به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، غلامحسین مظفری در ششمین نشست از سلسلهٔ «شنبههای گفتگو» به میزبانی اتاق اندیشهورزی با محوریت خراسانپژوهی اظهار کرد: خراسان رضوی هزار و یک مسئله دارد و تقریباً همهی بود و نبود ما به خراسان و هویت تاریخی آن بازمیگردد. از شما خراسانپژوهان میخواهم نقشه راه را برای ما ترسیم کنید. زمان بسیار کوتاه است؛ مدیران اجرایی میآیند و میروند، اما آنچه باقی میماند رخداد ماندگار فرهنگی و بنیانی است که شما میتوانید پایهگذاری کنید. خواهش میکنم پیشنهاد دهید تا در همین فرصت کوتاه بتوانیم کاری ماندگار و اثرگذار برای آینده خراسان انجام دهیم.
وی افزود: دولت کارش این نیست که رأساً در امور فرهنگی ورود کند. دولت باید تسهیلگر باشد. میدانیم که اگر شما نقشه راه را مشخص کنید، میتوانیم آن را پشتیبانی کنیم. پیشنهاد من این است که شورای مشورتی یا کارگروه تخصصی خراسانپژوهی با محوریت شما شکل بگیرد تا بر اساس برنامه علمی و واقعبینانه اقدام شود.
استاندار خراسان رضوی تصریح کرد: در گفتوگو با بنیاد ایرانشناسی از همکاری برای تقویت محور خراسان استقبال شد. موضوع را در سفر پیش روی تهران پیگیری خواهم کرد تا کار بهصورت ساختاری پیش برود. اگر این طرح در سطح ملی تثبیت شود، یک اتفاق ماندگار در تاریخ فرهنگی کشور خواهد بود.
مظفری با بیان اینکه فرصتهای اقتصادی خراسان هم باید بر پایه فرهنگ و هویت آن تقویت شود، یادآور شد: برای نخستینبار در اتاق بازرگانی خراسان، هم کمیسیون فرهنگی و هم کمیسیون مسئولیتهای اجتماعی تشکیل شده است؛ اتفاقی که تاکنون در هیچ استانی سابقه نداشته است. این رویکرد تازه نشان میدهد که فعالان اقتصادی خراسان رضوی درک عمیقی از نقش فرهنگ و هویت در توسعه دارند.
استاندار خراسان رضوی اضافه کرد: نشستهای "شنبههای گفتوگو" و "یکشنبههای اقتصادی" در خراسان رضوی به دو جریان گفتوگویی منظم تبدیل شده است. تجربه نشان داده است که این گفتوگوها نتایج ملموس فرهنگی و اقتصادی بههمراه داشته؛ چنانکه رتبهٔ کسبوکار استان از ۲۲ به یک ارتقاء یافته و شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی خراسان رضوی نیز برای دو دوره متوالی رتبه نخست کشور را کسب کرده است.

مظفری ادامه داد: نباید بپذیریم که خراسانیها نمیتوانند با هم کار کنند. این نگاه منفی باید از میان برود. در همین دوره نمایندگان ادوار خراسان، از جناحهای مختلف سیاسی، کنار هم نشستند، همفکر شدند و در قالب کمیسیونها و کارگروههای مشترک برای پروژههای بزرگ خراسان به توافق رسیدند. این یعنی همکاری در خراسان ممکن است.
وی با اشاره به عدم تفویض اختیارات دولت، که همچنان مطالبهای جدی است، گفت: استانداریها باید به نقطهای برسند که سیاستسازی کنند، نه فقط اجرا. با این وجود و در برخی موارد ما در این استان گاه اختیاراتی متناسب داریم و باید از آن استفاده کنیم. شعار نمیدهم؛ ظرف ششماهه نخست امسال در حالی که صادرات ملی کشور شش درصد کاهش داشته، در خراسان رضوی رشد صادرات ۳۲ درصد مثبت بوده است. این موفقیت با اتکا به دیپلماسی اقتصادی منطقهای حاصل شد. در حوزه فرهنگی هم باید این رویکرد را دنبال کنیم؛ شناسایی کانونهای پیرامونی، تعاملات مستمر، و جذب ظرفیتهای فرهنگی بیرون از دولت.
