خلوتی مساجد؛ زنگ خطر فرهنگی/ حجاب باید از نگاه «فقهی صرف» به «مسئله کرامت و امنیت اجتماعی» بازتعریف شود

حجت الاسلام احمدی با بیان اینکه  تحقق منویات رهبری در عرصه فرهنگ و مسجد، نیازمند «ایمان مدیریتی»، «قرارگاه فرهنگی واحد»، «تولید فکر و گفتمان» و «اعتماد به ظرفیت مردمی» است، گفت: نه صرفاً نصیحت و نه فقط قانون، بلکه احیای ایمان اجتماعی با عقلانیت و معرفی الگوهای زیست مؤمنانه در جامعه می توانند به احیای امربه معروف و نهی از منکر ختم شود.

خبرگزاری شبستان- مازندران/ پوشش و حجاب از ابتدای خلقت بشر، امر فطری در بین بشریت بوده است و در تمامی ادیان نیز رعایت آن در نوع خود سفارش شده است و تمامی کشورها از جمله ایران اسلامی برای آن قوانینی وضع شده است. با توجه به اینکه سالها از وضع قوانین رعایت حجاب و عفاف در اماکن عمومی گذشته است، اما می‌بینیم برخی افراد به تحریک و تبلیغ رسانه‌های غربی، به صورت افراط‌گونه‌ای حجاب را کنار گذاشته و خلاف قانون به راحتی در اماکن عمومی ظاهر می‌شوند که در پی این قانون گریزی ها، آسیب‌های اجتماعی در جامعه ایجاد شده است. برخی از کارشناسان و مسئولین نیز با وجود تصویب قانون عفاف و حجاب در عملیاتی شدن این قانون کم کاری می کنند و در تریبون ها می گویند که در بحث حجاب و عفاف طوری رفتار می کنیم که جوانان دین گریز نشوند درصورتی که فعل حضور افراد با ظاهری نامتعارف در اماکن عمومی مبین این که اصل رعایت حجاب که تاکید دین مبین اسلام است نادیده گرفته می شود. از این رو  با توجه به رسالت خطیر اطلاع رسانی به منظور ترویج فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر با هدف ارائه راهکارهای احیای امر به معروف با رویکرد گفتمان سازی در الگوهای رفتاری و مصادیق نهی از منکر باحجت الاسلام و المسلمین مرتضی احمدی- دبیر ستاد امربه معروف و نهی از منکر مازندران به گفتگو نشستیم که مشروح این گفتگو از نظرتان می گذرد.


* بعد از جریان زن زندگی آزادی، شاهد بی ارادگی مسئولین برای شکل دادن به فرهنگ دینی و انقلابی در جامعه هستیم و ولنگاری شدیدی در بحث عفاف و حجاب ظهور کرده به نظر شما راه برون رفت از این معضل چیست؟

سؤال بسیار مهمی است و از دغدغه‌های اصلی فرهنگی امروز کشور به شمار می‌رود. برای پاسخ جامع، می‌توان راه‌حل را در سه سطح «فکری ـ فرهنگی»، «اجتماعی» و «حاکمیتی» بررسی کرد:

 ۱. سطح فکری ـ فرهنگی (بازسازی گفتمان دینی)

بازتعریف حجاب و عفاف در قالب عقلانی و اجتماعی: باید از رویکرد صرفاً فقهی و دستوری عبور کرد و حجاب را به‌عنوان «مسئله‌ی کرامت، هویت و امنیت اجتماعی» بازتعریف نمود.

گفتمان‌سازی از پایین به بالا: کار فرهنگی پایدار، نه با دستور بلکه با اقناع، گفت‌وگو و الگوسازی چهره‌های محبوب در رسانه و فضای مجازی شکل می‌گیرد.

نوسازی زبان دینی: بسیاری از جوانان از مفاهیم سنتی فاصله گرفته‌اند؛ باید با زبان روز، مفاهیم دینی را بازگو کرد تا معنا و کارکرد آن‌ها در زندگی ملموس شود.

 ۲. سطح اجتماعی (احیای امر به معروف مردمی)

تقویت نهادهای مردمیِ امر به معروف: اگر این فریضه از انحصار نهادهای رسمی خارج و به‌صورت فرهنگی، مهربان و آگاهانه در جامعه جاری شود، اثر آن چندبرابر خواهد شد.

