خبرگزاری شبستان؛ گروه مهدویت؛ امید به ظهور منجی از دیرباز در ذهن بشر وجود داشته است. انسانها همواره به دنبال کسی هستند که ابرهای تاریک زندگی را کنار بزند و مرهمی بر دردهای آنها باشد. این دغدغه همیشه وجود داشته که آیا کسی هست که انسان را از مشکلات و سختی های زندگی مادی و معنوی رهایی ببخشد؟ آیا کسی هست پاسخ ظلم ظالمان را بدهد؟ آن شخص چه کسی است؟ چه زمانی می آید؟ و در آن هنگام چه اتفاقاتی رخ می دهد؟ این مسایل که می توان از آنها تحت عنوان «اندیشه مهدویت و ظهور» نام برد، برخلاف تصور عده ای فقط به شیعیان اختصاص ندارد بلکه بخش مهمی از عقاید اسلامی است که براساس بشارت های رسول خدا صلی الله علیه وآله درمیان همه فرقهها و مذاهب اسلامی شکل گرفته است. از جمله در میان اهل تسنن.
خبرگزاری شبستان در همین رابطه با حجت الاسلام دکتر «سعید توسلی خواه» استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر مهدویت گفت وگویی داشته است که بخش نخست آن پیش تر منتشر شد؛ اینک بخش دوم این گفت وگو تقدیم حضورتان میشود.
حجت الاسلام توسلی خواه ضمن بیان این که با دقت در منابع اهل سنت و مقایسه آن با عقاید شیعه می توان به راحتی به این نتیجه رسید که عقاید و باورهای آنها در رابطه با معارف مهدوی تا چه اندازه به عقاید تشیع نزدیک است اظهارداشت: هرچند اختلافاتی در جزئیات وجود دارد اما عرصه های مشترک حدیثی میان شیعه و اهل سنت بسیار است و یکی از مهمترین و محوریترین عرصه ها که باید مورد توجه قرار گیرد این است که با رویکردی جدید به دنبال اشتراکات باشیم.
چیزی که می تواند محور همگرایی شیعیان، اهل تسنن و حتی همه مذاهب اسلامی باشد
وی تصریح کرد: گاهی ما به دنبال جمع آوری اطلاعات هستیم در این هنگام با یک نوع زاویه دید وارد مسئله می شویم. اما گاهی به دنبال یک رویکرد خاص یا یک هدف هستیم. حال اگر با رویکردی جدید به اشتراکات اعتقادی شیعه و اهل تسنن در این زمینه نگاه کنیم چه نتیجه ای خواهد داشت؟ رویکرد جدید نه به معنای نوکردن و تنوع، آنگونه که وسائل را جدید و نو می کنیم بلکه به معنای رشد، یعنی شما یک مرحله رشد داشته اید و از یک مرحله بالاتربه موضوع نگاه می کنید به عنوان مثال با «نگاه تمدنی».
استاد حوزه و دانشگاه گفت: وقتی شما با نگاه تمدنی وارد این موضوع می شوید می توانید از اشتراکات بهرههای بهتری ببرید. در آن صورت اولویتهای این عرصه های مشترک، خود را نشان می دهد و بستری برای طرح «تمدن نوین اسلامی» فراهم می آورد و این تمدن نوین اسلامی، مقدمه و زمینه ساز ولایت عظمای حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. چرا که آرمان تمدن اسلامی، اتصال به عصر ظهور است. حال باید دید در این «تمدن نوین» عرصه های مشترک کدام است؟
پژوهشگر مهدویت خاطرنشان کرد: در نگاه تمدنی، نقاط مشترک و نقاط اختلاف باید بر اساس «اهمیت ها»، «اولویتها» و بر اساس «وزن» و«میزان تاثیرگذاری» آنها مشخص شود. اینکه این اشتراکات چگونه می توانند همراهی ایجاد کرده و جامعه اسلامی را به هدف برسانند؟ در همین راستا اعتقاد به یک «حکومت ِعدالتمحور ِجهانی» یک اعتقاد مشترک بین تشیع و اهل تسنن است که می تواند نقش کلیدی داشته و همه جوامع اسلامی را حول این اعتقاد متحد کند.