استاندار خراسان رضوی خاطرنشان کرد: ضرورت دارد نهادی مستقل و قدرتمند برای پیشبرد امور فرهنگی و تاریخی خراسان تعریف شود؛ نهادی که قائم به دولت یا فرد نباشد، بلکه بر پایه ساختار دانشگاهی و اندیشهای شکل گیرد. این نهاد باید فناناپذیر، غیرفردمحور و دارای تداوم باشد. افراد توانمند بخش خصوصی مانند خیران فرهنگی نیز علاقهمند به همراهی با چنین طرحهایی هستند و میتوان از این ظرفیتها بهره برد.
وی تصریح کرد: در حوزه شهری و میراثی نیز مسائلی جدی داریم. تونل تاریخی ده دی مشهد که سالم و با طول بیش از دو کیلومتر و ارتفاع چهار و نیم متر است، بیدلیل رها شده است. تونلهای مشابهی هم در خراسان وجود دارد که در تاریخ نظامی و تمدنی نقشآفرین بودند. اینها بخشی از میراث و هویت ماست که مغفول مانده و باید احیا شوند.
مظفری با بیان اینکه توسعه بدون اتکای فکری و علمی ممکن نیست، گفت: اگر نظام اجرایی به پشتوانه علمی وصل نشود، در مدیریت استان موفق نخواهیم بود. ما باید از نخبگان و استادان استفاده کنیم. هفته آینده با همکاری دانشگاه فردوسی، اتاقی در پردیس دانشگاه به استاندار خراسان رضوی اختصاص مییابد تا بهعنوان شخص حقوقی هر هفته چند ساعت در آنجا حضور یابم و مسائل استان را بهصورت مشترک با جامعه علمی بررسی کنیم. باور دارم اگر تاکنون از این ظرفیت علمی استفاده نکردهایم، اشتباه کردهایم و باید جبران کنیم.
وی با تأکید بر لزوم پیوند مدیریت اجرایی با حوزه دانشگاه افزود: از رؤسای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی خواستهام که با استانداری در ارتباط مستقیم قرار بگیرند و جلسات حل مسئله را در خود دانشگاهها برگزار کنیم. این حرکت میتواند آغازگر فصل تازهای در ارتباط دولت و نخبگان باشد.
استاندار خراسان رضوی افزود: در طول تاریخ، خراسان بارها منجی ایران بوده است. در روزهای سخت و حتی در دوران جنگ ١٢ روزه، زمانی که کشور در شرایط بحرانی قرار داشت، در جلسات مشورتی به این نتیجه رسیدیم که اگر وضعیت جنگ بدتر شود، خراسان وظیفه دارد کشور را نجات دهد. خراسان فقط جغرافیا نیست؛ جان ذخیره شدۀ ایران است. در حوزه تاریخ و تمدن نیز همیشه خراسان چنین بوده است.

مظفری با اشاره به نشستهای اخیر با مسئولان ملی گفت: در دیدار اخیر با رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، ایشان تأکید داشتند که انتظار از خراسان بسیار بالاست و درست هم هست. اگر چه گرفتاریها و واقعیتهایی تلخ در وضعیت عمومی داریم، اما وظیفه ما این است که امید را زنده نگه داریم. باید بهجای گله و انتظار، مسیر خود را طراحی کنیم و به سراغ خراسانیهای مؤثر، در استان، تهران و حتی خارج از کشور برویم و با استفاده از ظرفیت آنان ساختار فرهنگی و تمدنی قدرتمندی را بنیان بگذاریم.
وی در پایان با تأکید بر نگاه بلندمدت اظهار کرد: ما باید نهادهای علمی و فرهنگی را آنگونه طراحی کنیم که نسلهای بعدی هم بتوانند از آن استفاده کنند. نهتنها در حوزههای اقتصادی، بلکه در مسائل محیطزیستی، فرهنگی و هویتی باید بنشینیم، گفتوگو کنیم و راهحل مشترک بیابیم. خراسان سرزمین بزرگی است که بارها ایران را نجات داده و امروز نیز میتواند با همافزایی دانشگاه، فرهنگ و اقتصاد، بار دیگر در تراز ملی و جهانی بدرخشد.