تربیت کنشگران فرهنگی: در دانشگاه‌ها، هیئت‌ها و گروه‌های جهادی، نیروهایی تربیت شوند که توان گفت‌وگو، تحلیل و اقناع فرهنگی را داشته باشند نه صرفاً تذکر ظاهری.

توجه به الگوهای مثبت: نمایش زنان و مردانی که با حفظ پوشش، موفق، شاد و فعال‌اند، بسیار اثرگذارتر از تبلیغات منفی است.

۳. سطح حاکمیتی (مدیریت فرهنگی منسجم)

یکپارچگی نهادهای فرهنگی: امروز چندین سازمان فرهنگی موازی داریم بدون هماهنگی مؤثر. باید سیاست واحدی برای فرهنگ عفاف تدوین و اجرا شود.

اصلاح فضای رسانه‌ای و هنری: تولیدات سینمایی، تبلیغات شهری و فضای مجازی باید تقویت‌کننده فرهنگ عفاف باشند، نه تضعیف‌کننده آن.

پرهیز از برخوردهای شعاری و مقطعی: برخوردهای سطحی، بی‌برنامه و موسمی فقط به بی‌اعتمادی عمومی منجر می‌شود؛ باید کار مداوم و هوشمند داشت.

راه‌حل نهایی، ترکیب اقناع فرهنگی با اقدام ساختاری منسجم است. نه صرفاً نصیحت و نه فقط قانون، بلکه احیای ایمان اجتماعی با عقلانیت و معرفی الگوهای زیست مؤمنانه در جامعه.
به تعبیر رهبر انقلاب: «باید کاری کنیم که فضای عمومی جامعه، فضای دینداری شود؛ نه با اجبار، بلکه با منطق، محبت و عزت.»

* علیرغم فرمایشات رهبری در بحث ناتوی فرهنگی که ایجاد چالش در حوزه عفاف و حجاب یکی از پیامدهای جنگ فرهنگی است، متاسفانه در بدنه نظام اسلامی افرادی نسبت به جنگ فرهنگی و ناتوی فرهنگی غافلند و اساسا باور نکرده و با تسامح از این مقوله عبور می کنند به نظر شما چرا شاهد تحقق منویات معظم له در این حوزه نیستیم؟

می‌توان دلایل این ناکامی را در چند محور اصلی تحلیل کرد:

 ۱. ضعف در باور و درک تهدید فرهنگی: بسیاری از مدیران، جنگ فرهنگی را انتزاعی و غیرملموس می‌دانند؛ در حالی که دشمن با ابزار رسانه، سبک زندگی، مد و فضای مجازی به‌طور مستقیم ذهن و هویت جوانان را هدف گرفته است.

در بدنه مدیریتی، تسلط نگاه سیاسی و اقتصادی بر نگاه فرهنگی موجب شده تهدید فرهنگی در اولویت قرار نگیرد. همچنین برخی مدیران، فرهنگ را صرفاً «برگزاری جشنواره یا سخنرانی» می‌دانند، نه عرصه‌ای راهبردی و دائمی.

 ۲. نبود ساختار منسجم و فرماندهی فرهنگی: علی‌رغم تأکید رهبر انقلاب بر «قرارگاه فرهنگی»، تعدد مراکز تصمیم‌گیر (فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما، سازمان تبلیغات، آموزش و پرورش، حوزه‌ها و...) موجب تداخل و موازی‌کاری شده است.

در واقع، ما قرارگاه فرهنگیِ فرمانده‌محور نداریم؛ بلکه مجموعه‌ای از دستگاه‌ها داریم که هر کدام بخشی از کار را بدون انسجام انجام می‌دهند. نتیجه این ناهماهنگی، فرسایش نیروهای مؤمن و سردرگمی افکار عمومی است.

 ۳. ضعف در تخصیص منابع و اولویت‌گذاری: در بسیاری از برنامه‌های کلان، بودجه و امکانات فرهنگی کم‌اهمیت تلقی می‌شود. حتی گاهی بودجه فرهنگ صرف امور نمایشی می‌شود، نه تربیت نیرو و گفتمان‌سازی. در حالی‌که دشمن با میلیاردها دلار در فضای مجازی سرمایه‌گذاری می‌کند، دستگاه‌های فرهنگی ما درگیر روزمرگی و کمبود ابتکار هستند.

