خبرگزاری شبستان-مهدی رحمانیان| هوای عصر هنوز داغ بود، اما در بند کوچک زندان، سرمای دلتنگی نفسها را سنگینتر میکرد. سرباز جوانی گوشه سلول نشسته بود، چشمانش خیره به کاشی ترکخورده روبهرو. فقط چند روز از بازداشتش گذشته بود، اما ساعتها برایش نمیگذشتند. فکر مادرش که هر صبح بیصدا اشک میریخت، پدر پیری که هنوز بدهی پسر را باور نداشت و خواهر کوچکی که منتظر دستهای او بود، لحظهای رهایش نمیکرد.
همان شب، در چند کوچه آنسوتر، گروهی از مردم جهرم دور هم جمع شده بودند تا برای او و سه نفر دیگر کاری کنند که قانون از پسش برنیامده بود؛ نجات از بند، نه با حکم قاضی، که با دستهای مردم.
حجتالاسلام محمدجواد دستداده، روحانی جوان و مسئول گروه مردمی «عمو روحانی»، روایت آن شب را چنین بازگو میکند: «وقتی پرونده این چهار نفر به دست ما رسید، همهشان به خاطر حوادث غیرعمد در زندان بودند. هیچکدام مجرم به معنای واقعی کلمه نبودند؛ یکی تصادف کرده بود، دیگری در معاملهای گرفتار اشتباه شده بود. گفتیم اگر قرار است کسی دوباره به زندگی برگردد، همینها هستند.»
به گفته او، در کمتر از دو هفته، ۴۰ میلیون تومان از سوی بیش از ۲۰۰ نفر از مردم نیکاندیش جهرم جمعآوری شد؛ رقمی که در شرایط اقتصادی امروز، خود نشانهای از زنده بودن ریشههای همدلی در جامعه است. هرکدام از چهار زندانی سهمی از این مهربانی داشتند: یکی ۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان، دیگری ۱۲ میلیون، سومی ۷ میلیون و نفر چهارم ۹ میلیون تومان.
مبالغی که شاید در حسابها کوچک بهنظر برسند، اما برای چهار خانواده، مرز میان رنج و رهایی بودند.

سهم یکی از این زندانیان ـ همان سرباز ۲۵ ساله ـ ۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بود؛ جوانی که تنها نانآور یک خانواده ششنفره بود و حالا دوباره میتواند پشت فرمان وانت پدرش بنشیند، اینبار سبکتر از همیشه.
دستداده در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «ما فقط واسطه بودیم؛ اصل کار را مردم کردند. از دانشجو و مغازهدار گرفته تا بازنشسته و معلم، هر کس هرچقدر توانست کمک کرد. حتی بعضیها گفتند نمیخواهیم اسممان جایی بیاید. این یعنی هنوز دلها روشن است.»
سهم یکی از این زندانیان ـ همان سرباز ۲۵ ساله ـ ۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بود؛ جوانی که تنها نانآور یک خانواده ششنفره بود و حالا دوباره میتواند پشت فرمان وانت پدرش بنشیند، اینبار سبکتر از همیشه.
او از پشتوانه فرهنگی این حرکت هم سخن میگوید؛ از گروه مردمی «منتظران نور» که با طرحهای خیرخواهانه در جهرم شناخته میشود: «آزادی زندانیان جرایم غیرعمد یکی از برنامههای ماست، اما کنار آن تهیه جهیزیه، کمک به خانوادههای بیسرپرست و تأمین دارو برای بیماران نیازمند را هم داریم. هدف ما احیای امید در دل مردم است.»
در کوچههای جهرم، این روزها نام «عمو روحانی» با لبخند تکرار میشود؛ گروهی که با تکیه بر اعتماد عمومی نشان دادهاند گاهی یک جمع کوچک میتواند کاری کند که نهادهای بزرگ از آن بازمیمانند.
چنین اقداماتی نشانهای از رشد سرمایه اجتماعی است؛ وقتی مردم به جای انتظار از دولت، خودشان نقش فعال در حل مسائل انسانی جامعهشان ایفا میکنند.
حجتالاسلام دستداده اما سادهتر نگاه میکند: «ما فقط خواستیم چهار پدر و پسر و برادر دوباره کنار خانوادهشان باشند. خدا را شکر مردم جهرم همیشه پیشقدماند. این بار هم با سخاوتشان چهار خانه را دوباره روشن کردند.»

حالا آن سرباز جوان، بعد از ماهها حبس، دوباره به آغوش مادرش برگشته است. هنوز باورش نمیشود که ناشناسانی برای آزادیاش پول جمع کردهاند. میگوید اولین کاری که میکند، این است که هر ماه هرچقدر بتواند به کنار بگذارد، تا نوبت آزادی نفر بعدی برسد.
و شاید همین چرخه نیکی، همان چیزی باشد که جامعه امروز بیش از هر زمان به آن نیاز دارد؛ ایمان به اینکه در میان دیوارهای بلند، هنوز میشود نوری روشن کرد.
نظر شما