گلایه از روند رو به افول جایگاه فرهنگی خراسان
محمدجعفر یاحقی، استاد تمام زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد نیز اظهار کرد: خراسان بسیار بزرگتر از آن چیزی است که امروز در قالب تقسیمات کشوری شناخته میشود. خراسان، چتری فرهنگی است که از مرزهای چین تا مرکز ایران گسترده شده و مشهد وارث همهی عناصر این حوزهی عظیم است.
وی گفت: خراسان در گذشته دارای معنای گستردهتر و عمیقتری بوده است؛ میراث فرهنگی، شخصیتهای تاریخی و ارزشهای علمی و ادبی بسیاری از این منطقه برخاستهاند. مرزهای سیاسی نمیتوانند مانع گسترده شدن این چتر فرهنگی بزرگ شوند. در نگاه «خراسانپژوهی» و بر اساس شواهد تاریخی، تمام دستاوردهای مناطق واقع در این عرصه، بخشی از میراث مشترک خراسان بزرگ بهشمار میآیند.
یاحقی با ابراز تأسف از روند رو به افول جایگاه فرهنگی خراسان ادامه داد: متأسفانه خراسان در دهههای اخیر تجزیه و دستوپاشکسته تلقی میشود و در حالیکه میتوانستیم در دورههایی چون سالهای پس از فروپاشی شوروی محور فرهنگی منطقه باشیم. اکنون کشورهای همسایه همچون تاجیکستان و ازبکستان با سرعت در حال بازخوانی و تثبیت هویت خراسانی خویشاند؛ ازبکستان بهویژه در سالهای اخیر شخصیتهایی چون ابنسینا، ابوریحان بیرونی و فارابی را به نام میراث فرهنگی خود به ثبت رسانده است؛ در حالیکه این بزرگان در حقیقت بخشی از میراث مشترک خراسان بزرگاند.
این استاد تمام زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: خراسان واقعی با میراث بهجامانده از گذشتگان و باستانشناسی و هویت فرهنگی خود، روزگاری میتوانست محور پیوند کشورهای منطقه باشد و مشهد، با مرکزیت مذهبی و علمی خود، شایستهترین جایگاه را برای رهبری این حوزه داشت. اما متأسفانه اکنون بسیاری از این ظرفیتها از دست رفته است. ما در گذشته در دانشگاه، در زمینه خراسانپژوهی، تلاشهای بسیاری داشتیم، اما طرحها ناتمام ماند و مجله و برنامههای پژوهشی خراسانپژوهی مغفول واقع شد. سه بار تاکنون قصد داشتهایم بنیاد خراسانپژوهی را احیا کنیم، اما هر بار بنا به دلایل مختلف این حرکت نیمهکاره مانده است.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد با تأکید بر لزوم بازگشت به میراث فرهنگی و تاریخی خراسان گفت: امروز، پول، سرمایه و منافع اقتصادی جای فرهنگ را گرفته است. از دستور ممنوعیت ساختوساز در چهار خیابان منتهی به حرم مطهر که سالها پیش تصویب شده بود، دیگر اثری نیست. بناهای تاریخی از میان رفتهاند، آثار باستانی تخریب شده و هویت مشهد رو به نابودی است.
یاحقی با اشاره به وضعیت کنونی گفت: امروز نه تنها معماری سنتی که روح معنوی و فرهنگی مشهد نیز در ساختوسازهای جدید گم شده است. اگر بخواهیم به عقب بازگردیم و ارزشها را احیا کنیم، دشوار است. سرمایه، درآمد و مالکیت بر فرهنگ غلبه یافتهاند و اگر اقدامی فوری انجام نگیرد، بخش اعظم ریشههای هویتی ما از میان خواهد رفت.
وی افزود: این روند باعث شده هیچ یاد و نامی از مشاهیر و بزرگان مشهد و خراسان همچون فردوسی و خواجه نصیرالدین طوسی و چهرههای علمی و ادبی باقی نماند. خراسان یک میراث تمدنی فراملی است که امروزه در محدودهی مرزهای سیاسیِ چند کشور از جمله ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان پراکنده شده است. ما زمانی میتوانستیم ادعا کنیم که رهبر این حوزهی فرهنگی هستیم، اما امروز این جایگاه در حال واگذاری است. از این منظر، باید برای حفظ و بازتعریف موقعیت مشهد و خراسان فکری اساسی کرد.