 ۴. غلبه رویکرد شعاری به جای رویکرد عالمانه: بسیاری از اقدامات فرهنگی، فاقد پشتوانه نظری، آسیب‌شناسی علمی و تحلیل جامعه‌شناختی است. بدون فهم دقیق از تحولات نسل جوان، نمی‌توان با ابزار دهه‌های گذشته پاسخگوی چالش امروز بود.

رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که باید با «فکر، منطق و علم» وارد میدان فرهنگ شد، نه فقط با شعار.

۵. کم‌توجهی به بدنه مؤمن مردمی: جریان‌های مردمی مؤمن، هیئت‌ها، گروه‌های جهادی و فعالان خودجوش فرهنگی ظرفیت‌های عظیمی هستند که اغلب نادیده گرفته می‌شوند یا حمایت مؤثری از آن‌ها صورت نمی‌گیرد. در حالی‌که رهبر انقلاب تأکید دارند «جهاد تبیین» باید مردمی شود، هنوز بخش عمده فعالیت‌ها در ساختارهای رسمی و اداریِ کم‌تحرک محدود مانده است.

 تحقق منویات رهبر انقلاب در عرصه فرهنگ، نیازمند «ایمان مدیریتی»، «قرارگاه فرهنگی واحد»، «تولید فکر و گفتمان» و «اعتماد به ظرفیت مردمی» است.

تا زمانی که مدیران فرهنگی کشور، جنگ فرهنگی را همانند جنگ نظامی باور نکنند، نمی‌توان انتظار پیروزی و کسب توفیق در جبهه عفاف و حجاب یا سایر عرصه‌های فرهنگی را داشت.

* مطابق متون دینی امربه‌معروف و نهی از منکر در فرهنگ متعالی اسلام از جایگاه و اهمیتی والا برخوردار است و همگان وظیفه‌دارند یکدیگر را به معروف‌ها واداشته و از منکرها بازدارند، اما اکنون در جامعه شاهد منزوی شدن مطالبه گران در حوزه امربه معروف ونهی از منکرهستیم. ستاد امربه معروف و نهی از منکر در سطح کلان برای بازگشت مطالبه گران در حوزه عفاف و حجاب به میدان چه تدابیری اتخاذ نموده است؟

این سؤال بسیار کلیدی است. از جمله تدابیری که ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای بازگشت مطالبه‌گران اتخاذ کرده، بدین شرح است:

- طرح جامع عفاف و حجاب:  ستاد، ویرایش هشتم «طرح جامع عفاف و حجاب» را تهیه کرده و آن را در اختیار عموم مردم، نخبگان و پژوهشگران قرار داده است.  
این طرح، علاوه بر جنبهٔ طرح‌ریزی کلان، برای مشارکت عمومی دعوت کرده است.  

- برگزاری دوره‌های آموزشی و فرهنگی: برگزاری دوره «خانواده متعالی (زیست عفیفانه)»

- برگزاری دوره‌های عمومی برای آموزش امران به معروف و ناهیان از منکر، تولید محتوا در حوزه عفاف و حجاب در قالب آموزشی مکتوب، صوتی و تصویری، هم در بستر فضای مجازی و هم غیرمجازی.  

- برگزاری نشست‌های علمی و نخبگانی در استان‌ها و مرکز با موضوع عفاف و حجاب، سبک زندگی و به ویژه مقابله با جنگ شناختی.  

- نظارت قانونی و مسئولیت‌پذیری دستگاه‌ها: ستاد امر به معروف رسماً مسئول نظارت بر وضعیت عفاف و حجاب در دستگاه‌های دولتی شده است.  

- تأکید بر تشکیل شوراهای امر به معروف و نهی از منکر در کلیه دستگاه‌های اجرایی.  

- دعوت از نمایندگان مجلس به همکاری با ستاد برای تصویب قوانین یا مقررات حمایتی مرتبط با عفاف و حجاب.  

- فعال‌سازی تشکل‌های مردمی و مشارکت اجتماعی: ستاد تلاش کرده است تشکل‌های مردمی را به صحنه بیاورد؛ در استان‌ها گروه‌های محلی برای تولید محتوا، مطالبه‌گری، تذکر لسانی، بررسی میدانی فعال شده‌اند.  

