زندگی در سایه مأموریت‌های مرزی؛ روایت همسر شهید نارویی از تعهد و تواضع

همسر شهید نارویی از سال‌ها زندگی در سایه مأموریت‌های مرزی می‌گوید؛ از مردی که با وجود سختی‌های بی‌پایان، هرگز لب به شکایت نگشود و با تعهدی بی‌نظیر، مرزهای وطن را پاس داشت. این روایت، نه فقط داستان یک زندگی مشترک، بلکه تصویری از ایثار، عشق و ایمان در دل خانواده‌ای است که امنیت را با جان عزیزشان معنا کردند.

خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم-در دل کویرهای سوزان شرق کشور، جایی که مرزهای ایران با تهدیدهای همیشگی روبه‌روست، مردانی زندگی می‌کنند که آرامش و امنیت را برای میلیون‌ها ایرانی به ارمغان می‌آورند؛ بی‌آنکه نام‌شان بر سر زبان‌ها باشد یا چهره‌شان در قاب تلویزیون بدرخشد.

یکی از این مردان، شهید محمدامین ناروئی بود؛ مرزبان فداکاری که در بیست و دوم شهریور ۱۴۰۳ در حمله تروریستی گروهک جیش‌العدل در منطقه مرزی میرجاوه، جان خود را فدای وطن کرد.

اما پشت این نام و این واقعه، داستانی انسانی و پر از احساس نهفته است؛ داستان زندگی مشترکی که با عشق، ایمان و احترام شکل گرفت و با شهادت، به اوج معنویت رسید. نجمه ناروئی، همسر این شهید بزرگوار، نه تنها شریک زندگی محمدامین بود، بلکه همراهی صبور در روزهای سخت مأموریت، مادر فرزندی که قرار بود ادامه‌دهنده راه پدر باشد، و راوی لحظه‌هایی است که از جنس نور و لبخندند.

در گفت‌وگویی صمیمی با خبرنگار شبستان، نجمه از خاطرات زندگی مشترک، ویژگی‌های اخلاقی همسرش، سختی‌های مأموریت و لحظه‌های وداع سخن گفته است. این روایت، نه فقط شرح زندگی یک شهید، بلکه بازتابی از روحیه مقاوم خانواده‌هایی است که امنیت کشور را با جان عزیزان‌شان تضمین می‌کنند.

زندگی در سایه مأموریت‌های مرزی؛ روایت همسر شهید نارویی از تعهد و تواضع

روایت همسر شهید محمدامین ناروئی از زندگی مشترک، تعهد ملی و لحظه‌های وداع

در پی شهادت جان‌سوز محمدامین ناروئی، یکی از مرزبانان فداکار کشور که در ۲۲ شهریور ۱۴۰۳ در حمله تروریستی گروهک جیش‌العدل در منطقه مرزی میرجاوه به فیض شهادت نائل آمد.

همسر ایشان، نجمه ناروئی، در گفت‌وگویی با خبرنگار شبستان از خاطرات زندگی مشترک، ویژگی‌های شخصیتی شهید، سختی‌های مأموریت و احساسات پس از شهادت سخن گفت. این گفت‌وگو، تصویری انسانی و عمیق از زندگی یک مرزبان فداکار و خانواده‌ای مقاوم را به نمایش می‌گذارد.

ازدواجی بر پایه ایمان، اخلاق و آرامش

نجمه ناروئی، دخترعموی شهید، درباره نحوه آشنایی و ازدواج با محمدامین گفت: وقار، دینداری و مهربانی ایشان باعث شد با اطمینان قلبی تن به این ازدواج بدهم. در تمام سال‌های زندگی مشترک، لبخند از چهره‌اش پاک نمی‌شد. حتی وقتی از مأموریت‌های سخت برمی‌گشت، با همان آرامش و لبخند وارد خانه می‌شد. این رفتارها برای من نشانه‌ای از ایمان و تواضع واقعی بود.

وی افزود: در طول ۱۳ سال زندگی مشترک، هیچ‌گاه خاطره تلخی نداشتم. زندگی‌مان پر از لحظات شیرین بود. یکی از خاطراتی که همیشه در ذهنم مانده، سفر زیارتی‌مان به مشهد مقدس بود. آن‌جا گفت: "خانم، ان‌شاءالله دفعه بعد با بچه‌هامون بیایم و نذر خرما را هم ادا کنیم." این جمله هنوز در گوشم زنده است.

مأموریت‌های دشوار، اما بی‌ادعا

وی عنوان کرد: شهید محمدامین ناروئی در سال ۱۳۸۸ از طریق ثبت‌نام در نیروی انتظامی و قبولی در مراحل گزینش، وارد مرکز آموزش ناجا در مشهد شد و پس از گذراندن دوره‌های آموزشی، به حوزه مرزبانی پیوست.

همسرش درباره نگاه او به خدمت گفت: نگاه محمدامین به مأموریت، فقط یک شغل نبود؛ بلکه رسالتی بود برای دفاع از وطن و حفظ امنیت مردم. هیچ‌وقت از سختی‌های کارش شکایتی نمی‌کرد. حتی زمانی که در مأموریت پایش شکست، نه گله‌ای کرد و نه حتی اشاره‌ای به دردش داشت. فقط گفت: "امنیت برقرار است."

وی ادامه داد: کارش جزو مشاغل سخت بود. پشت رادار بودن، لحظه‌ای غفلت نداشت. اما با همه این سختی‌ها، هیچ‌گاه اجازه نداد زندگی‌مان تحت‌تأثیر قرار بگیرد. همیشه با احترام و محبت در خانه حضور داشت و حتی در لحظات خستگی، به من کمک می‌کرد.

زندگی در سایه مأموریت‌های مرزی؛ روایت همسر شهید نارویی از تعهد و تواضع

شب وداع؛ بغضی که به افتخار تبدیل شد

نجمه ناروئی درباره شب حادثه گفت: آن شب بی‌قرار بودم. بغض عجیبی داشتم و در سکوت گریه می‌کردم. انگار دلم خبر داشت. وقتی خبر شهادت را شنیدم، با خودم گفتم چقدر محمدامین نزد اهل بیت عزیز بود که از هر کدام نشانه‌ای گرفت و شهید شد. افتخار کردم به همسرم، به راهی که انتخاب کرده بود، و به جایگاهی که به آن رسید.

وی با صدایی بغض‌آلود ادامه داد: شهادت محمدامین تأثیر عمیقی بر من گذاشت. اما باور دارم ادامه دادن راه شهیدان وظیفه من و همه کسانی است که این لحظه‌ها را تجربه کرده‌اند. باید راه‌شان را زنده نگه داریم.

ثمره زندگی مشترک و پیام پایانی به همسر شهید

ثمره زندگی مشترک نجمه و محمدامین، فرزند پسری بود که متأسفانه در دوران شش‌ماهه بارداری از دست رفت. نجمه می‌گوید: باور دارم فرزندمان اگر بود، راه پدرش را سرمشق زندگی خود قرار می‌داد. محمدامین نه فقط یک مرزبان بود، بلکه الگویی برای همه جوانانی بود که در اوج جوانی، به وظایف ملی و دینی خود پایبند بودند.

در پایان، نجمه ناروئی جمله‌ای احساسی و پرمغز را خطاب به همسر شهیدش بیان کرد: محمدامین عزیزم، تو فقط یک مرزبان نبودی؛ تو نماد تعهد، ایمان و عشق به وطن بودی. هر روز دلتنگت هستم و هر لحظه حضور تو را کنار خودم حس می‌کنم. جانم فدای رهبر.

کد خبر 1844972

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha