خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: فرهنگ، در معنای عمیق انسانشناختی خود، نیرویی دارد که گاه از شمشیر و سلاح برتر است. تاریخ بشر نشان داده است که تمدنها با اندیشه و فرهنگ رشد کردهاند و سلاح صرفاً ابزاری برای نابودی یا تغییر موقتی بوده است. در این میان، قدرت نرم که جوزف نای آن را «قدرت غیرمادی» مینامد, نقش مهمی در شکلدهی افکار و رفتار ملتها ایفا میکند.
قدرت نرم بر پایه سه محور اصلی استوار است: فرهنگ، ارزشهای سیاسی و مشروعیت سیاست خارجی. فرهنگ، ابزار جذب و تأثیرگذاری بر دیگران است؛ ارزشهای سیاسی، رفتار دولت در داخل و خارج را شکل میدهند؛ و مشروعیت سیاست خارجی، اعتبار اخلاقی و دیپلماتیک یک کشور را تضمین میکند. ایالات متحده آمریکا، بهعنوان نماد مدرنیته و غرب، توانسته با استفاده از این سه مؤلفه، قدرت نرم خود را به بهترین شکل عملی کند.
قدرت نرم، همانطور که جوزف نای تبیین کرده است، توانایی تأثیرگذاری و جذب دیگران از طریق فرهنگ، ارزشها و مشروعیت اخلاقی سیاستهاست، بدون آنکه نیروی نظامی یا فشار مستقیم اعمال شود. در این چارچوب، هالیوود نه تنها سینما بلکه کتاب، تلویزیون، رسانه و حتی انیمیشن را به کار گرفته تا تصویر مسلمانان را شکل دهد و جهان اسلام را در چارچوبی خاص تعریف کند.
سینما، بهویژه هالیوود، اصلیترین بازوی این قدرت نرم است. از فیلم کلاسیکی مانند «The Exodus» (اوتو پرمینگر، 1960) که بازتابدهنده تصویر قهرمانانه یهودیان و غربیهاست، تا «The Happy Hooker Goes to Washington» (ویلیام لِوی، 1977)، و «The Bonfire of the Vanities» (برایان دیپالما، 1990)، «Gladiator» (ریدلی اسکات، 2000) و «The Kingdom» (پیتر برگ، 2007)، هالیوود همواره مسلمان و عرب را در چارچوبی کاریکاتوری و منفی تصویر کرده است.
این فیلمها، مسلمان را دشمن تمدن، عرب را عقبمانده و شرق را ناتوان نشان دادهاند، در حالی که غرب را ناجی و حامی حقوق بشر معرفی میکنند. این تصویرسازی تنها محدود به سینمای بزرگسالان نیست؛ حتی انیمیشنهایی مانند «علاءالدین (Aladdin)» و «The Mad Dog of the Desert» (سگ دیوانهی صحرا) نیز نقش مهمی در شکلدهی ذهن کودکان و نوجوانان داشتهاند. در این آثار، فرهنگ، دین و هویت مسلمانان بهصورت طنزآلود و غالباً تحقیرآمیز نمایش داده میشود.
این تصویرسازی نه تنها جنبه سرگرمی ندارد، بلکه ابزار استراتژیک قدرت نرم غرب برای شکلدهی هنجارها، ارزشها و نگرشهاست. هالیوود تلاش میکند جهان را به گونهای معرفی کند که ارزشهای غربی، آزادی، فردگرایی و پیشرفت را تجسم میبخشد و فرهنگ و تمدن اسلامی را مانع توسعه و «دیگری خطرناک» نشان دهد.
از منظر نظریهپردازان غربی، میشل فوکو قدرت نرم را به عنوان «اجبار ضمنی» و مناقشه ارزشی-اخلاقی تعریف کرده است که میتواند بر افکار عمومی تأثیر بگذارد؛ آنتونیو گرامشی نیز آن را نوعی «هژمونی فرهنگی» از طریق رسانهها و مؤسسات اجتماعی میداند و پیر بوردیو آن را نتیجه شکلدهی ذهنها از طریق رسانه و تلویزیون معرفی میکند.
با وجود این، جهان اسلام و مسلمانان نیز واکنشهایی داشتهاند. مستند جاک شاهین، Reel Bad Arabs: How Hollywood Vilifies a People، با بررسی بیش از هزار فیلم آمریکایی نشان داد که چگونه تصویر مسلمانان در هالیوود بهصورت سیستماتیک و تحریفشده ارائه میشود. این مستند همچنین انیمیشنها و تولیدات کودکان را تحلیل کرده و نشان داده است که چگونه فرهنگ و ارزشهای اسلامی از طریق تصویر و روایت به حاشیه رانده میشوند.
هالیوود با استفاده از قدرت نرم، مسلمانان را نه تنها بهعنوان دشمن تمدن، بلکه بهعنوان «دیگری» معرفی میکند که نیازمند هدایت و نجات غربی است. از منظر هالیوود، غرب نماینده حقوق بشر، آزادی، عدالت و پیشرفت است و نیروهای نظامی و فرهنگی آن، بهصورت نمادین و واقعی، نقش ناجی و مدافع ارزشهای جهانی را ایفا میکنند.