وی افزود: حاکم نیشابوری در کتاب «المستدرک علی الصحیحین» جلد چهارم، صفحه ۵۵۸، روایتی از پیامبر اسلام نقل می کند که ایشان می فرمایند: «تَملاءُ الارضَ ظُلماَ وَ جَوراَ وَ یَخرجَ الرجلُ مِن عِترَتی یَملاَءُ الاَرضَ قِسطَاََ وَ عَدلاََ؛ زمین لبریز از ظلم و جور می شود آنگاه مردی از عترت من ظهور کرده و آن را پر از عدل و قسط می کند» ما در باب معارف مهدوی روایات مشابه این روایت بسیار داریم و این یکی از اساسی ترین موارد در قیام حضرت حجت علیه السلام است و از جمله مسائلی است که می تواند محور همگرایی شیعه و اهل تسنن و حتی همه مذاهب اسلامی باشد.
مهدویت و قابلیت گفتمان سازی بین الادیانی
حجت الاسلام توسلی خواه در توضیح تاثیر عقیده مشترک میان شیعه و اهل تسنن گفت: یعنی آن هدف آرمانی که «حکومت ِجهانی ِعدالت محور» است مشخص است. شخصی هم که قرار است این «حکومت جهانی عدالت محور را محقق کند، مشخص است، حتی اینکه آن شخص از چه تباری است؟ آن هم مشخص است و مهمتر اینکه همه این موارد از اشتراکات ماست. به عبارت دیگر این واقعیت که روزی یک حکومت جهانی عدالت محور برپا می شود، و برپا کننده آن حضرت مهدی علیه السلام است و این «مهدی امت» از عترت پیامبر و از نسل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست، همه از نکات مشترک ماست و اهل تسنن نیز همین اعتقاد را دارند. البته در بعضی موارد مانند اینکه به عنوان مثال ایشان فرزند دوازدهم پیامبر است؟ یا خیر؟ آیا به دنیا آمده است؟ یا بعدها به دنیا می آید؟ اختلافاتی وجود دارد. اما «حکومت عدالت محور جهانی» و «قیام کننده و منجی ای که از نسل پیامبر(ص) است» دو اصل مشترک اولیه ما هستند. حتی بحث همنامی امام عصر با پیامبر نیز در روایات شیعه و سنی وجود دارد و این اشتراک سوم ماست. یعنی در منابع اهل تسنن هم همنامی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه با پیامبر ذکر شده است.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: عرصه دیگری که می تواند حتی محل اشتراک ما با مسیحیان باشد و قابلیت گفتمانی ایجاد می کند بحث نزول حضرت عیسی (علی نبینا وآله وعلیه السلام) است که در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام ایشان نیز از آسمان فرود می آیند. درهمین رابطه در «صحیح بخاری» روایتی نقل شده است که رسول خدا فرمودند: «حال شما چگونه است وقتی فرزند مریم از آسمان فرود می آید در حالی که امام شما از شما و در میان شماست» موضوع نزول حضرت عیسی علیه السلام در منابع شیعی نیز بسیار ذکر شده و دقیق تر نیز به آن پرداخته شده است. به عنوان مثال ذکر شده که ایشان پشت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف نماز می خوانند.

مدرس معارف اسلامی خاطرنشان کرد: این موضوع نه تنها یکی از نکات مشترک بین دو مذهب تشیع و اهل تسنن است حتی قابلیت گفتمان سازی بین الادیانی را دارد و همه به آن اذعان دارند.
حجت الاسلام دکتر توسلی خواه رویداد «خسف بیداء» را نمونه دیگری از مشترکات بین شیعیان و اهل تسنن در معارف مهدوی برشمرد و افزود: این واقعه یکی از نشانه های ظهور است و در آن لشکر سفیانی در سرزمین بَیدا (بین مکه و مدینه) در زمین فرو می روند این عذابی است که بر این قوم وارد می شود و در روایات اهل تسنن نیز به آن اشاره شده است.
وی در انتها تاکید کرد: این موارد عرصه های مشترکی است که قابلیت توجه بیشتر دارد و با کنارهم قرار دادن آنها می توان به این نتیجه رسید که امروز استراتژی جهان اسلام باید موضوع مبارزه با ظلم باشد. چرا که حضرت مهدی علیه السلام که همه مذاهب اسلامی او را منجی و نجات بخش جهان می دانند به مبارزه با ظلم خواهد پرداخت. بنابراین امروز بزرگترین استراتژی و آرمانی که جهان اسلام می تواند آن را دنبال کند بحث مبارزه با ظلم و استکبار و حرکت در مسیرعدالت است.
نظر شما