- برگزاری نمایشگاه‌ها، همایش‌های استانی، هم‌افزایی میان فعالان فرهنگی و اجتماعی.  

- توجه به رسانه و ابزار اطلاع‌رسانی: انتشار ماهنامه «خط معروف». 

- تولید محتوای رسانه‌ای، اطلاع‌رسانی عمومی درباره قانون، وظایف و طرح‌ها.  

- استفاده از فضای مجازی برای انتشار اخبار نظارتی و مطالبه‌گری، جلب مشارکت مردم در اطلاع‌رسانی و گزارش‌دهی.  

 واما چالش‌ها و موانع در اجرای کامل این تدابیر؛ با وجود این اقدامات، چند مشکل و گلوگاه قابل دقت‌اند:

- اجرایی نبودن یا محدود بودن ضمانت قانونی: وجود قانون کافی نیست اگر ضمانت اجرا نباشد؛ خیلی اوقات تذکرات لسانی یا نظارت مطرح است، اما برخورد جدی حقوقی یا اداری انجام نمی‌شود.

- محدودیت منابع و تجهیزات تخصصی: آموزش، تولید محتوا و پوشش رسانه‌ای گسترده نیاز به بودجه، نیروی متخصص، ابزار و زیرساخت دارد. ضعف در این‌ها باعث شده تأثیر محدود باشد.

- عدم هماهنگی کامل بین دستگاه‌ها: هنوز هماهنگی کامل بین وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، نهادهای محلی، قضایی و اجرایی در نحوه تعامل با مطالبه‌گران وجود ندارد.

- مردم‌گرایی و ترس از تنش: مطالبه‌گران گاهی از برخوردهای تند یا عواقب اجتماعی ترس دارند؛ وقتی احساس کنند حمایت رسمی و قانونی ندارند، عقب نشینی می‌کنند.

- فضای عمومی نامطمئن و پیام‌های متضاد: گاهی پیام‌های غیررسمی یا رسانه‌ای متناقض، باعث سردرگمی می‌شوند؛ همچنین مقاومت بخشی از جامعه یا دستگاه‌ها در پذیرش مطالبه‌گری عمومی.

پیشنهادات برای تقویت نقش مطالبه‌گران و تحقق کامل تدابیر؛ برای اینکه منزوی شدن مطالبه‌گران کاهش یابد و نقش آنها مؤثرتر شود، ستاد امر به معروف و نهی از منکر می‌تواند این اقدامات را تقویت کند:

- ایجاد ضمانت‌های حقوقی و قانونی شفاف برای حمایت از مطالبه‌گران: تصویب مقرراتی که مطالبه‌گران را در اعمال امر به معروف و نهی از منکر مصون بدارند، حمایت از حقوق آنها در صورت مواجهه با مشکلات اداری یا امنیتی.

- آموزش تخصصی مطالبه‌گری مسؤولانه: ترتیب برنامۀ آموزشی برای کسانی که می‌خواهند در این عرصه فعال شوند؛ آموزش فن گفت‌وگو، مبانی حقوقی، روانشناسی اجتماعی، تولید محتوا و برخورد مناسب.

- پشتیبانی مالی و معنوی از فعالان محلی: تأمین امکانات برای طرح‌های مردمی، حمایت مالی از تولید محتوا، تسهیل همکاری ستادهای استانی و محلی با مراکز علمی و حوزه علمیه.

- تقویت شبکه‌های محله‌ای و مردمی: تشویق تشکیل گروه‌های کوچک امر به معروف در محله‌ها و محیط‌های کاری، که با نظارت ستاد بتوانند فعال‌تر شوند.

- افزایش شفافیت عملکرد و گزارش‌دهی عمومی: انتشار دوره‌ای گزارش‌های میدانی از مطالبه‌گری‌هایی که انجام شده و نتایج آنها؛ این به ایجاد اعتماد عمومی کمک می‌کند.

- نظارت قوی‌تر بر دستگاه‌های دولتی و الزام به اجرای مصوبات: نظارت ستاد بر حُسن اجرای قوانین عفاف و حجاب در دستگاه‌های دولتی، همراه با پیگیری قضایی یا اداری زمانی که تخطی می‌شود.

