمک کند: «وقتی مردم با دست خود زمینه زیارت دیگران را فراهم میکنند، در واقع در مسیر تربیت رضوی قدم میگذارند؛ جایی که خدمت به دیگران، خود نوعی عبادت است.»

آرزویی که محقق شد
خادمیاران رضوی نیز در این سفر، تنها برگزارکننده نبودند؛ آنها همراه دلهای مشتاقی شدند که گاه در تمام عمر، تنها تصویر گنبد طلایی را در تلویزیون دیده بودند. یکی از زائران سفر اولی، مردی حدود ۶۰ ساله از اهالی یکی از روستاهای این شهرستان است. او با چشمانی پر از اشک می گوید: «هیچوقت فکر نمیکردم روزی به مشهد و پابوسی آقا امام رضا(ع) بروم. وقتی از دور گنبد را دیدم، زانوهایم سست شد... فقط خدا را شکر کردم که این توفیق را به من عنایت کرد.»
اکنون که کاروان بازگشته و شهر دوباره در سکوت شبانه فرو رفته، حس رضایت و آرامشی در چهره مردم دیده میشود که گویی همهشان به نوعی زائر امام رضا(ع) بودهاند — چه آنان که رفتند، چه آنان که فرستادند.
نظر شما