در کنار این نقدها، شخصیتهایی مانند مایکل مور با مستندها و فیلمهای خود، نمونهای از سینمای وجدان و عدالت هستند که تلاش میکنند تصویری انسانی و واقعی از گروهها و فرهنگهای مختلف ارائه دهند و با جریان غالب هالیوود مقابله کنند. همچنین، سینمای بالیوود و سریالهای تاریخی و اجتماعی ترکیه و چین، با بازنمایی ارزشهای انسانی و فرهنگی، توانستهاند بخشی از مخاطبان جهان عرب و مسلمان را جذب کنند و به مقابله فرهنگی با روایتهای تحریفشده غربی بپردازند.
هالیوود با استفاده از قدرت نرم، مسلمانان را نه تنها بهعنوان دشمن تمدن، بلکه بهعنوان «دیگری» معرفی میکند که نیازمند هدایت و نجات غربی است. از منظر هالیوود، غرب نماینده حقوق بشر، آزادی، عدالت و پیشرفت است و نیروهای نظامی و فرهنگی آن، بهصورت نمادین و واقعی، نقش ناجی و مدافع ارزشهای جهانی را ایفا میکنند.
همچنین حمایتهای مالی و سیاستهای استراتژیک آمریکا و اروپا در تولید مشترک فیلمها، آموزش سینما و رسانه، و تخصیص بودجه برای گسترش فرهنگ غرب، نشاندهنده برنامهریزی دقیق برای تثبیت قدرت نرم غرب است. این امر، شامل فیلمهای سینمایی، مستند، انیمیشن و حتی رسانههای دیجیتال و شبکههای تلویزیونی میشود که بهصورت هماهنگ تصویر و روایتهای خاصی را القا میکنند.
اما راهکار مقابله با این جنگ روایتها چیست؟ جهان اسلام باید قدرت نرم اسلامی را توسعه دهد؛ یعنی با تولید آثار سینمایی، تلویزیونی، مستند و فرهنگی، روایت صحیح و انسانی از مسلمانان و جهان اسلام ارائه دهد. قرآن کریم نیز بر کسب دانش و علم تأکید دارد: «وَقُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا» (طه، آیه 114)این آیه میتواند هم به اهمیت تولید محتوای درست و آگاهانه و هم به محوریت علم و دانایی در جنگ روایتها مرتبط باشد.
همکاری کشورهای اسلامی در زمینه آموزش و تربیت هنرمندان، فیلمسازان و نویسندگان، سرمایهگذاری در رسانههای دیجیتال و ایجاد شبکههای سینمایی منطقهای، میتواند زمینه مقابله با نفوذ فرهنگی غرب را فراهم کند.
اما راهکار مقابله با این جنگ روایتها چیست؟ جهان اسلام باید قدرت نرم اسلامی را توسعه دهد؛ یعنی با تولید آثار سینمایی، تلویزیونی، مستند و فرهنگی، روایت صحیح و انسانی از مسلمانان و جهان اسلام ارائه دهد.
در این مسیر، استفاده از ادبیات اسلامی، تاریخ، فرهنگ و ارزشهای معنوی، و بازتولید آنها در قالبهای هنری و رسانهای، راهکاری مؤثر برای تثبیت هویت مسلمانان در برابر قدرت نرم غرب است. همچنین، بهرهگیری از ظرفیت سینمای ملی و بینالمللی، مستندسازی وقایع تاریخی و تولید آثار جذاب و قابل دسترس برای مخاطب جهانی، میتواند تصویر تحریفشده هالیوود را به چالش بکشد.
جنگ روایتها، بیش از آنکه به میدانهای نظامی محدود باشد، به عرصه فرهنگ و رسانه گسترش یافته است. جهان اسلام برای حفاظت از هویت و ارزشهای خود باید سرمایهگذاری هوشمندانهای در صنعت سینما، رسانه و هنر انجام دهد. تولید فیلم، مستند و انیمیشن با محوریت هویت، تاریخ و فرهنگ اسلامی، همراه با همکاری هنرمندان و نهادهای فرهنگی، میتواند مانع نفوذ و تحریف تصویر مسلمانان شود و قدرت نرم اسلامی را در عرصه بینالمللی تقویت کند.
قرآن کریم مسلمانان را به ثبات و مقاومت در برابر فشارها و فریبها فرا میخواند: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» (آل عمران، آیه 139)
به این ترتیب، جهان اسلام قادر خواهد بود ضمن دفاع از هویت فرهنگی و دینی، در مقابله با تهاجم فرهنگی غرب و هالیوود، نقشی فعال و اثرگذار در شکلدهی به افکار و نگرشهای جهانی ایفا کند و روایت صحیح خود را بازپس گیرد.
نظر شما