* خلوت شدن مساجد از مصادیق کم‌رنگ شدن امربه‌معروف و نهی از منکر است برای اینکه مساجد پاتوق فرهنگی دینی خانواده ها به ویژه نوجوانان و جوانان شود چه باید کرد؟

چون مسجد، از نگاه اسلام، قلب تپنده جامعه دینی و پایگاه اصلی تحقق «امر به معروف و نهی از منکر» است. خلوت شدن مساجد، نشانه‌ای از ضعف پیوند مردم با نهاد دین و کاهش پویایی فرهنگی است.
برای اینکه مساجد دوباره به پاتوق فرهنگی و تربیتی خانواده‌ها، به‌ویژه جوانان و نوجوانان تبدیل شوند، باید از چند بُعد هم‌زمان وارد شد:

 ۱. بازتعریف کارکرد مسجد در تراز انقلاب اسلامی: باید از نگاه صرفاً عبادی خارج شد و مسجد را به عنوان «مرکز خدمات اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و هویتی» بازآفرینی کرد.

مسجد اگر فقط محل نماز باشد، نسل جوان کمتر جذب می‌شود؛ اما اگر محل گفت‌وگو، مشاوره، مهارت‌آموزی و فعالیت اجتماعی باشد، جوان در آن احساس تعلق می‌کند.

به تعبیر رهبر انقلاب: «مسجد باید پایگاه ایمان، بصیرت، خدمت و همدلی باشد؛ نه فقط جای نماز.»

 ۲. تحول در مدیریت و امام جماعت مسجد: امام جماعت کارآمد و جوان‌فهم مهم‌ترین عامل جذب مردم است. امامی که اهل گفت‌وگو، صبور، خوش‌برخورد و آشنا با زبان نسل امروز باشد، مسجد را زنده می‌کند.

باید از ائمه جماعات مطالبه کرد که نقش اجتماعی و فرهنگی خود را جدی بگیرند، نه فقط وظیفه اقامه نماز.

تربیت ائمه جماعات نسل جدید در حوزه‌ها با مهارت ارتباط‌ گیری، روان‌شناسی اجتماعی و مدیریت فرهنگی ضرورت دارد.

۳. برنامه‌های متنوع و جذاب فرهنگی: برگزاری کارگاه‌های مهارت زندگی، نشست‌های پرسش و پاسخ دینی، اردوهای خانوادگی، مسابقات قرآنی و کلاس‌های آموزشی رایگان برای نوجوانان.

استفاده از ظرفیت بانوان مسجد برای برگزاری جلسات مادرانه و تربیت دینی فرزندان.

ایجاد باشگاه مسجدی نوجوانان و جوانان با برنامه‌هایی چون بازی‌های فکری، گروه سرود، پویش‌های اجتماعی و فعالیت‌های داوطلبانه.

ایجاد پیوند بین مسجد با هنر متعهد: برگزاری محافل شعر، تئاتر دینی، فیلم کوتاه و روایتگری دفاع مقدس.

 ۴. مدیریت مردمی و هیئت امنای پویا: مسجد باید به مردم واگذار شود؛ یعنی هیئت امنا و خادمان از اهالی محل و به‌ویژه جوانان انتخاب شوند. البته شفافیت مالی و مشارکت مردمی نیز حس تعلق ایجاد می‌کند.

تجربه نشان داده هرجا جوانان در تصمیم‌گیری مسجد نقش داشته‌اند، مسجد پررونق‌تر و پویاتر شده است.

 ۵. پیوند مسجد با فضای مجازی و رسانه: ایجاد کانال‌های مجازی برای اطلاع‌رسانی برنامه‌ها، پاسخ‌گویی به سؤالات شرعی و اخلاقی، و ارتباط مستمر با نمازگزاران. پخش زنده مراسم‌ها و کلاس‌ها برای جذب افراد غیرحضوری. تولید محتوای جذاب از فعالیت‌های مسجد برای نشان دادن نشاط و امید در فضای دینی.

 ۶. پیوند مسجد با نیازهای واقعی جامعه: راه‌اندازی صندوق قرض‌الحسنه، گروه‌های خیریه، مشاوره خانوادگی و تحصیلی در کنار فعالیت عبادی.

هر مسجد باید بتواند در محله خود نقشی اجتماعی ایفا کند؛ مثلاً حمایت از خانواده‌های آسیب‌دیده، کمک در ازدواج جوانان یا رفع مشکلات محلی. در این حالت، مسجد از نظر مردم، محل «حل مسئله» خواهد بود نه فقط عبادتگاه.