دغدغه انقراض میراث فرهنگی مشهد
در ادامه سیدصدرا میردامادی، روزنامهنگار و فعال فرهنگی با تأکید بر ضرورت بازخوانی تاریخ و بازاندیشی در تجربه حکومتداری با اشاره به گره خوردن مسائل فرهنگی با سایر عرصهها افزود: فرهنگ، تاریخ، محیطزیست و توسعه، اجزایی از یک منظومه درهمتنیدهاند. مادامی که تابآوری فرهنگی و تاریخی سرزمین وجود نداشته باشد، پایههای توسعه نیز بر زمین استوار نخواهد شد. اگر ظرفیت تاریخی خراسان، که خود نمونهای فشرده از تجربه تمدنی ایران است، در طرحهای توسعه دیده نشود، نتیجهای جز تعارض تاریخ و توسعه نخواهد داشت.
این فعال فرهنگی خاطرنشان کرد: مدیران بسیاری، هرچند با نیت فرهنگی، اما بدون دانش و درک عمیق از علوم انسانی و مبانی زیست فرهنگی سرزمین وارد عرصه شدند. فهم تاریخی و تجربههایی که در جریان جنگهای جهانی و مسیر مدرنسازی بهدست آمده بود، در توسعه امروز ما نادیده گرفته شد. امروز اگر مدیران کشور بار دیگر از همین مسیرهای خطا بروند، خرابیهای گذشته بازتولید میشود. باید از تجربههای تاریخی تمدن خراسان در مواجهه با خشکسالی، بحران آب و تعادل زیستی درس گرفت و آن را در طراحیهای شهری و طرحهای توسعهای لحاظ کرد.
وی با اشاره به دغدغه انقراض میراث فرهنگی مشهد گفت: بارها نسبت به تخریب کوچهها و خانههای تاریخی اطراف حرم مطهر هشدار دادهایم. طرحهای توسعه شهری با شعار نوسازی، بسیاری از نشانههای هویت تاریخی را پاک کردند و فقط چند تشکل مردمی کوشیدند تا نام و نشانی از میراث فرهنگی مشهد حفظ شود. این روند پاکسازی نمادهای تاریخی، ریشه فرهنگی شهر را هدف گرفته است.
میردامادی افزود: همانطور که در طرح اطراف حرم مشاهده میشود، مجموعهای از عناصر هویتی، دینی، فرهنگی و حتی زیستمحیطی بهصورت درهمتنیده از بین رفته است. توسعه نباید با حذف تاریخ همراه باشد. خراسان رضوی، بیش از هر استان دیگری ظرفیت فرهنگی دارد، اما همین پیچیدگی و غنای تمدنی کار کردن در آن را دشوار کرده است. اینجا فقط یک جغرافیا نیست، بلکه لایههای تاریخی، عرفانی و ادبی در بطن توسعه شهری حضور دارند که نیازمند نگاه ترکیبی هستند.

وی با اشاره به نگرانیهای اهالی فرهنگ درباره فرونشست زمین در مشهد اظهار کرد: وقتی دشت مشهد بیش از ۲۳ سانتیمتر فرونشست دارد، یعنی ما زنگ خطر را برای نابودی همه لایههای تمدنی به صدا درآوردهایم. اگر آب، خاک و محیطزیست به وضعیت بحرانی برسد، دیگر نه شهری خواهد ماند و نه فرهنگی بر آن استوار. باید از تجربههای تمدنی خراسان در مدیریت بحران بهره گرفت، چرا که در تاریخ این سرزمین، خشکسالیها و بحرانهای طبیعی به فرصتی برای رشد فکری، همیاری اجتماعی و نهادسازی تبدیل شدهاند.
طرح های اقتصادی یا فرهنگی خراسان رضوی باید دارای پیوست تاریخی و فرهنگی باشد
همچنین ابوالفضل حسنآبادی، مدیر مرکز نسخ خطی سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، جایگاه تاریخ و هویت خراسان را در اسناد توسعهای و برنامههای اجرایی استان، نیازمند بازتعریف و بازشناسی جدی عنوان کرد و گفت: سیاستهای جاری دولت در واگذاری اختیارات به استانها فرصت مناسبی برای بازنگری در مدل پیشرفت خراسان رضوی فراهم کرده است. خراسان رضوی شاید پایدارترین هویت تاریخی در میان استانهای کشور را داراست؛ استانی که از منظر ماندگاری رجال علمی، فرهنگی و سیاسی، در گذشته و حال، همواره پیشتاز بوده و بزرگترین گنجینههای مستند ملی شامل کتابخانه آستان قدس، مراکز اسناد و بناهای تاریخی ارزشمند را در خود جای داده است.
