خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| قرآن را که باز میکنی، بوی کاغذش با عطر کهنه ایمان در هم میآمیزد؛ همان بویی که در خانههای قدیمی شهر پیچیده بود اما سالها بود کسی دنبالش نمیگشت. خانم مصلح، زنی آرام با چادری ساده و نگاهی مصمم، وقتی انگشتش روی غبار طاقچه یکی از خانهها کشیده شد و ردِ قرآن خاکگرفته را دید، انگار چیزی در دلش شکست. آن روز فهمید غبار فقط روی جلد قرآن ننشسته، روی دلها هم نشسته است.
او تصمیم گرفت کاری کند تا دیگر هیچ قرآن خاموشی در هیچ خانهای نماند. از همان خانه خودش شروع کرد. چند زن همسایه را دعوت کرد، محفلی ساده راه انداخت و گفت: «بیایید با هم قرآن بخوانیم، حتی اگر فقط یک آیه باشد.» از همان جلسه کوچک، نوری جرقه زد که امروز تا دورترین روستاهای جهرم رسیده و صدای تلاوت قرآن از پنجره خانهها بیرون میزند.
خانم مصلح بیآنکه خودش بداند، بنیانگذار نهضتی شد که حالا نامش را «سوادآموزی قرآن» گذاشتهاند؛ طرحی مردمی که از دل جلسات خانگی جوشید و حالا بیش از سههزار مربی قرآن را پرورده است. او و شاگردانش از دل کوچههای خاکی روستاها گذشتند، در خانهها نشستند و آرامآرام الفبای نور را یاد مردم دادند.
قصه او روایت ایمان است؛ ایمان زنی که باور داشت اگر قرآن به خانهها برگردد، برکت هم برمیگردد — و برگشت. از همان جلسات کوچک، مسجدها ساخته شد، جادهها هموار شد، خانوادههای نابارور صاحب فرزند شدند و کودکان بیسرپرست، حافظ جزء سیام قرآن گشتند.
حالا هر بار که در جهرم صدای تلاوتی از خانهای به گوش میرسد، میشود حدس زد که رد پای خانم مصلح و نهضت قرآنیاش از آنجا گذشته است؛ نهضتی که از یک دل ساده آغاز شد و امروز به حرکتی فرهنگی و اجتماعی بدل شده — بیهیاهو، اما عمیق و ماندگار.

نهضت سوادآموزی قرآن
او با لبخند و حسی از رضایت میگوید: «یک روز از خودم پرسیدم چطور میشود انس مردم با قرآن را بیشتر کرد؟ اولین فکری که به ذهنم رسید، برگزاری جلسههای خانگی قرآن بود. آن روزها شاید کسی باور نمیکرد از دل همین نشستهای ساده، چنین جریان گستردهای به وجود بیاید.»
این جلسات کوچک اما پرثمر، خیلی زود به جنبشی مردمی تبدیل شد. به پیشنهاد پسرش، دایره فعالیتها از شهر فراتر رفت و طرح نهضت سوادآموزی قرآن در روستاهای اطراف جهرم آغاز شد.
این جلسات کوچک اما پرثمر، خیلی زود به جنبشی مردمی تبدیل شد. به پیشنهاد پسرش، دایره فعالیتها از شهر فراتر رفت و طرح نهضت سوادآموزی قرآن در روستاهای اطراف جهرم آغاز شد.
مصلح میگوید: «به کمک چند نفر از مربیان داوطلب، به روستاها سر زدیم و شناسایی کردیم چه کسانی سواد قرآنی دارند و چه کسانی ندارند. بعد از مدتی، همان کسانی که شاگرد ما بودند، خودشان مربی شدند و امروز بیشتر روستاها مربیان بومی قرآن دارند.»
تربیت حافظان قرآن از دل مرکز نگهدای کودکان بیسرپرست
اما برکات این حرکت تنها به آموزش قرآن محدود نماند. در یکی از سفرهای روستایی، مسیر خانم مصلح و همکارانش به مرکزی افتاد که از کودکان بیسرپرست نگهداری میکرد.
او روایت میکند: «مدتی طول کشید تا بتوانیم مجوز حضور بگیریم، اما بالاخره موفق شدیم و حالا اکثر کودکان آن مرکز، هم سواد قرآنی دارند و هم حافظ جزء سیام قرآن شدهاند.»

از صندوق خیریه تا کمک به زوجهای نابارور
به مرور، جلسات خانگی قرآن به نقطه شروع فعالیتهای گستردهتری بدل شد؛ از ساخت مسجد و حسینیه در روستاها گرفته تا راهاندازی صندوق خیریهای مردمی برای کمک به خانوادههای نیازمند و حتی حمایت از زوجهای نابارور.
او با افتخار میگوید: «در همان سالی که صندوق را راه انداختیم، حدود ۵۰ تا ۶۰ تولد جدید در منطقه ثبت شد. یعنی برکت قرآن، حتی در جان مردم هم جاری شد.»
موسس ۱۴۰ جلسه خانگی قرآن
امروز، حاصل سالها تلاش و پیگیری، راهاندازی ۱۴۰ جلسه فعال خانگی قرآن است که بدون وابستگی به شخص خاصی، همچنان ادامه دارد. مصلح میگوید: «اگر من هم نباشم، جلسات برقرار میماند. مردم خودشان این مسیر را پیدا کردهاند.»

فراتر از مرزها
و جالبتر از همه اینکه، این نهضت خانگی از مرزهای ایران هم عبور کرده است. تعدادی از شاگردان قدیمی خانم مصلح که به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند، اکنون همان الگو را در خانههای خود در خارج از کشور پیاده کردهاند.
او با چشمانی پر از امید میگوید: «جلسه قرآن خانگی ما حالا جهانی شده است. این یعنی قرآن زنده است، در دلها و در خانهها.»
نظر شما