* با توجه به رشد قارچ گونه منکرات در جامعه و اینکه قرآن کریم به اصلاح جامعه تاکید دارد به نظر شما برای احیای این فریضتین واجب فراموش شده و اصلاح جامعه چه باید کرد؟

جامعه امروز دچار ضعف در اجرای این فریضتین است؛ ازاین‌رو برای احیای آن‌ها باید فکری، فرهنگی، ساختاری و اجتماعی کار کرد.  

۱. بازسازی باور و فهم درست از فریضتین: امر به معروف و نهی از منکر نباید با «تحکم» یا «برخورد قهری» اشتباه گرفته شود. جوهره‌ آن دلسوزی، اصلاح و خیرخواهی اجتماعی است.

باید آموزش عمومی داده شود که این فریضه وظیفه همه مردم است نه صرفاً نهادهای رسمی.

تبیین شود که هدف، اصلاح جامعه و رشد معنوی مردم است، نه مچ‌گیری یا کنترل ظاهری.

بازگرداندن «محبت» و «عقلانیت» به گفتمان امر به معروف، شرط ماندگاری آن است.

 ۲. تربیت نیرو و فرهنگ‌سازی علمی: راه احیای امر به معروف، آموزش تخصصی کنشگران فرهنگی و اجتماعی است تا با زبان نسل جوان، منطق گفت‌وگو و تحلیل فرهنگی آشنا شوند.

ایجاد کرسی‌های علمی، پژوهش‌های جامعه‌شناختی و دوره‌های آموزشی برای طلاب، دانشجویان و فعالان فرهنگی.

در رسانه‌ها، این فریضه باید به عنوان «اوج مسئولیت اجتماعی مؤمن» معرفی شود، نه رفتار حاشیه‌ای یا افراطی.

۳. تقویت بسترهای مردمی و محلی: تشکیل گروه‌های محلی امر به معروف در مساجد، مدارس، دانشگاه‌ها و محیط‌های کاری، با محوریت افراد خوش‌اخلاق و مورد اعتماد مردم.

حمایت مادی و معنوی از فعالان مردمی که در این عرصه کار فرهنگی می‌کنند.

ایجاد شبکه‌های اجتماعی بومی برای تذکر سازنده، پویش‌های مجازی و ترویج معروف‌ها (مثل کمک به محرومان، نماز اول وقت، احترام به خانواده، عفاف و پاکی)

۴. هماهنگی و اراده حاکمیتی: دولت و نهادهای رسمی باید الگوی عملی معروف‌ها باشند؛ اگر عدالت، صداقت و خدمت در عملکرد مسئولان دیده شود، مردم نیز با رغبت به معروف‌ها گرایش می‌یابند.

لازم است ستاد امر به معروف و سایر نهادهای فرهنگی، برنامه ملی هماهنگ و مبتنی بر اقناع اجتماعی طراحی کنند.

لزوم تصویب قوانین حمایتی از آمران به معروف و ناهیان از منکر برای امنیت روانی و اجتماعی آنان.


 ۵. تمرکز بر اصلاح تدریجی و امیدآفرینی:

اصلاح جامعه امری دفعی نیست؛ نیاز به صبر، استمرار و امیدآفرینی دارد. باید بر معروف‌های بنیادی مثل عدالت، صداقت، کار درست، احترام به قانون، عفت و مهربانی تمرکز کرد.رسانه‌ها، آموزش و پرورش و خانواده‌ها باید با الگوهای ملموس، امر به معروف را از «تذکر کلامی» به سبک زندگی مؤمنانه تبدیل کنند.

* دشمن ترفندهای تهاجم فرهنگی خود را هر لحظه به‌روز می‌کند و باید در شیوه ترویج امر به‌ معروف و نهی از منکر به‌روز بود. چه مقدار با این جمله موافقید و برای به روز رسانی شیوه های مبارزه با مظاهر منکرات در جامعه چه تدابیری را اتخاذ نموده اید؟
در واقع، اگر روش ما سنتی بماند، در حالی‌که دشمن از هوش مصنوعی، رسانه، سرگرمی و سبک زندگی برای ترویج منکر استفاده می‌کند، نتیجه‌اش عقب‌ماندگی فرهنگی خواهد بود. پاسخ این سوال در دو بخش شامل: الف) میزان موافقت و مبنای فکری و ب) تدابیر عملی برای به‌روزرسانی شیوه‌های مبارزه با منکرات می باشد.