وی با بیان اینکه چنین ظرفیت کمنظیری باید در برنامهریزیهای کلان توسعهای دیده شود، افزود: اگر قرار است در حوزههایی همچون آسیای مرکزی و افغانستان فعالیتهای فرهنگی یا اقتصادی انجام دهیم، پیش از هر چیز باید جایگاه تاریخی و تمدنی خراسان رضوی را بشناسیم و از این ظرفیت در سیاستگذاری بهره ببریم. ما به هر آنچه بهعنوان شاخصه تاریخی برای توسعه نیاز است در خراسان داریم؛ اما پرسش مهم این است که جایگاه تاریخ در چشمانداز توسعه استان کجاست؟
مدیر مرکز نسخ خطی آستان قدس با اشاره به تجربه تاریخی تعامل خراسان با منطقه تصریح کرد: در سفرهای گذشته به آسیای مرکزی و ازبکستان، علاقهمندی زیادی از سوی دولتها و مراکز فرهنگی آن کشورها برای همکاری با مشهد و خراسان رضوی وجود داشته است. از این رو ضرورت دارد جایگاهی مشخص و ساختاری برای مشاوره تاریخی و فرهنگی در طرحهای بینالمللی استان ایجاد شود تا تصمیمات اجرایی بر پایه شناخت عمیق تمدنی شکل گیرند.
حسنآبادی تاکید کرد: هر طرح اقتصادی یا فرهنگی که در استان خراسان رضوی اجرا میشود، باید دارای پیوست تاریخی و فرهنگی باشد. بسیاری از مشکلات امروز در بخشهای مختلف اقتصادی و فرهنگی، به دلیل نداشتن چنین پیوستی و ناآگاهی از بستر تاریخی تصمیمات گذشته پدید آمده است. اگر هویت تاریخی خراسان را نشناسیم، ناخواسته همان خطاها را در قالب طرحهای جدید تکرار خواهیم کرد.
وی اضافه کرد: در آمایش سرزمینی استان باید پیوست تاریخی جزء اصلی طراحی باشد، زیرا توسعه پایدار بدون شناخت تاریخ بومی ممکن نیست. هر نقطه از خراسان حامل لایههای متراکم تاریخی و اجتماعی است که بیتوجهی به آن میتواند موجب ناهماهنگیهای فرهنگی و حتی اقتصادی شود.

مدیر مرکز نسخ خطی سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی با بیان اینکه پروژههای بزرگ استان بدون نگاه فرهنگی دیرپا بینتیجه خواهند ماند، عنوان کرد: پیشنهاد میشود در ساختار مدیریتی استان، کارگروهی تخصصی تحت عنوان شورای مشاوره تاریخی و تمدنی خراسان رضوی شکل گیرد تا تصمیمات توسعهای، اعم از اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و حتی شهری، پیوسته با ارزیابیهای تاریخی همراه باشند.
وی گفت: خراسان رضوی علاوهبر میراث معنوی و ادبی غنی، از ظرفیت شهرهای تاریخی متعددی برخوردار است که میتوانند در تعامل منطقهای، شناسنامه تمدنی استان را بازتعریف کنند. از مشهد بهعنوان کانون فرهنگی تا نیشابور، توس، سبزوار و تربتجام، همه اینها حلقههای زنجیرهایاند که نباید در طرحهای توسعه نادیده گرفته شوند.
چالش های مشهد در معماری و بافت تاریخی
در بخشی از این جلسه رجبعلی لبافخانیکی، مدیرکل سابق میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان گفت: خراسان، سرزمینی بسیار بزرگ و کهن است که همواره در کانون شکلگیری تمدنهای بشری قرار داشته است. بر پایه پژوهشهای باستانشناسی، خراسان دومین استان کشور از نظر آثار ثبتشده در فهرست یونسکو است و هشت اثر جهانی در آن به ثبت رسیده است. کهنترین قنات و عمیقترین چاه تاریخی جهان در همین سرزمین قرار دارد و اخیراً نیز یکی از سه معبد بزرگ زرتشتی جهان ـ آتشکده آذرباذ در ۶۰ کیلومتری جنوب مشهد ـ شناسایی شده که اهمیت جهانی این منطقه را دوچندان کرده است.
لبافخانیکی با اشاره به پیشینه تاریخی پایتخت خراسان بیان کرد: مشهد تنها شهری است که در یورش چنگیزخان مغول از تخریب مصون ماند و به عنوان دارالامان شناخته شد. این شهر به برکت وجود حضرت امام رضا(ع)، از پایدارترین شهرهای ایران به شمار میآید و خود به تنهایی ظرفیتی عظیم فرهنگی و تمدنی برای کشور است، اما با همه این ویژگیها، کار درخور شأن خراسان صورت نگرفته و ظرفیتهای گسترده استان مغفول مانده است.
وی تأکید کرد: در خور توان خراسان رضوی، اقدام مؤثری برای شناخت ریشههای تاریخی و بهرهگیری از ظرفیتهای تمدنی آن انجام نشده است و لازم است که استان خراسان بهطور ویژه مورد توجه قرار گیرد، بهویژه شهر مشهد که در وضعیت معماری و بافت تاریخی خود با چالشهایی مواجه است.
وی تاکید کرد: اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) و بافت مرکزی شهر نیازمند بازنگری جدی است. در همین محدوده، تونلی تاریخی بهطول بیش از دو کیلومتر و با ارتفاع چهار ونیم متر وجود دارد که بهطور کامل سالم مانده اما بدون استفاده رها شده است. چنین آثار شگفتانگیزی باید مستندسازی و در طرحهای توسعه شهری لحاظ شود.
مدیرکل سابق میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان با اشاره به سابقه تأسیس مرکز خراسانشناسی گفت: ما در مشهد یک مرکز جامع و فعال خراسانشناسی نداریم. هرچند سالها پیش با همت دکتر یاحقی مرکز خراسانشناسی پایهگذاری شد و اکنون خردسرای فردوسی مسئولیتهایی در این زمینه دارد، اما نیاز به نهادی وسیعتر، مهمتر و پویاتر احساس میشود. خراسان با این حجم از تاریخ و فرهنگ، به مرکزی برای پژوهشهای تمدنی و تاریخی نیاز دارد که هنوز تحقق نیافته است.
وی افزود: در استان، آثار تاریخی فراوانی داریم همچون نیشابور و محوطه عظیم شادیاخ که روزگاری کلانشهری و دولتشهری بزرگ از قرن سوم تا هفتم هجری بوده اما رها شده است. زمینهای آن باید آزاد و کاوشهای باستانشناسی و مطالعات علمی تکمیل شود. شهر کهن نیشابور یا کهندژ نیشابور هم وضعیت بهتری ندارد و در حالی که در سایر استانها مانند اصفهان، فارس، خوزستان و گرگان کاوشهای منسجم انجام گرفته، در خراسان هنوز کاوش با قصد لایهنگاری صورت نگرفته تا بدانیم این خراسان ۸۰۰ هزار ساله بر چه لایههایی از تمدن بنا شده است.
لبافخانیکی تصریح کرد: ضرورت دارد برای این امر، شورای پژوهشی واقعی در سطح استان و در ساختار استانداری خراسان رضوی تشکیل شود تا ضمن نظارت علمی، مسیر آینده را در حوزه میراث فرهنگی تعیین کند. امروز سؤال اصلی این است که با اطراف حرم مطهر و حتی خود حرم ـ که یک کانون بزرگ فرهنگی، هنری و اجتماعی است ـ چه باید کرد؟ باید در فهرست یونسکو ثبت شود و تمام رخدادهای معماری و عمرانی در محدوده پیرامونی آن با نظارت میراث فرهنگی انجام گیرد. در حالیکه تاکنون چنین نظارتی به شکل مؤثر اعمال نشده است.

مدیرکل سابق میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان با اشاره به هویت تاریخی مشهد گفت: مشهد، دنباله دشت تاریخی طوس است و از دوران بسیار کهن زیستگاه انسانی بوده؛ اما در دوران اسلامی نیز در همه منابع از آن با احترام یاد شده است. با وجود این، امروز هیچ محله دستنخوردهای از مشهد تاریخی باقی نمانده است. ضروری است بخشی از بافت قدیمی شهر به عنوان نمونهای از زندگی در دوران صفوی و قاجار احیا و حفظ شود تا زائران و گردشگران از تاریخ مشهد درک ملموستری داشته باشند. در غیر این صورت، با استمرار تخریب آثار تاریخی و ساختوسازهای بیرویه، ریشههای هویتی شهر نابود خواهد شد.
لبافخانیکی در پایان اظهار کرد: پیشنهاد من ایجاد یک نهاد جامع و فعال خراسانشناسی در کنار شورای پژوهشی استانی است تا همه طرحهای شهری، فرهنگی و اقتصادی بر پایه شناخت تاریخی و اصالت هویتی خراسان رضوی تدوین شوند.
مسیر فعلی توسعه در مشهد منفعتگراست
در بخش دیگری از این جلسه محمد مدرسی، پژوهشگر مطالعات اجتماعی اظهار کرد: در دهه ۱۴۰۰، تجربه دو نظام سیاسی یعنی دوره پهلوی و جمهوری اسلامی را پشت سر گذاشتهایم و نمیتوانیم دوباره وارد چرخه آزمون و خطا شویم. اما به نظر میرسد برخی منافع و دیدگاههای غیرکارشناسی همچنان میکوشند توسعه شهر مشهد را به سمتی سوق دهند که نتیجه آن ناپایداری زیستی و تخریب محیطزیست شهری است.
وی افزود: تلاش میشود با نگاهی کالبدی و ظاهری، شهر را توسعهیافته نشان دهند، در حالیکه این نوع توسعه عرصه زیستی و تنفس شهری را در خطر قرار میدهد. تأکید من بر این است که این مسیر توسعهگرا نیست بلکه منفعتگراست؛ پروژههایی که بهظاهر عمرانیاند، اما در واقع، به زیان سلامت زیست و آینده مشهد تمام خواهند شد. بخشی قابلتوجه از جامعه نخبگانی نیز همین دغدغه را دارند و تأکیدشان بر توقف پروژههایی چون کمربند جنوبی است؛ پروژهای که به اذعان متخصصان، مخرب محیطزیست و تهدیدی برای تنفسگاه ارتفاعات جنوبی مشهد محسوب میشود.
مدرسی با اشاره به ضرورت شفافسازی فرایندهای تصمیمگیری شهری گفت: خواهش ما از شما و مجموعه مدیریت استان این است که از تصمیمگیری در پشت درهای بسته پرهیز شود. بارها دیدهایم کمیسیون ماده پنج و کمیتههای زیرمجموعه آن به گونهای عمل میکنند که امکان حضور عموم متخصصان و نخبگان فراهم نیست. این روند نیازمند بازنگری است. انتظار جامعه دانشگاهی و فرهیختگان از مدیران استان، باز کردن همین درهای بسته است که موجب میشود تا گفتوگوهای واقعی درباره تصمیمگیریهای کلان شهری تحقق یابد.
این پژوهشگر اجتماعی خطاب به استاندار خراسان رضوی تأکید کرد: جناب آقای استاندار، ما بهعنوان جمعی از فعالان حوزههای مختلف، ازجمله ادب و هنر، نگرانی خود را درباره پروژههای مخرب عمرانی که به بایگانی سپرده شده بود و اکنون دوباره در حال احیاء است، اعلام میکنیم. خواهش میکنیم اجازه ندهید طرحهایی که اهداف واقعی توسعه در آنها گم شده است به مرحله اجرا بازگردند. چنین اقداماتی هیچ کمکی به حل مشکلات شهر نمیکند و صرفاً به منافع گروهی خاص میانجامد.
بیبرنامگی در نامگذاری اماکن شهرها و حتی روستاها
سپس ملیحه کروخی، پژوهشگر حوزه مشهدشناسی عنوان کرد: ما وقتی درباره خراسان سخن میگوییم، معمولاً از تاریخ هزار و دویست ساله آن یاد میکنیم، اما متأسفانه کمترین فرصت به شناخت و بازشناسی واقعی این پهنه تمدنی اختصاص مییابد. پرسش این است که وقتی چنین ادعایی داریم، مخاطب ما کیست؟ کودکان و نوجوانانی که باید از این هویت آموزش ببینند و یا زائرانی که به عنوان مهمان این شهر در رفتوآمدند؟ برای آنان وقتی از شهری کهن سخن میگوییم، نخستین واکنششان تعجب است؛ چون آنچه در برابر چشمانشان میبینند، حاصل مکتب بازسازی است نه تداوم اصالت فرهنگی و تاریخی.

وی ادامه داد: ما نمیتوانیم از ریشههای فرهنگیمان دفاع کنیم، چون همیشه ما، یعنی فعالان و پژوهشگران حوزه هویت شهری، به خطا متهم میشویم که با توسعه مخالفیم؛ در حالی که ما با توسعه مشکل نداریم، با نابسامانی و توسعه ناپایدار مشکل داریم. ما خواستار توسعه پایدار هستیم؛ توسعهای که پیوند مردم، تمدن و طبیعت را حفظ کند. آنچه امروز در مشهد رخ داده و به تعبیر من «فاجعه آفریده»، متأسفانه در حال گسترش به شهرها و روستاهای کوچک استان است، به گونهای که همان الگوی مخرب کالبدی و منفعتگرایانه در حال تکرار است.
کروخی افزود: برای آنکه بتوانیم این هویت را حفظ کنیم و صرفاً شعار ندهیم، باید مسیر قانونی و منسجم داشته باشیم؛ چه در بافت تاریخی گناباد باشد، چه سبزوار و چه نیشابور. ما نمیتوانیم هنوز فقط از اداره میراث فرهنگی انتظار نظارت داشته باشیم اما شهرداری و فرمانداریها همراه نباشند. ما به یک زنجیرهی منسجم نیاز داریم، یک حلقهی پیونددهنده میان شهرها که تجربههای مشهد را به دیگر نقاط منتقل کند تا فجایع تکرار نشود.
او با انتقاد از بیبرنامگی در نامگذاری اماکن شهرها و حتی روستاها اظهار داشت: موضوع نامگذاری بهکلی از معنا تهی شده است؛ وارد هر روستایی که میشویم، با نامهایی تکراری و فاقد پیوست هویتی مواجه میگردیم. در حالی که نام هر مکان باید ریشه در بوم و فرهنگ همان نقطه داشته باشد. این رویّۀ تقلیدی نیازمند اصلاح فوری است و باید روندی پیونددهنده و واحد برای سیاستگذاری فرهنگی و شهری در سراسر استان شکل گیرد.
او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مشکلات قانونی و تخریب آثار ارزشمند اظهار کرد: ما قانونی مشخص برای حفاظت از بناهای میانسال شهری نداریم. در حالیکه در بسیاری از کشورهای اروپایی پس از گذشت سی سال از عمر یک بنا، قانوناً میتوان آن را تاریخی و شایسته حفاظت دانست، ما هنوز چنین قانونی نداریم. ما در مشهد برای جلوگیری از تخریب نمای بازار رضا، ماهها دوندگی کردیم چون ارزش تاریخی و هویتی نما را میخواستیم حفظ کنیم؛ نمایی که پنجاه سال از عمرش گذشته و بخشی از حافظه جمعی شهر است.
وی خاطرنشان کرد: دردآور است که هماکنون بسیاری از پروندههای بناهای تاریخی ما در دیوان عدالت اداری باقی مانده، فقط به این دلیل که مثلاً قاجاری نیستند یا دوره افشاریه محسوب نمیشوند. این رویکرد کاملاً غلط است. لازم است در خود استان، حتی اگر مجلس اقدامی نکرد، قاعدهای وضع شود تا هر بنای بالای سی سال قدمت، در معرض حفاظت قرار گیرد. این تنها راه نجات بافت تاریخی و هویت جمعی ماست.
کروخی اضافه کرد: با قوانین درست و سریع میتوان از قربانی شدن میراث جلوگیری کرد. امروز پروندههایی متعددی از نابودی بافتهای تاریخی داریم که فقط کمبود قانون سبب شده از بین بروند. این میتواند نخستین گام برای تحقق توسعهای باردار، متعادل و هویتمحور در سطح خراسان رضوی باشد.
انتهای پیام/
نظر شما