الف) میزان موافقت و مبنای فکری

کاملاً موافقم؛ چرا که خود قرآن کریم بر حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن در دعوت تأکید دارد (نحل/۱۲۵).
یعنی روش امر به معروف باید با شرایط، مخاطب و زمان متناسب باشد. امروز، منکر فقط در خیابان نیست؛ در رسانه، ذهن، پوشش، سرگرمی و فضای مجازی نفوذ کرده است. پس فریضتین نیز باید از «روش گفتاری سنتی» به رویکرد چندبعدی و فناورانه تغییر یابد.

 ب) تدابیر برای به‌روزرسانی شیوه‌های مبارزه با منکرات

۱. استفاده از ابزارهای نوین رسانه‌ای: تولید محتوای کوتاه، هنری و اقناعی در قالب کلیپ، پادکست، موشن‌گرافیک و اینفوگرافیک برای انتقال پیام امر به معروف.

راه‌اندازی کمپین‌های مثبت در شبکه‌های اجتماعی با محور «معروف‌ها» نه صرفاً «منکرات».

تربیت فعالان فرهنگی برای حضور هوشمندانه در فضای مجازی و خنثی‌سازی عملیات روانی دشمن.

۲. ارتقاء سواد رسانه‌ای و شناخت جنگ شناختی: برگزاری دوره‌های آموزشی برای ائمه جماعات، مربیان فرهنگی و طلاب درباره شیوه‌های نفوذ فرهنگی دشمن، سواد رسانه‌ای و تحلیل محتوا.

تدوین دستورالعمل‌های بومی برای مقابله با عملیات نرم دشمن در مدارس و دانشگاه‌ها.

همکاری با صداوسیما و رسانه‌ها برای تولید برنامه‌های تحلیلی و جذاب درباره جنگ شناختی.

۳. گسترش رویکرد گفت‌وگومحور و اقناعی: امروز نسل جدید نیاز به گفت‌وگو دارد، نه دستور. باید به‌جای تذکر خشک، از مخاطب‌محوری و زبان عاطفی استفاده شود.

راه‌اندازی «کانون‌های گفت‌وگوی اجتماعی» در مساجد، مدارس و دانشگاه‌ها برای طرح آزاد موضوعات فرهنگی.

آموزش مهارت‌های ارتباط مؤثر و تبلیغ نرم به آمران به معروف.


۴. بهره‌گیری از ظرفیت هنر و فرهنگ عمومی: استفاده از تئاتر خیابانی، موسیقی آئینی، فیلم کوتاه و پویانمایی برای ترویج معروف‌ها.

برگزاری جشنواره‌های مردمی با موضوع «سبک زندگی عفیفانه» و «قهرمانان گمنام امر به معروف».

الگوسازی از چهره‌های محبوب و اثرگذار در قالب هنری و رسانه‌ای.

۵. تشکیل قرارگاه‌های تخصصی فریضتین: ایجاد قرارگاه فضای مجازی فریضتین برای رصد منکرات نوپدید و تولید پاسخ متناسب.

تشکیل هسته‌های فکری بین‌نسلی (ترکیب روحانیون، اساتید دانشگاه، جوانان فعال فرهنگی) برای تحلیل روندهای فرهنگی و ارائه طرح‌های عملیاتی.

تدوین «نقشه فرهنگی محله‌محور» برای شناسایی آسیب‌های خاص هر منطقه و مقابله هوشمندانه.

۶. تمرکز بر معروف‌سازی به جای صرفاً منع منکر: مطالعات فرهنگی نشان می‌دهد تبلیغ معروف‌ها اثرگذارتر از نهی مستقیم از منکرهاست. یعنی باید الگوهای مثبتِ رفتار، عفاف، صداقت، وجدان کاری و نشاط دینی را ترویج کرد تا منکرات خودبه‌خود کمرنگ شوند.

به تعبیر رهبر انقلاب: «جاذبه‌ی معروف، از دافعه‌ی منکر مؤثرتر است.»

گفتگو: سودابه احمدپورملکشاه

کد خبر 1843120

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha